English Version
This Site Is Available In English

عقل با نزدیکی به نیروی الهی قوی‌تر می‌شود

 عقل با نزدیکی به نیروی الهی قوی‌تر می‌شود

سلام دوستان فرشته هستم همسفر

وادی‌ها مسیر و راه زندگی را برای ما روشن و هموار می‌کنند. در وادی‌های اول تا چهارم، تفکر و چگونگی تفکر کردن را یاد گرفتیم و فهمیدیم که تفکر با تعقل تفاوت دارد. در وادی پنجم، آموختیم که باید تفکرات و ساختارهای ذهنی مثبت و معقول خود را به اجرا درآوریم، اما در وادی ششم هدف ما شناخت فرماندهی عقل است و رسیدن به جایی که هر آنچه عقل فرمان می‌دهد را به اجرا بگذاریم. در این وادی با دو پارامتر اساسی از صور پنهان انسان، عقل و نفس آشنا می‌شویم.

عقل نیرویی که فرایزدی دارد؛ یعنی شکوه الهی داشته و قدرت آن برگرفته از قدرت الهی است. هر چه بیشتر در صراط مستقیم باشیم و به نیروی الهی نزدیک‌تر شویم، قوه تعقل نیرومندتر می‌شود. عقل مانند ترازو، کارهای خوب و بد انسان را می‌سنجد. خواسته‌ای که مهر تایید عقل را دارد، خواسته‌ای معقول است. برای رسیدن به فرمان عقل باید تزکیه و پالایش شویم.

اکثر انسان‌ها تصور می‌کنند عقل همان مغز است، در حالی که مغز زیرمجموعه و اپراتوری برای عقل است. عقل مانند یک قاضی است که دو نیرو را در ما ایجاد می‌کند: نیروی منفی جن و نیروی مثبت روح و میان این دو نفس قرار دارد. روح و جن دائما در جدال و درگیری هستند. انسان در سه مرحله از نفس قرار دارد که سیر تعالی و تکامل نفس از پائین‌ترین درجات نفس تا بالاترین درجات نفس و از اماره تا مطمئنه، تنها در گرو تزکیه و تصفیه است که در واقع همان رسیدن به فرمان عقل است و این یک مرتبه اتفاق نمی‌افتد.

برای مثال: فرد مصرف‌کننده مواد نمی‌تواند یک‌مرتبه مصرف خود را قطع کند و این اتفاق باید به آرامی صورت بگیرد. انسان تنها موجودی است که قدرت اختیار به او تفویض شده است و ما در زندگی روزمره بارها در دو راهی‌ها یا چندراهی‌های متعدد قرار می‌گیریم که باید تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم. در این وادی می‌آموزیم که صدای درونی عقل را بشنویم و به دستوراتش عمل کنیم و او را به چشم یک فرمانروای عادل و صالح ببینیم. با درمان اعتیاد خود و پشت سر گذاشتن آموزش‌ها و رسیدن به دانایی، قوه تشخیص را افزایش دهیم و در فرآیند تزکیه خواسته‌های نامعقول را به مرور حذف کنیم.

سلام دوستان مدینه هستم همسفر

در این وادی متوجه می‌شوم که ممکن است کسی عقل بیشتری داشته باشد و در صلح و آرامش زندگی کند؛ اما باز هم برای رسیدن به تزکیه و پالایش نیاز به تلاش دارد. عقل کل مانند خورشیدی است که به همه جا می‌تابد و من بسان خانه‌ای هستم که از یک روزنه نور وارد آن می‌شود؛ یعنی همان عقل وارد آن می‌شود. هر چه به سمت ارزش‌ها قدم بردارم، آن روزنه بزرگ‌تر شده و نور، عقل و اطلاعات بیشتری از هستی به من داده می‌شود؛ اما هر چه از ارزش‌ها فاصله بگیرم، آن روزنه کوچک‌تر می‌شود و نور، عقل و اطلاعات کمتری دریافت می‌کنم. به همین دلیل است که انسان‌هایی که کارهای خود را با تشخیص و تفکر درست انجام می‌دهند، هم عاقل‌تر هستند و هم همیشه در آرامش و صلح زندگی می‌کنند.

عقل در کشور وجودی ما انسان‌ها مانند یک فرمانروای بزرگ است که فرایزدی دارد؛ یعنی ما را همیشه به سمت ارزش‌ها هدایت می‌کند، مگر این‌که فریب بخورد یا بر اثر فشار یا وابستگی به چیزی، حکم اشتباه صادر کند. عقل در کشور وجودی مانند یک رهبر عمل می‌کند و هیچ رهبری کشورش را خراب نمی‌کند؛ همان‌طور که هیچ صاحب کارخانه‌ای دوست ندارد کارخانه‌اش نابود شود و هیچ پدری خانواده‌اش را نمی‌خواهد بد ببیند. مگر در شرایط خاص، مانند دوران مصرف مواد، که فرمانروا عقل نیست و فرمان از نیروی دیگری به نام نفس اماره صادر می‌شود. کسی که مواد مخدر مصرف می‌کند، در کشور وجودی‌اش دیگر عقل فرمانروا نیست و حکمی از شخص دیگری صادر می‌شود که از قبایل وحشی و فاسد است و نفس، همه فرمان‌های او را به سمت ضد ارزش‌ها هدایت می‌کند. او مواد مصرف می‌کند و فکر می‌کند کسی خبر ندارد، تا ظهر می‌خوابد و گمان می‌کند کار درستی کرده است، سر دیگران داد می‌زند و خود را عقل کل می‌داند. این روند تا مرز نابودی ادامه دارد، مگر این‌که بزرگی از میان بزرگان اقوام مختلف در شهر وجودی برخیزد و اعضای فاسد را سرزنش کند و بگوید  دیگر کافی‌ است‌، تا کی قرار است ادامه یابد. این مرحله همان بیداری وجدان است و این بزرگ نفس لوامه یا نفس سرزنش‌کننده نام دارد.

نکته جالب این است که پس گرفتن قدرت از نفس اماره؛ باید با تدبیر و دانایی انجام شود، زیرا بگیر و ببند و کودتا هرگز جواب نمی‌دهد. مانند اعتیاد مسافران ما که هرگز یک‌شبه درمان نمی‌شود. برای تبدیل هر چیزی به دانایی و آگاهی نیازمند زمان‌ هستیم، پس بدون جنگ و خونریزی، با درایت و حس خوب، قدرت از نفس اماره گرفته می‌شود و به نفس لوامه داده می‌شود. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: «ما حتی از نفس اماره تشکر می‌کنیم و می‌گوییم شما همچنان تشریف دارید؛ اما من از امروز باید خواسته‌های حاکم جدید نفس لوامه را اجرا کنم». تا زمانی که بگویم‌، من بدبختم، من معتادم، نمی‌توانم، درمان اتفاق نمی‌افتد. زمانی که بگویم این مشکل مال من است و خودم به وجود آوردم، توانستم به خودم کمک کنم.

به نظر من در هر مسئله‌ای همین‌گونه است؛ باید مشکل ضد ارزشی خود را ببینم و با حس خوب با آن روبرو شوم تا بتوانم به خودم و حل مسئله‌ام کمک کنم. پس از به قدرت رسیدن نفس سرزنش‌کننده، ممکن است باز هم کارهای ضد ارزشی انجام شود؛ اما این بار از انجام آنها نادم و پشیمان هستم و می‌دانم که دروغ، غیبت، حسادت، مصرف مواد و سایر ضد ارزش‌ها انرژی من را می‌گیرد و آرامشم را بر هم می‌زند؛ یعنی از فرمان عقل فاصله می‌گیرم.

در مرحله نفس سرزنش‌کننده، اوضاع همیشه خوب نیست و گاهی همه چیز به هم می‌ریزد؛ اما در کل خوب است، چرا که شورا و سایر اعضای شهر وجودی در حال تزکیه و پالایش خود هستند، تلاش می‌کنند کارهای بد و ضد ارزش را کم و کارهای مثبت و سالم را افزایش دهند و این روند را ادامه دهند تا روزی بزرگ دیگری از شورای بزرگان برخیزد که خواسته‌های او اجرا شود و آن بزرگ نفس مطمئنه است. البته در مرحله نفس مطمئنه نیز ممکن است خواسته‌های نامعقول وجود داشته باشد.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفرالهام رهجوی راهنما مهشید (لژیون چهاردهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .