English Version
This Site Is Available In English

عقل پیامبر درون است

عقل پیامبر درون است

جلسه اول از دوره هفدهم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی زاگرس با استادی مرزبان همسفر زهرا، نگهبانی همسفر نرگس و دبیری همسفر سمیه  با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم) و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۲۷ مرداد‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ١۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد‌‌:
درباره دستور جلسه که رسیدیم به شاه کلید ششم؛ یعنی (حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنیم). اصلا حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنیم چه است؟ واژه عقل از عقال می‌آید که همانطور که آقای مهندس مطرح کردند مثل، طنابی است که از پره‌های بینی شتر رد می‌کنند تا هدایتش کنند تا از چه سمتی حرکت کند کدام سمت برود و کدام سمت نرود.

آقای مهندس در وادی اشاره کردند ما هنوز اطلاعی از اجزای تشکیل دهنده عقل نداریم ما نمی‌دانیم عقل چه است؛ ولی می‌دانیم عقل گوشت و یا استخوان نیست. ما می‌دانیم که عقل جدا از مغز و ذهن است و اینکه عقل با مرگ از بین نمی‌رود در صورتی که مغز با مردن از بین می‌رود. اگر قرار بود عقل با مردن از بین برود همه آن چیزی را که الان داریم برایش تلاش می‌کنیم، درس می‌خوانیم، تغییر جایگاه می‌دهیم و رشد دانایی کسب می‌کنیم همه پوچ می‌شد. در بُعد بعدی دوباره باید همه این‌ها را تکرار کنیم این یک موهبت الهی است که عقل با مرگ از بین نمی‌رود و اینکه عقل هیچ وقت اشتباه نمی‌کند؛ چون ما می‌دانیم عقل پیامبر درون است و عقل در مبنای راستی و درستی در آن درست شده است.

آقای مهندس به آن اشاره می‌کند «روح هم با عقل اداره می‌شود  و راهبری می‌کند». حالا چه اتفاقی می‌افتد که انسان سمت تاریکی و ضد ارزش ها می‌رود؟ زمانی این اتفاق می‌افتد که اطلاعات غلط به عقل برسد. در وادی ما با مراتب نفس آشنا می‌شویم که آقای مهندس اشاره می‌کند که در تمام تاریکی‌ها و ضد ارزش‌ها که قدم می‌گذاریم تابع  نفس اماره می‌شویم؛ یعنی نفسی که به ما فرمان می‌دهد و دستور می‌دهد و ما به آن سمت حرکت می‌کنیم و خیلی نیرومند است.

ما خیلی وقت‌ها می‌خواهیم بدون آگاهی  بدون دانش با آن مقابله کنیم، اما آنقدر نیرومند است که ما نمی‌توانیم، چرا این‌قدر نیرومند است که من نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم و از یک سری ضد ارزش‌ها دست بردارم برای این‌ که برای من لذت بخش است برای  به دست آوردنش به هیچ گونه آموزشی نیاز نداریم؛ چون راحت به دست می‌آید؛ اما در ادامه من را به سمت  آن مرداب  می‌برد و مجبورم تقاص آن کاری را که انجام دادم، پس دهم اما خوشبختانه یک چیزی که است، مهم نیست ما در چه مرتبه از نفس هستیم، ما در هر مرتبه از نفس که باشیم می‌توانیم با آموزش‌هایی که دریافت می‌کنیم با آن مسیر درستی که قدم بر می‌داریم، می‌توانیم وارد مرحله دیگری از نفس شویم.

مرحله دوم نفس لوامه است که سرزنش می‌کند من نمی‌توانم آن کار اشتباه را انجام دهم، چرا؟ چون می‌گویم چرا آن کار را انجام دادم و دوست دارم آن اشتباه را جبران کنم، اما اینکه باز هم می‌خواهم کار ضدارزشی انجام ندهم، باز نیاز به آموزش دارم که به  مرحله نفس  مطمئنه برسیم که مطمئن باشم که آن کار اشتباه را انجام نمی‌دهم. آقای مهندس می‌فرمایند: « مثل یک باروتی است که آبی زده می‌شود که فوری خنثی می‌شود و من آن کار اشتباه را انجام نمی‌دهم. در نفس مطمئنه من قطعا به آن فرمان عقل نزدیک می‌شوم و ورود به نفس مطمئنه باعث می‌شود من در مسیر درست قرار بگیرم و آموزش‌ها را دریافت کنم و فرمانبردار باشم کار سختی نیست. یک نمونه با ارزش مسافرانی هستند که در کنگره سفر می‌کنند، از دام اعتیاد فرار می‌کنند، چرا؟ چون شناخت و آگاهی پیدا کردند و در مورد اعتیاد به نفس مطمئنه رسیدند.

آقای مهندس در «سی‌دی» تشخیص به این موضوع اشاره می‌کند: «اگر انسان درون هر مشکلی که است در هر جایگاهی، در هر چالشی که برایش اتفاق افتاده که می‌خواهد از آن موضوع عبور کند و دوباره برایش اتفاق نیفتد؛ باید در آن‌ موضوع شناخت و آگاهی پیدا کند و نشانه این که شخصی در نفس مطمئنه است». این است که آرامش درون، آرامش روحی و روانی دارد و این تعادل روحی و روانی باعث می‌شود من باز هم پیرو عقل باشم؛ باید از دستورات عقل پیروی کنم. مسیر تعالی و تکاملی نفس انسان در گرو این است که تزکیه و پالایش را درون خودش مدام انجام دهد و از آن غافل نشود.

ما در زندگی روزمره مدام بر سر دوراهی هستیم که این کار را انجام دهیم و یا این کار را انجام ندهیم، این کار درست است یا غلط است و در جایگاه انتخاب مدام قرار می‌گیریم و این که اگر من به فرمان عقل رسیده باشم و مسیر درست را انتخاب کنم؛ قطعاً به آرامش خواهم رسید و این فرمان عقل است. آقای مهندس نیز به آن اشاره می‌کند و موضوع سختی نیست و اینکه من با خودم بگویم بایستی کار سختی انجام بدهم و همین کارهای روزمره خودمان است این‌که به موقع غذا درست کنم، صبح و زمانی که گفتم از خواب بیدار شوم و به موقع بخوابم، حمام رفتن سی‌دی نوشتن همه این‌ها فرمان عقل است. درست است چیزهای کوچکی است؛ اما آنقدر تاثیرات بزرگ و زیادی در زندگی شخص می‌گذارد که وقتی فرد انجام داد و به شو شود رسید نتایج آن را می‌بیند  به مرحله بالاتری می‌رود و در محیطی قرار می‌گیرد  در فرمان عقلی قرار می‌گیرد که بایستی کارهای بزرگتر و تاثیرگذارترین  در زندگی خود و اطرافیانش انجام دهد آن زمان است که زندگی خود را تغییر می‌دهد و ناخواسته زندگی اطرافیانش را تغییر می‌دهد و به طرف مثبت حرکت می‌کند.

این‌که در وادی جمله‌ای است که می‌گوید از (فرمانروایی عقل تا فرمانروایی نفس اماره از نظر مکانی یک مو فاصله است؛ ولی از نظر زمانی  هزاران سال فاصله است) شاید در جمله خیلی عادی باشد اما  هزاران سال، یعنی این‌که من چقدر باید بعدهای زندگی را تجربه کنم تا به فرمان عقل که باید و شاید است، برسم مهم نیست در چه بعدی هستم، مهم این است در هر بعدی هستم نیاز به آموزش و حرکت، تلاش و کوشش دارم. این نیست که من بگویم در مقوله غیبت به نفس مطمئنه رسیدم و بگویم کار تمام است نه این‌ جا باز هم حرکت من را می‌خواهد. ماهیت انسان این است که مدام در حرکت است، بایستی مدام آموزش‌ها را دریافت کند و در صراط مستقیم باشد وگرنه از نفس مطمئنه خارج می‌شود. وقتی آموزش دریافت نکند و منیت به سراغ او بیاید و  به طرف تاریکی‌ها و ضد ارزش‌ها حرکت می‌کند، پس بایستی همیشه آموزش‌ها را دریافت کند.

بارها این جمله را شنیده‌اید که سد بزرگی با ترک کوچکی که حتی با چشم هم دیده نمی‌شود ویران می‌شود، پس بایستی من آموزش‌ها را دریافت کنم و این‌که اگر بخواهم در نفس مطمئنه و فرمان عقل قدم بردارم این مهم است که چه مسیری را برای خودم انتخاب می‌کنم و باید مسیری باشد که اگر من در آن مسیر حرکت کنم و فکر کنم  مسیرم درست است دچار ناآرامی نشوم و اگر آرامش نداشتم بدانم که مسیرم اشتباه است و این نشانه این است که راه را اشتباه رفتم و زمانی که به آرامش رسیدم راه و روشم درست است. اگر می‌خواهم جایگاه خوبی را در بعد بعدی داشته باشم؛ قطعاً باید از مرحله نفس عبور کنم  به مرحله بالاتر برسم و آموزش‌ها را دریافت کنم  تا در بعد بعدی زندگی به آنچه می‌خواهم برسم.

ما بارها در دعای کنگره می‌گوییم تاریکی‌ها را تجربه کرده‌ایم ما را به روشنایی‌ها هدایت کن و به فرمان عقل نزدیک کن. حالا این فرمان عقل برای هر کس به اندازه دانایی او متفاوت است. من نمی‌توانم بدون کسب دانایی و آموزش فکر کنم که انسان عاقلی هستم و با آموزش‌ها و کسب دانایی خودم را به فرمان عقل نزدیک و نزدیک‌تر می‌کنم و نکته دیگر این است که بودن در نفس اماره و تجربه کردن تاریکی‌ها باعث می‌شود به روشنایی دست پیدا کنیم و به نظر من بودن در نفس اماره، باید برای هر فرد اتفاق بیفتد تا از آن عبور کند و به نفس لوامه و بعد نفس مطمئنه برسد و آن موقع لذت بخش است و استفاده لازم را  از فرمان عقل می‌برد. در آخر هم امیدوارم از وادی‌ها که چراغ راه ما هستند استفاده کنیم و آنها را کاربردی کنیم. خیلی وقت‌ها از خودم می‌پرسم که ترتیب وادی‌ها؛ یعنی چه؟ چرا وادی ششم را وادی عقل نامیدند به نظر من وادی اول تا پنجم وادی تفکر است و وادی ششم به بعد وادی حرکت که با حرکت راهنمایان می‌شوند و با حرکت من باید به فرمان عقل برسم.

مرزبانان کشیک: همسفر پری  و مسافر شهرزاد      
عکس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهارم)
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) همسفر سمیه رهجوی راهنما سمیه (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم ) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .