English Version
This Site Is Available In English

یک فرمانده خوب به دو پارامتر احتیاج دارد، اول اختیار و دوم قدرت است

یک فرمانده خوب به دو پارامتر احتیاج دارد، اول اختیار و دوم قدرت است

نهمین جلسه از دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی حسنانی با استادی راهنمای محترم مسافر پیام، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر قاسم با دستور جلسه " وادی ششم و تأثیر آن روی من" در روز دوشنبه مورخ 1404/05/27 راس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز در جمع شما هستم، دستور جلسه این هفته وادی ششم و تأثیر آن روی من است که از عقل به عنوان یک فرمانده نام برده می‌شود و می‌گوید حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً اجرا نمایید.

آقای مهندس روز چهارشنبه فرمودند که در مرحله تشخیص، انسان‌‎ها به راحتی می‌توانند درست را از غلط تشخیص بدهند ولی چه اتفاقی می‌افتد که نمی‌توانند آن را به مرحله عمل برسانند؟

این وادی می‌خواهد به من بگوید که عقل من سالم است ولی من نمی‌توانم از آن بهره‌برداری کنم، در تمام طول این سال‌ها هیچ معجزه و هیچ دارویی کشف نشده است که با استفاده از آن نور عقل زیاد شده باشد؛ تنها راهش حرکت در صراط مستقیم است و این اتفاق پیچیده‌ای نیست، به طور مثال من به رهجوهایم می‌گویم اگر می‌خواهی سیگارت را درمان کنی ابتدا یاد بگیر که فیلتر سیگارت را روی زمین نیندازی و با انجام این کار متوجه می‌شوی چه کار بزرگی انجام داده‌ای؛ دلیل اینکه خیلی از کارها را نمی‌توانم انجام بدهم این است که فرماندهی از من گرفته شده است، یک فرمانده خوب به دو پارامتر احتیاج دارد، اول اختیار و دوم قدرت است.

آیا شخصی که با تحصیلات عالیه  معتاد می‌شود، انسان ضعیفی است؟ آیا می‌شود گفت آن شخص، عقل ندارد؟ خیر، زیرا فرماندهی از او گرفته شده است و اختیار خیلی از کارها و حتی اختیار جسم خودش را ندارد، این شخص چه چیز را می‌خواهد فرماندهی کند؟ پس به تبع آن، قدرتش از او گرفته می‌شود ولی پس از ورود به کنگره همه چیز به آرامی سر جایش برمی‌گردد، بدون تزریق هیچ آمپولی و یا خواندن قرآن؛ قرآن مانند یک نسخه است که من باید به آن عمل کنم و این حرکت در صراط مستقیم است.

امروز در لژیون سردار گفتم انسان زمانی قدرتمند می‌شود که بتواند از مالش بگذرد و این کار بسیار سخت و دشوار است البته الآن برای من آسان‌تر شده است، به‌طور کلی هر مشکلی پیش روی من قرار می‌گرفت به شیطان نسبت می‌دادم، در صورتی‌که بعضی اوقات من دست شیطان را از پشت بسته بودم و الآن هم قابلیتش را دارم ولی سعی می‌کنم برعکسش را عمل کنم و این همان تغییر، تبدیل و ترخیص است و این تغییرات به آرامی صورت می‌گیرد، به‌طور کلی به زمین آمده‌ام تا مشکلاتم را ذره‌ذره حل کنم، مثلا مصرف سیگار، موادمخدر و اضافه وزنم را درمان کنم و اینها به یک‌باره صورت نمی‌گیرد.

بزرگ‌ترین چیزی که می‌تواند در سفر اول به یک رهجو کمک کند این است که گوش به فرمان راهنمایش باشد و با عمل کردن به فرامین راهنما در ادامه متوجه می‌شود که چه تغییراتی در او شکل گرفته و به چه قدرتی دست یافته است.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .