ما بایستی در تمام مسیر تکاملی خود، به فرمان عقل برسیم

جلسه سیزدهم  از دوره چهل و هفتم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی شهرری با استادی راهنمای محترم مسافر حسن، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه: "وادی ششم و تاثیر آن روی من" دوشنبه 1404/05/27ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسن هستم مسافر
خدا را شکر می‌کنم که باز هم قسمت شد در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش بگیرم، ان‌شاءالله نصیب همه شما هم بشود. من شاید ۱۰ بار استاد جلسه شدم، اما هر بار باز هم هیجان دارم. دستور جلسه امروز وادی ششم است. عقل اولین و محبوب‌ترین چیزی است که خداوند آفریده است. وقتی که خداوند عقل را آفرید فرمود: "چه چیز خوبی است" و بعد انسان را خلق کرد،.

در کتاب آمده است که عقل در تکامل مانند ماشین عمل می‌کند، مثل کامپیوتر و هوش مصنوعی است. مبنای پذیرش همه اعمال ما عقل است، نه صرفاً دین، دین اگر با عقل نباشد به بیراهه می‌رود؛ مثل داعشی که نماز می‌خواند اما عقل ندارد و خودش و دیگران را منفجر می‌کند. ضد عقل "نادانی" به معنای ندانستن نیست، چون ما خیلی چیزها را می‌دانستیم ولی عمل نمی‌کردیم.

ضد عقل "جهل" است. تفکر و تعقل فرق دارد؛ تفکر یعنی فکر کردن به مسئله، اما تعقل یعنی عمیق شدن و گرفتن فرمان درست، مثلاً وقتی دندان درد می‌گیرد تفکر مسکن خوردن است، اما تعقل این است که به دندانپزشکی برویم. عقل مبنای تعادل است، مثلاً در مورد شهوت عقل مشخص می‌کند چه مقدارش درست است، زیادی آن می‌شود هوس‌رانی و کمی‌اش می‌شود خمودگی. در سفر اول هم خیلی‌ها با این مسئله مواجه می‌شوند.

عقل فرمان‌هایی مثل عشق، محبت، بخشش، سلامت و قدرت صادر می‌کند اما  در مقابلش فرمان‌های جهل است؛ مثل ترس، ناامیدی و منیت که البته تعادل در همین‌ها هم مهم است .من مثالی با موبایل می‌زنم: موبایل شبیه جسم ما است؛ سی‌پی‌یو مثل مغز، رم مثل حافظه، اما وقتی به اینترنت وصل نباشد خیلی محدود است، وقتی وصل شد، همه‌چیز ممکن می‌شود. اینترنت مثل عقل است؛ هرچیزی را فیلتر می‌کند و فقط آنچه درست است عبور می‌دهد .

مرگ هم مثل این است که گوشی خراب شود؛ اطلاعاتش از بین نمی‌رود، بلکه به سیم‌کارت و گوشی جدید منتقل می‌شود و داده‌ها می‌مانند، مثل روح و در آخر می‌خواهم بگویم هرجا عقل فرمان بدهد که وقت کنار گذاشتن چیزی است، باید آن را کنار گذاشت وگرنه همان چیز ما را از بین می‌برد مثل سیگار؛ وقتی نفس تنگ می‌شود، خواب و قلب مشکل پیدا می‌کند.

این یعنی عقل فرمان داده که وقت ترک آن رسیده است. خداوند می‌گوید می‌خواهم ۳۰ سال به عمرت اضافه کنم، آیا تو می‌خواهی؟ اگر نخواهی همان سیگار تو را خواهد کشت.ا میدوارم توانسته باشم وظیفه‌ام را انجام بدهم. بهترین دعا این است که خداوند همیشه پنجره باز اتاقت باشد.

مرزبان کشیک: مسافرهاشم
تنظیم و ویراستار: مسافر حسین از لژیون سوم
تایپ:  مسافر سعید از لژیون یازدهم
مسافران نمایندگی شهرری