عقل و نفس روبروی هم

جلسه هفتم از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی باغستان کرج به استادی راهنما همسفر فریبا، نگهبانی همسفر فهیمه و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه *«وادی ششم، (حکم عقل را درقالب فرمانده، کاملا اجرانماییم.) و تاثیر آن بر روی من »* روز دوشنبه ۲۷مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد

دستور جلسه در مورد وادی ششم‌ است "حکم عقل را درقالب فرمانده کاملا اجرا نمایم". وادی‌ها شاه‌کلیدهایی هستند برای شناخت خودمان و برای باز کردن گره‌های زندگی‌مان است. بعضی‌ها می‌گویند چرا تمام وادی‌ها برای شناخت خودمان است؟ چون همه‌ وادی‌ها بر روی ما انسان‌ها فرود می‌آیند؛ تفکر کردن، ناامید نبودن، مسئولیت‌پذیر بودن، محبت کردن، همه‌ اینها برمی‌گردد روی من انسان؛ و وقتی می‌خواهم یک کاری را انجام دهم، یک گره‌ای را باز کنم باید شناخت داشته باشم، باید بدانم درون من چه اتفاق‌های می‌افتد و تا زمانی که به این شناخت نرسم نمی‌توانم گره‌های ذهنی‌ و زندگی‌ام را باز کنم. در وادی ششم آقای مهندس به دو واژه مهم و اساسی اشاره کردند یکی عقل و دیگری نفس؛ که این دو تا روبروی همدیگر قرار دارند.

یک تعریف کلیشه‌ای داشتیم که نفس، آن چیزی است که‌ تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و باطن و خواسته دارد؛ که خواسته‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود: خواسته‌های معقول و نامعقول؛ برای من خیلی سوال بود که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت می‌کند خوب در ظاهر که حرکت‌های فیزیکی انجام می‌دهم، حالا درباطن چه طور تعیین موجودیت می‌کند؟ تعیین موجودیت در باطن به کیفیت تفکرات و خواسته‌ها و ذهن ما بستگی دارد؛ با تفکراتی که ما داریم تعیین موجودیت می‌کنیم، حتی در خواب شاید برای ما سوال باشد، در خواب و رویا؟! بله. این وقت‌ها احساس می‌کنیم که نفس‌مان را تربیت کردیم و یک نقابی زدیم و کارهای خوب را انجام می‌دهیم، اما درخواب، نفس واقعی ما است که خودش را نشان می‌دهد همان کاری که در جهان خاکی نمی توانیم انجام بدهیم در جهان خواب قشنگ انجامش می‌دهیم و آن نفس واقعی ما است.

زمانی که مصرف کننده‌‌ها درمان می‌شوند و به راهنمایشان می‌گویند که خواب دیدیم که‌ مواد مصرف می‌کنیم راهنما می‌گوید که، هنوز نفس‌ات درست نشده است و باید بیشتر آموزش ببینی. در مورد سیگار یا در مورد پرخوری چیزی که وجود دارد نفس واقعی ما است که به ما نشان می‌دهد که ما چگونه هستیم و چگونه توانستیم نفس خودمان راتربیت کنیم پس متوجه شدیم که درباطن و ظاهر نفس چه کاری انجام می‌دهد.

حالا در مورد عقل، ما نمی‌توانیم کامل به فرمان عقل برسیم ما می‌توانیم به فرمان عقل نزدیک بشویم؛ یعنی نمی‌توانیم بگوییم ما در این زندگی‌مان تماما به فرمان عقل نزدیک شده‌ایم، چرا؟ چون یک وروجک بازی گوشی کنار ذهن ما وراجی می‌کند که آن نفس است و فقط دستور می‌دهد که این کار را بکن، این کار را نکن. چه زمانی می‌توانیم فرمان و ندای عقل درونی‌مان را بدانیم، ندای عقل‌مان است، یا ندای نفس‌مان است؟ زمانی که وقتی کاری را انجام می‌دهیم به آرامش و آسایش رسیدیم.

من همسفر وقتی، مسافرم وارد خانه می‌شود، می‌گویم چرا چشم‌هایش قرمز است، چرا دیر آمده و خیلی چراهای دیگر. این‌ها همه صدای نفس است ولی عقل، همانطور که در قلعه عقل استاد امین صحبت کردند،  یک پادشاهی است که درجای بلندمرتبه ای حضور دارد که فقط به من می‌گوید؛ رها کن و خیلی سخت است،صدای شنیدن این رها کن، در برابر صدای آن وروجک که دائما درگوش من حرف می‌زند. ما باید بتوانیم نفس‌مان را تربیت کنیم و تربیت کردن نفس‌مان فقط با آموزش‌ها، با سی‌دی‌ها و جزوات نفس را سرگرم می‌کنیم و به ندای عقل‌مان گوش می‌کنیم. زمانی که به ندای عقل‌مان گوش دهیم یعنی به آرامش و به آسایش رسیدیم، یعنی می‌دانیم که هدفمان چیست و برای هدفمان می‌جنگیم.

تا زمانی که من بگویم شد، شد. نشد، نشد. اشکالی نداره، آن صدای عقل من نیست من به فرمان عقل نرسیدم بعضی‌ها برامون سوال بود که عقل، همان مغزی است که داریم چرا می‌گویند عقل فرایزدی دارد و با مرگ هم ازبین نمی‌رود، مغز اپراتوری است که به ما بگوید عقل چه هست و داده‌های صور آشکار و پنهان را به هم ارتباط می‌دهد. اما عقل از یک جای دیگر اطلاعات بهش می‌رسد و یکسری نگهبان است که از عقل محافظت می‌کنند و اگر نفس من، نفس اماره باشد خیلی راحت می‌تواند نگهبان‌های من را گول بزند؛ چرا؟ چون هنوز به دانایی نرسیدم؛ زمانی نگهبان‌ها می‌توانند خوب کار کنند که به دانایی رسیده باشند. من باید تشخیص بدهم که نفس در هر ماهیت و شکلی ظاهر می‌شود، که عقل را گول بزند؛ اما اگر نگهبانان عقل‌مان قوی باشند هیچ  وقت این اتفاق نمی‌افتد.

حالا چطوری به فرمان عقل می‌توانیم برسیم؟ با چیزهای کوچک می‌توانیم شروع کنیم، مانند: ساعت را بگذارم روی شش صبح و بیدار شوم، وقتی این کار را انجام دادم، یعنی رسیدن به فرمان عقل؛ همان شو شودی که آقای مهندس می‌گویند. گفتم انجام دادم و بهش رسیدم.خیلی سخت نیست با خودم قرار می‌گذارم که از امروز سی‌دی‌ها راخیلی قشنگ‌تر گوش کنم و نکته‌برداری کنم و انجام می‌دهم و باعث می‌شود اعتماد به نفسم بالا برود، دانایی و آگاهی‌مان بالا برود، به فرمان عقل نزدیک بشویم و تاثیر آن روی من این بوده که تنش از زندگی من کم بشود و باعث شده دوربین‌ام روی خودم باشد.

مرزبانان کشیک: همسفر لیلا و مسافر سروش
تایپیست: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون اول)
عکاس: همسفر پرنیان دبیر سایت
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون هشتم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج