English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_عقل با مرگ از بین نمی‌رود

گروه خانواده_عقل با مرگ از بین نمی‌رود

چهارمین جلسه از دوره سوم سری کارگاه های آموزشی‌ خصوصی همسفران نمایندگی ابهر با استادی همسفر راضیه، نگهباني همسفر فاطمهفاطمه و دبیری راهنما همسفرهمسفر فریده با دستور جلسه  {وادی ششم و تاثیر آن روی من} روز یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد. 

 

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز وادی ششم و تاثیر آن روی من. وادی‌ها در کنگره ۶۰ نقش اساسی و مهمی روی شناخت ما نسبت به خودمان را دارند. وقتی به وادی‌ها نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همه وادی‌ها روی مولفه شناخت انسان فرود می ‌آيند. قوانین مربوط به زندگی انسان و دوری از ضدارزش‌ها و تعامل ما با عوامل محیطی دیگران و خود ما را بیان می‌کند. 

وادی ششم می‌گويد حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً اجرا نماییم. در این وادی به یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌ها از صور انسان روبرو می‌شويم که عقل و نفس است. کنگره ۶۰ شناخت انسان را به دو قسمت صور آشکار و صور پنهان تقسیم کرده. صورآشکار انسان اجزایی از انسان است که با چشم دیده می‌شود و قابل رویت است. 

مثل چشم و دست و گوش و اجزای بدن که با چشم دیده می‌شوند. صور پنهان انسان اجزایی از انسان است که با چشم دیده نمی‌شود؛ مانند عقل‌مان، ذهن‌مان ، روح و نفس‌مان است. عقل نیرویی است که فر ایزدی دارد، یعنی اینکه برگرفته از نیروهای الهی است و ما هر چقدر در صراط مستقیم قرار بگیریم، به نیروهای الهی نزدیک‌تر می‌شویم. 

قوه تعقل که همان فکر ما است نزدیک‌تر می‌شویم و باعث می‌شود که قوه تعقل ما بیشتر کار کند و هر چقدر در ضد ارزش‌ها باشیم، از نیروهای الهی دورتر می‌شویم و باعث می‌شود که قوه تعقل ما کمتر کار کند و ضعیف‌تر بشود. عقل با مرگ از بین نمی‌رود؛ چون از پوست و گوشت و استخوان نیست و فناناپذیر است و عقل مانند خورشیدی می‌ماند که به تمام هستی و نیستی می‌تابد و هر چقدر به طرف ارزش‌ها حرکت کنیم، این روزنه بزرگتر می‌شود و هر چقدر به طرف ضد ارزش‌ها حرکت کنیم این روزنه تنگ‌تر می‌شود. 

در این وادی گفته شده که عقل مانند ترازویی می‌ماند که به ما می‌گوید کار ما درست است یا نه. همیشه انسان دو خواسته دارد، خواسته‌های معقول و خواسته‌های نامعقول. خواسته‌های معقول، خواسته‌هایی هستند که نیاز طبیعی انسان است و هر روز در روزمرگی به آن نیاز دارم، مانند غذا خوردن. خواسته‌های نامعقول خواسته‌هایی هستند که عقل هم تاییدشان نمی‌کند؛ مانند حسد، کینه، خواسته‌های نامعقول ما هستند. 

انسان همیشه دو راهنما داشته، یک راهنمای درونی و یک راهنمای بیرونی. راهنمای بیرونی که همان پیامبران، اولیای الهی و معلم های ما هستند. راهنمای درونی ما عقل ما است که به ما می‌گوید، چه کاری درست است و چه کاری نادرست است. عقل تشخیص می‌دهد درستی و نادرستی این را، مگر اینکه اطلاعات نادرستی به عقل رسیده باشد. انسان موجودی است که خداوند به او قدرت اختیار داده و همیشه در سر دوراهی است که چه کاری را انجام بدهد و چه کاری را انجام ندهد. 

چه حرفی را بزند و چه حرفی را نزند. عقل است که باید تصمیم بگیرد و راه درست را به انسان نشان بدهد. بعضی از انسان‌ها فکر می‌کنند که عقل همان مغز است. در حالی که مغز، زیر مجموعه عقل و مغز مترجمی برای عقل. همانطور که زبان وسیله‌ای است برای چشیدن. اولین چیزی که خداوند در انسان خلق کرد عقل است که مثل یک قاضی می‌ماند که انتخاب درست را تشخیص می‌دهد. همیشه دو نیرو همراه انسان است. 

نیروی مثبت و نیروی منفی که نیروی مثبت همان روح انسان است و نیروی منفی جن درون انسان است و بین این دوتا نیرو همیشه نیرویی وجود دارد به اسم نیروی نفس و همیشه این نفس است که تصمیم نهایی را می‌گیرد. در حالی که روح و جن دائم در تلاش هستند که انسان را به طرف مثبت ببرند یا به طرف منفی ببرند. کار خوب انجام بدهد یا کار بد انجام بدهد. تصمیم نهایی را نفس می‌گیرد. 

این وادی به ما یاد می‌دهد که صدا و ندای درونی عقل را بشنویم و به آن توجه کنیم و به دستورات آن عمل کنیم و به چشم یک فرمانده عادل و صالح به آن نگاه کنیم. درمان عقل همان شو شود. جناب مهندس می‌گويند که وقتی ما اراده‌ای می‌کنیم کاری را انجام بدهیم، همان لحظه بلند شویم و کارمان را انجام بدهیم. مثلا وقتی که تصمیم می‌گیریم یا اراده می‌کنیم که ظرف‌هایمان را بشوریم. 

همان لحظه بلند شویم و ظرفایمان را بشوریم یا حمام می‌خواهیم برویم همینطور، همان لحظه بلند شویم و انجام بدهیم کارمان را. با نزدیک شدن به قوه عقل انسان آرامش دارد، از نظر روحی و جسمی و به صلح و آرامش نزدیک‌تر می‌شود. این وادی به ما نشان می‌دهد که عقل مانند چراغی می‌ماند، در دل تاریکی‌ها و برای روشن نگه داشتن چراغ، نیاز به تزکیه، آموزش و آرامش داریم. 

من اگر روزی خواسته‌ای داشتم و به آن شک داشتم، بهتر است که آن کار را انجام ندهم و این عقل است که باید تصمیم بگیرد و سبک سنگین کند ببیند آیا این کار من درست است یا نه و آن کار را انجام بدهد و هرجا که من درد کشیدم، جایی بوده که عقلم خاموش بوده و نفسم فرمانروایی کرده و هر جایی که شادی واقعی را چشیدم، آن لحظه‌ای بوده که فرمانده واقعی فرمان داده و من اطاعت کردم.

مرزبان خبری: همسفر شیدا
تایپیست: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر نسرین(لژیون یکم)
عکاس: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر یلدا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .