هشتمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره 60 نمایندگی ایران، با استادی ایجنت همسفر الهام، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 27 مردادماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که به من توفیق داده شد تا دراین جایگاه خدمت کنم و از تک تک شما آموزش بگیرم. از راهنمای خوبم همسفر مریم تشکر میکنم. امیدوارم همیشه هر کجا که هستند سلامت باشند. از خانم دبیر و نگهبان جلسه هم تشکر میکنم.
دستور جلسه امروز وادی ششم است (حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم.) این وادیها واقعاً چراغِ راهِ زندگی ما هستند و هر وادی برای ما آموزش و مطالب بسیاری دارد.
همان طوری که همه شما در فضای مجازی و در جامعهای که هستید میبینید، اشخاص مختلفی هستند که در مورد مطالب انگیزشی صحبت میکنند و کلی هزینه میگیرند. به طور مثال پکیج خود برتری و.... را به بقیه ارائه میدهند. حال برای اینکه مسیری را پیدا کنید میخواهید با پول آموزشهایی را بگیرید. وقتی اتفاقی در فضای مجازی نگاه میکنم، میبینم که محتوای کل پکیچ آنها نصف هر وادی کتاب عشق است. بهترین و کاملترین پکیج برای اینکه منِ الهام مسیر زندگی را پیدا کنم همین کتاب عشق و ۱۴ وادی است.
از وادی اول تا پنجم به ما آموزش داده شد که چگونه تفکر کنیم و چقدر فکر کردن مهم است. فکر خوب و بد داریم و اینکه چه تصمیمی بگیریم. در وادی ششم از عقل صحبت میشود. هنگامی که ما فکر میکنیم و میخواهیم تصمیمی بگیریم باید چیزی باشد که بگوید این فکر من درست است یا غلط. درست است که من فکر میکنم و تصمیم میگیرم؛ ولی باید چیزی در درون من وجود داشته باشد که بگوید: الهام این فکر تو درست یا اشتباه است. نام چیزی که در درون من وجود دارد چیست؟ عقل است.
قبل از کنگره ما فکر میکردیم که عقل همان مغز است؛ یعنی هر کس که مغز او بیشتر باشد باهوشتر است و بهتر میتواند تصمیم بگیرد؛ ولی بعدها متوجه شدیم که مغز، مترجم عقل است. درست است که مغز در فیزیولوژی جایگاه بالایی دارد؛ اما در صور پنهان جایگاه عقل، مغز نیست، یعنی عقل همان مغز نیست و جایگاه دیگری دارد. موضوع دیگر اینکه چرا باید فرمان عقل را در قالب فرمانده اجرا کنیم؟ یعنی اینکه عقل میآید و دستوراتی به من میدهد. صبح که از خواب بلند میشوم به من میگوید: الهام سراغ گوشی نرو و اول کارهای خانه و روزانه را انجام بده؛ اگر من به فرمان عقل رسیده باشم یعنی عقل را بهعنوان فرمانده قبول داشته باشم، بلند میشوم و آن کارها را انجام میدهم؛ اما اگر نفس امر کنندهٔ من قوی باشد و به من بگوید: این چه کاری است که انجام میدهی؟ حالا یک یا دو ساعت دیگر انجام بده و هزار توجیه میآورد که آن کار درست را انجام ندهم و من خیلی راحت فرمان عقل خود را کنار میزنم، به صدای نفس امر کننده گوش میکنم و کاری که میگوید را انجام میدهم.
وادی ششم وجود انسان را به یک شهری تشبیه میکند و این شهر یک فرمانروا میخواهد. برای اینکه فرمانروا کار درست را انجام دهد، یکسری قبایل وحشی هستند که جلوی او را میگیرند و با رشوه دادن یا تهدید کردن نمیگزارند که فرمانروا کار درست خود را انجام دهد. تهدیدهایی که در اینجا صورت میگیرد همان نفس امر کننده است. در وادی چهارم آموختیم که انسان میتواند در مراتب مختلف نفس باشد. این مراتبِ نفس، نفس امرکننده، نفس لوامه و نفس مطمئنه است. زمانی که انسان در نفس امر کننده قرار دارد، این نفس است که به او دستور میدهد، این کار را انجام بده و این کار را انجام نده. در این هنگام شخص نمیتواند فرمانروایی عقل را به دست آورد.
حال برای اینکه من بتوانم به فرمان عقل برسم، باید چه کاری انجام دهم؟ بلند شوم و بروم جایی دور و ۴۰ روز، روزه بگیرم و تزکیه و پالایش کنم و قرآن و نماز بخوانم که من آدم خوبی شوم و به فرمان عقل برسم؟ خیر اینطور نیست؛ بلکه باید از انجام دادن کارهای ساده شروع کنم. اکثر اوقات قبل از خواب برای خود برنامهریزی میکنیم که صبح وقتی بیدار شدیم چه کارهایی انجام دهیم؛ اما وقتی صبح بیدار میشویم هیچکدام از آنها را انجام نمیدهیم چرا؟ چون من هنوز به فرمان عقل نرسیدیم و نمیتوانیم آنها را انجام دهیم؛ اما اگر ذرهذره شروع کنیم برای مثال: عقل من به من دستور میدهد الهام قبل از اینکه بخوابی مسواک بزن و من اگر همان لحظه بلند شوم و مسواک بزنم؛ یعنی به فرمان عقل نزدیک میشوم و میتوانم دفعات بعد کارهای مهمتری که عقل دستور میدهد را انجام دهم؛ اما اگر گفتم صبح این کار را انجام میدهم، یعنی نمیتوانم به فرمان عقل برسم و اینجا نفس امر کننده است که به من دستور میدهد.
انجام برخی کارها بسیار ساده است و بعدها متوجه میشویم که انجام دادن همین کارهای ساده تا چه مقدار در روند تصمیمگیری و زندگی ما مؤثر خواهد بود. همان شو، شود است و من هر چه که میخواهم اتفاق میافتد. شو، شود این نیست که معجزه شود و دستان آسمانی بیایند و کارهای مرا معجزهآسا درست کنند در واقع این است که من خودم هر کاری، عقلِ من به من دستور میدهد را انجام دهم. پس انجام دادن فرمان عقل نباید از کارهای خیلی بزرگ شروع شود. میتوان همین امروز از کارهای ساده شروع کرد.
همیشه در لژیون به رهجوها میگویم: تصمیمی که عقل خودتان میگیرد خیلی بهتر از تصمیمی است که یک انسان با عقل برای زندگی شما میگیرد. هر چیزی که عقل به شما میگوید، همان را انجام دهید. نگذارید که دیگران در زندگی و عقل شما دخالتی داشته باشند. میدانیم که با انجام دادن فرمان عقل است که به بهترین تصمیم میرسیم.
.jpg)
عکاس و تایپیست: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
136