جلسه چهارم از دوره هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دامغان به استادی راهنما همسفر مریم، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 27 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار دارم؛ از نگهبان، دبیر و راهنمای خودم همسفر مریم متشکرم که من را برای استادی جلسه انتخاب کردند. امیدوارم بتوانم به شما انرژی بدهم و از مشارکتهای خوب شما انرژی بگیرم.
دستور جلسه امروز درباره عقل است. عقل، فرمانده جسم و جان ما و فرمانده درون ماست. عقل یک ابزار نیست؛ یک حقیقت الهیست که واسطه اتصال انسان با جهان و قدرت انتخاب است.
طبق بیان آقای مهندس، عقل مانند خورشیدی است که به تمام هستی و نیستی میتابد؛ عقل هم نور خودش را به درون ما میتاباند. روزنهای که درون ماست و نور عقل از آن وارد می شود، با انجام کارهای ارزشی، کارهای خوب و کارهایی که به فرمان عقل ماست؛ روزبه روز نور بیشتری از آن وارد میشود؛ اما اگر به کارهای ضدارزشی بپردازیم؛ فرمان عقل را دنبال کنیم؛ باعث تاریکشدن دل ما میشود و آن نوری که باید به درون ما رسوخ کند را دریافت نمیکنیم.
نکته مهمی که هست اینکه عقل جدا از مغز است؛ یعنی مغز مترجمی است برای عقل. سنجشها و قیاسها را عقل ما انجام میدهد. عقل با مرگ نابود نمیشود.
حال مشکلی که وجود دارد این است که در کنار این عقل، نفس اماره هم وجود دارد. دو صدا درون ما وجود دارد؛ یکی صدای عقل و دیگری صدای نفس اماره که در تصمیمگیریها سعی میکند با ناامیدکردن، ما را فریب دهد تا کار درست را انجام ندهیم؛ در عوض عقل ما را به سمت راه درست، صبر و امید هدایت میکند. اگر به صدای عقل گوش دهیم در آخر به صلح و آرامش میرسیم؛ ولی اگر صدای نفس اماره را پیروی کنیم به سمت نابودی میرویم و از مسیر خارج میشویم.
به غیر از اینها نفسی هست به نام نفس لوامه که نقش مثبتی دارد و زمانی که نفس اماره ما را فریب داده به سمت ناکجاآباد میبرد، به ما میگوید: حالا که این کار اشتباه را انجام دادی عیب ندارد؛ به مسیرت برگرد و دوباره فرماندهی را به عقل بسپار. درواقع ما از کار خود پشیمان هستیم.
فرمان عقل را باید از همین کارهای کوچک شروع کنیم مثل اینکه عقل ما میگوید: حمام برو؛ مرتب باش؛ خرجهایت را مدیریت کن؛ در کار دیگران دخالت نکن و ... همینطور که کمکم شروع کنیم و همین فرمانهای کوچک را اجرا کنیم؛ باعث بیشتر شدن قدرت عقل ما می شود و اینگونه توان حل مسائل بزرگتر را پیدا میکنیم.
اگر در بعضی موارد به مشکل برخوردم یا رنج کشیدم؛ دلیلش آن است که به صدای عقلم گوش نداده بودم و از نفسم تبعیت کرده بودم. به قول معروف که میگویند: وقتی عقل نباشد؛ جان در عذاب است.
عقل ما مثل ناخدای یک کشتیست؛ ناخدا کشتی را هدایت میکند تا افراد را سلامت به ساحل برساند؛ فرمانهای عقل ما هم ما را به سمت ساحل آرامش هدایت میکند.
یک مثالی که برای خودم بارها پیش آمده است؛ اینکه میخواستم نماز بخوانم؛ وضو هم گرفتم؛ چادر هم سر کردم؛ اما یک صدایی هی به من گفته که حالا این کار را انجام بده بعد نمازت را بخوان و همینطور این کار ریز و آن کار ریز زمان زیادی را گرفته و در کارم تاخیر انداخته است؛ این همان حقه نفس است.
عقل چراغ راه است؛ اگر ما بهترین راه را هم پیدا کنیم؛ ولی چراغ عقل ما خاموش باشد؛ در تاریکی گم میشویم. عقل ما تغذیه دارد؛ تغذیه آن، دانش، آگاهی، آموزش و تجربه است؛ بدون اینها عقل نمیتواند رشد پیدا کند.
یک پیام روشن دیگر اینکه میگوید؛ به عقل خود فرصت بده. چگونه میتوان به عقل فرصت داد؟ با تفکر سالم، حس سالم و عمل سالم میتوانیم به راه درست، مقصد درست، صلح آرامش و سلامتی برسیم.
در کنگره، اگر میخواهیم از عقل فرمان بگیریم باید به حرف راهنمایمان گوش دهیم و قوانین و حرمتها را رعایت کنیم.
در آخر، اگر میخواهیم حال خوش داشته باشیم، باید دو چیز را در زندگی انجام دهیم؛ یکی اینکه فرماندهی زندگیمان را به عقل سالم بسپاریم و دیگر اینکه قوانین الهی را معیار تصمیمگیریهایمان قرار دهیم و عجولانه، هیجانی و از روی خشم هیچ تصمیمی را نگیریم و همه چیز را به عقل بسپاریم.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.

اهدای لوح تقدیر به اعضای لژیون سردار:
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
مرزبان کشیک: همسفر سکینه
تایپیست: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
عکاس:راهنما همسفر وحیده
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
57