English Version
This Site Is Available In English

تولدی دوباره

تولدی دوباره

جلسه سوم از دوره سوم از سری جلسات لژیون سردار نمایندگی چرمهین با استادی مسافر سراج، نگهبانی مسافر منوچهر و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه " وادی ششم و تأثیر آن بر روی من "  یکشنبه  26 مرداد  ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:30 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان سراج هستم مسافر، دستورجلسه امروز وادی ششم است فرمان عقل را به عنوان یک فرمانده کاملاً اجرا کنیم، فرمان عقل برای همه ما صادر شده است. آقای مهندس فرموده‌اند اگر رهجویی توان مالی برای حضور در لژیون سردار را دارد اما در این زمینه ضعیف عمل می‌کند، این ضعف به آموزش‌های راهنما برمی‌گردد که نتوانسته رهجو را به‌درستی روشن کند. خوشبختانه راهنمای عزیزم، آقای ولی‌الله، با دقت و به‌طور کامل برای من روشن کردند که این کمک‌های مالی در کجا و چگونه هزینه می‌شوند و چطور به زندگی‌ام کمک می‌کنند.
رسیدن به فرمان عقل که سرانجام آن “شو شود” است، شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، اما در واقع هم سهل است و هم سخت. برای رسیدن به این فرمان، نیازی به کارهای عجیب و غریب مثل سیر در کائنات یا انجام کارهای بزرگ نیست؛ همین کارهای جزئی و روزمره کافی است.
ما همه در کنگره هستیم. ممکن است کسی با بخشش اندکی از دارایی خود، پهلوان شود و دیگری با بخشش یک‌سوم دارایی‌اش، سردار. این تفاوت‌ها تنها در طرز تفکر، گذشت و بخشش ما ریشه دارد. همین شعبه‌ای که ما در آن فعالیت می‌کنیم، مانند یک خانواده است، اما برای ساخت ساختمان جدید هنوز به همدلی کامل نرسیده‌ایم. در حالی که شعب دیگر ساختمان جدید خود را تمام کرده‌اند، ما هنوز حتی شروع هم نکرده‌ایم! مسئله دیگر این است که باید پول نقد بپردازیم؛ آقای مهندس قبول نمی‌کنند که با وسیله یا میلگرد کمک کنیم، چون در این صورت تنها خودمان از لذت این بخشش بهره‌مند می‌شویم.
کنگره به ما زندگی تازه‌ای بخشیده است. تمام هزینه‌هایی که پیش از این صرف مواد مخدر یا سیگار می‌کردیم، حالا دیگر وجود ندارند. آیا آماده‌ایم بخشی از این هزینه‌های پس‌انداز شده را که به ما کمک کرده‌اند، به کنگره ببخشیم؟ اگر نه، پس چگونه می‌خواهیم به رهایی واقعی برسیم؟ نمی‌شود که این مسیر یک‌طرفه باشد؛ باید گذشت و بخشش کنی تا دریافت کنی. نباید فقط به منافع خودمان فکر کنیم.
مطمئن باشید اگر من پرداخت نکنم و فرمان عقل برایم صادر نشود، شخص دیگری این کار را خواهد کرد و فرمان عقل برای او صادر می‌شود. این من هستم که سرم کلاه می‌رود و حیف است که این جایگاه و موقعیت را از دست بدهم. همان‌طور که برای اعتیادمان پول دادیم و مفتی معتاد نشدیم، و شاید اوایل لذت‌بخش هم بود اما جلوتر که رفتیم، خیلی چیزها را از دست دادیم. رهایی و آرامش را نمی‌توان به راحتی و ارزان به دست آورد، مثل کسانی که مواد را یکباره قطع می‌کنند و نه حس و حال خوبی دارند و نه از زندگی لذت می‌برند.
خود آقای مهندس می‌فرمایند هنوز کاری برای کنگره انجام نداده‌اند، اما بسیاری از ما فکر می‌کنیم با کارهای کوچکی که انجام داده‌ایم، خیلی برای کنگره مفید بوده‌ایم، در صورتی که چنین نیست. در کنگره، هر هزار تومانی که ببخشیم، هزار برابر به ما بازمی‌گردد. برای من که چنین بود؛ مثلاً موعد چک پهلوانی‌ام رسیده بود و هنوز پول جور نشده بود، اما در عین ناباوری از جایی که فکرش را نمی‌کردم، پول فراهم شد. اگر کسی از بیرون نگاه کند، می‌گوید چنین چیزی ممکن نیست، اما ما که در کنگره هستیم و معجزاتش را دیده‌ایم، می‌دانیم که شدنی است و خداوند همیشه روزی‌رسان است.
در پایان، باید بگویم که واقعاً جای خوبی آمده‌ایم. من بسیار دوست دارم که ساختمان این شعبه زودتر ساخته شود، چون این شعبه برای من تولدی دوباره بود و حس خیلی خوبی نسبت به آن دارم. درست است که همه شعب به یک شکل کار می‌کنند، اما من در این شعبه به رهایی رسیدم و باید همگی قدردان کنگره ۶۰، آقای مهندس و خانواده ایشان باشیم. من متأسفانه دیر درک کردم؛ وگرنه همان روزی که مبلغ را اعلام کردم، باید همان روز هم پرداخت می‌کردم. اما خدا را شکر که در مسیر قرار داشتم. کسی که وضع مالی خوبی ندارد، باید پرداخت کند تا وضعیتش خوب شود؛ وگرنه کسی که وضع مالی خوبی دارد، به درجه‌ای رسیده که وضعش خوب شده است. باید بدانم که تا از هزار تومان نگذرم و بخشش نکنم، هیچ‌وقت به پول‌های بیشتر نمی‌رسم.

تایپ : مسافر رضا 

ارسال : مسافر عسگر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .