همسفر محبوبه به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیشه وارد کنگره شدند مدت ۱۱ ماه سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر منصور و راهنمایی راهنما همسفر فاطمه به روش DST با داروی OT، اکنون یک سال است که با دستان پر مهر آقایمهندس آزاد و رها هستند.
اینک در باب دستورجلسه «وادی ششم حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم و تأثیر آن روی من» با همسفر محبوبه مصاحبهای ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینماییم.
برای ما بیان کنید؛ وادی ششم چگونه به شما کمک کرده است تا در مورد خواستههای نفسانی خود، بین نیاز و هوس تمایز قائل شوید؟
امروز ۱۴ وادی ابزارهایی هستند که بتوانم با استفاده از آنها زندگی بهتری داشته باشم، وادی اول به من میگوید؛ ابتدا تفکر و سپس حرکت کن در وادی دوم متوجه شدم که بیهوده پا به این دنیا نگذاشتهام، وادی سوم به من میگوید؛ هیچکس به اندازه خود من نمیتواند به من کمک کند، وادی چهارم به من یاد داد که مسئولیت کارهای خود را به خدا واگذار نکنم و اما وادی پنجم؛ زمان حرکت کردن من است و بعد از آن، وادی ششم به من فرمان میدهد که ابتدا از عقل خود استفاده و سپس حرکت کنم، عقل برای من همانند طنابی است که از پرههای بینی شتر رد میشود، در واقع زمانی که ساربان سوار بر شتر میشود میداند که باید به کدام سمت حرکت کند و با استفاده از این طناب میتواند در مسیر خود حرکت کند، در واقع ساربان تمثیل عقل و فکر من است که به من کمک میکند راهی که انتخاب میکنم نیاز من بوده یا از روی هوس بوده است، اکنون متوجه میشوم که با تفکر کردن و قوای نفسانی خود میتوانم تصمیمگیری کنم و بدانم از کدام نفس پیروی میکنم، از نفس اماره که در همه حال به من امر میکند یا نفس لوامه که مدام باعث سرزنش کردن من میشود و یا نفس مطمئنه که به من میگوید؛ ابتداصبر کن، سپس فکر کن و بعد برای رسیدن به آن هدف قدم بردار.
زمانی که انسان میخواهد به طرف ارزشها حرکت کند، نیروهای منفی او را رها نمیکنند، چگونه میتوانیم با حسهای منفی مانند؛ ناامیدی، ترس و پوچی مقابله کنیم و خود را به فرمان عقل برسانیم؟
یک روز دیگر به خود فرصت میدهم و فکر میکنم، ناامیدی قاعدتاً سراغ انسان میآید و من هیچ زمان نمیتوانم بگویم که ناامیدی به سراغ من نمیآید؛ اما امروز با وجود آموزشهایی که از ۱۴ وادی میگیرم، در وادی اول به من آموزش میدهد که باید برای انجام هرکاری ابتدا تفکر داشته باشم در غیر این صورت رو به زوال خواهم رفت، برای من این ۱۴ وادی همانند پلههایی است که باید با تفکر یکی یکی طی کنم و هیچ زمان نباید ناامید شوم؛ زیرا در زندگی همیشه ناامید بودم و مدام در ذهن خود سؤالاتی به وجود میآمد که چرا مسافر من اینگونه است؟ چرا من؟ چرا زندگی من اینگونه است؟ اما در کنگره اولین موضوعی که تجربه کردم امید بود و اینکه من بمانم و بدانم خداوند در تمام مشکلات یاری رسان من بوده است و خواهد بود.
طبق وادی ششم، انسان با انجام چه اعمالی میتواند میزان دریافت خود را از روزنه نور ( عقل کل ) بیشتر نماید؟
هر چه انسان به طرف نور حرکت کند موفقتر خواهد شد و اینکه چطور میتوانم به روزنه نور نگاه کنم، وادی ششم را برای خود اینگونه ترجمه کردم برای مثال؛ آب، روغن و بنزین ماشین خود را تنظیم و چک میکنم؛ اما با خود بگویم به چه دلیل ماشین من حرکت نمیکند، باید بدانم ابتدا استارت بزنم تا ماشین حرکت کند و سپس مقصد من مشخص باشد، اکنون از فکر خود استفاده میکنم تا متوجه شوم مسیری که انتخاب کردهام به سمت نور بوده است یا به سمت تاریکی، زمانی بود که از زندگی ناامید شده بودم و گمان میکردم خداوند نیز مرا فراموش کرده است؛ اما کنگره همان روزنه نوری بود که باعث شد من به سمت آن حرکت کنم و از تاریکی خارج شوم، نفس بکشم و متوجه شوم خدایی وجود دارد و پایان شب سیه سپید است و بدانم تاریکیها ماندگار نخواهد بود و من قطعاً به روشنایی دست پیدا خواهم کرد.
لطفاً بفرمایید چگونه اجرای کامل حکم عقل میتواند انسان را به مرحله نفس مطمئنه و فرماندهی مطلق برساند؟
اکنون ابزارهایی برای من وجود دارد که به من کمک میکند از نفس اماره که در همه حال به من امر میکرد که به سمت اضداد و کارهای نامعقول بروم، اکنون با کمک این ابزارها میتوانم به خود زمان بدهم و بتوانم با تفکر کردن بر روی وادیها متوجه شوم که برای چه به وجود آمدهام و خلقت من بیدلیل نبوده است، هر کسی در زندگی خود رسالتی دارد و رسالت من این است که بتوانم از آن اضداد دوری کنم؛ زیرا اضداد مکمل من هستند در زندگی، امروز میتوانم از دستورات آقایمهندس و با کمک راهنمای خود به نفس اماره خود غلبه کنم و بتوانم به نفس مطمئنه دست پیدا کنم.
چگونه وادی ششم به شما کمک کرده تا در مواجه با چالشهای زندگی کمتر تحت تأثیر احساسات منفی قرار بگیرید؟
بزرگترین کمک وادی ششم به من این بود که؛ من فرد صبوری در زندگی نبودم و هیچزمان قبل از انجام کارهایم تفکر نمیکردم و تصمیمات زندگی را بر اساس احساسات میگرفتم و همچنین بسیار عجولانه تصمیم میگرفتم؛ اما از وادی ششم یاد گرفتم قبل از انجام کارهای خود تفکر داشته باشم و عجولانه تصمیم نگیرم و در اتفاقات زندگی به خصوص مسائل مربوط به مسافرم از سیدیها استفاده کنم و به خداوند توکل داشته باشم و امروز بدانم که قطعاً درمان اعتیاد تنها در کنگره۶۰ اتفاق میاُفتد، مطمئن هستم مسافر دوم من نیز به کنگره راه پیدا خواهد کرد، سپاسگزار خداوند هستم که به من اجازه ورود به کنگره را داد.
کلام پایانی:
ابتدا از خداوند سپاسگزارم بابت اذن ورود من به کنگره؛ زیرا من در سالهای گذشته نیز به کنگره آمده بودم ولی تمایل به ماندن نداشتم؛ اما امروز بسیار شاکر خداوند هستم که مجدداً پای من به کنگره باز شد، تشکر میکنم از آقایمهندس و خانواده محترم ایشان، تشکر فراوان از راهنمای بسیار خوب خود همسفر فاطمه که بسیار ایشان را دوست دارم؛ زیرا تاکنون هیچ فردی نتوانست من را به زندگی برگرداند، ایشان پا به پای من آمدند و مرا تحمل کردند با وجود اینکه سن ایشان کمتر از من بود؛ اما بسیار به من کمک کردند تا بتوانم چالشهای زندگی خود را سپری کنم، تشکر میکنم از مسافرم که آمدند، ماندند و باعث حال خوب من شدند در آخر تشکر میکنم از ایجنت شعبه و مرزبانان گرامی.
طراح سؤال: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبه کننده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
عکاس: همسفر فریناز رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون یکم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سلمان فارسی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
156