جلسه اول از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی مرزبان همسفر صفورا، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر رخسانه با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 27 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که بار دیگر این توفیق حاصل گردید تا در این جایگاه خدمتگزار باشم تا بتوانم انرژی و آموزش کسب کنم. وادی ششم عنوان میکند، حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نمایید. مبحث امروز را با سخنی از استاد سردار آغاز میکنم که میفرمایند، تو میتوانی تمامی آنچه را که هست با نیروی عقل خود تبدیل به بهترین کنی. در اوایل سفر اول واژههایی مانند نفس، عقل، حس طنین انداز وجودم بود.
در وادی ششم بیان شده که عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود است؛ اما روح با لطافت منحصر به خود با اراده عقل رهبری میشود. نکته بعدی مربوط به حس است، حس اولین نیروی شروع به کارگیری قوه عقل است. من بر روی این واژهها و جملات تمرکز میکردم بدون اینکه بدانم در ورای این جملات، واقعاً چه جهان شگفتی نهفته است. انسانی که مدام اشتباه میکند، تصمیمهای اشتباه میگیرد و فرمانهای غلط را اجرا مینماید به مرور زمان تبدیل به انسان دیگری میشود و حس او تغییر میکند؛ زیرا حس اندکاندک آلوده میشود و به این صورت به تاریکیها فرو میرود.
چنین انسانی فرماندهی عقل خود را ندارد و حکم عقل را در امورات زندگی خود نادیده میگیرد. اکنون میخواهیم دریابیم که وادی ششم با این جملات به من در مسیر حرکت و سفر چه چیزی را آموزش میدهد. زمانی که وارد کنگره میشویم و سفر را آغاز میکنیم، همه مسائل در توشهای برای ما آماده شده و با یک برنامهریزی و طراحی عاشقانه و تدبیرانه از آقای مهندس حسین دژاکام، سفر ما از وادی اول شروع میشود. از وادی اول یعنی تفکر حرکت میکنیم و قرار است به وادی عشق وادی چهاردهم دست یابیم. مسیر پر فراز و نشیبی را سپری میکنیم و از وادیهای بسیاری باید عبور کنیم.
موضوع بحث ما عقل است؛ بنابراین در ایستگاه عقل توقف میکنیم. از وادی تفکر به وادی عقل و وادی عشق یک مثلثی ایجاد میشود که شامل تفکر، تعقل و عشق است. در وادی عقل ما عقل را موشکافی میکنیم. عقل چیست؟ عقل در زبان عامیانه حکم پیر وجودی و راهنمای درونی انسان است. در وادی ششم بیان شده است که عقل فر ایزدی دارد، عقل نشان از قدرت مطلق دارد. چه زیبا که خداوند نشانی از خودش را در وجود ما نهادینه کرده است. در کنگره۶۰ آموختیم که عقل، جزء صور پنهان انسان است و صور پنهان ما در حیاتهای بعدی همراه ما است، همانگونه که میگویند در دنیا خوبی و بدی همراه انسان است، عقل نیز در جهان بعدی در کنار انسان است؛ بنابراین ما در اینجا به یک نقطه میرسیم که چرا باید به تکامل عقل دست یابیم؛ زیرا همسفر ما، در همه جهانها است.
در دعای کنگره۶۰ از خداوند میخواهیم که مرا به فرمان عقل برسان، تا به جایی دستیابم که از آنجا انشعاب یافتهام. این جمله به ما خاطر نشان میکند که ای همسفر، ای انسانی که در سفر هستی، اگر میخواهی به مکانی که از آنجا انشعاب یافتهای دستیابی، بدون تکامل عقل امکانپذیر نیست. باید از این اولوهیت درونی که خداوند به ما عنایت کرده پاسداری کنیم، با کسب دانایی، معرفت و با رسیدن به عشق که البته آموزش خود را دارد و مستلزم زمان است.
برای رسیدن به فرماندهی عقل باید دانایی کسب کنیم و قدرت تشخیص به دست آوریم؛ زیرا در جایی که سخن از فرماندهی عقل به میان میآید، واژه اختیار معنا پیدا میکند و راه جاده تاریکی را برای من به زیباترین شکل نورافشانی میکند. ما به عنوان یک انسان که برای حیات به زمین هدایت شدهایم، این اختیار را داریم که در طول سفر زندگی، یکی از دو راه تاریکی یا روشنایی را انتخاب کنیم و در آن قدم بگذاریم. قدرت تشخیص و دانایی است که سبب میشود من راه ظلمات و نور را از هم تشخیص بدهم. چرا باید دانایی کسب کنم اصلاً دانایی به چه معنی است؟ در جزو جهانبینی استاد امین به زیبایی برای ما دانایی را به تصویر کشیدند و در نوشتارها برای ما توضیح دادهاند.
جزوه جهانبینی یک منبع موثق و کاملی میباشد. خود من زمانیکه در زندگی خود سردرگم میشوم یا به مشکلی برخورد میکنم به این جزوه رجوع میکنم. مدل قلعه عقل و شهر وجودی را مثال زدند و جسم انسان را به یک شهر یا یک کشوری تشبیه کردند که این شهر نیاز به یک فرمانروا دارد. فرمانروای این شهر را عقل معرفی کردند. فرمانروای عادل هر سرزمین، نیاز به نگهبانان و سربازانی دارد، این دانایی، معرفت و قدرت تشخیصی که ما در طول سفر زندگی کسب میکنیم در حکم همان سربازان و نگهبانان هستند، در واقع دانایی سبب فیلتر کردن خواستهها میشود.
من به عنوان یک انسان طبق جایگاهی که در آن قرار گرفتم خواستههایی دارم که ممکن است این خواستهها معقول و نامعقول باشند. دانایی که کسب میکنیم، به عقل کمک میکند و کار عقل را آسان میکند، در مقابل دانایی نادانی چه کاری انجام میدهد؟ نادانی یک تاریکی مطلق است و مانند یک پرده و حجاب بر روی عقل و اسرار حق و اسرار زندگی است؛ بنابراین برای اینکه به آن اسرار حق و اسرار زندگی دست یابیم باید متوجه شویم که دانایی ما در چه جایگاهی قرار دارد.
اکنون این مطالبی که بیان شد، توسط آقای مهندس حسین دژاکام، در وادی ششم و در جزوه جهانبینی نیز، به طور کامل بیان شده است. جهانبینی به من میآموزد که من به عنوان یک همسفر زمانیکه میخواهم سفر کنم ابتدا باید دانایی و معرفت کسب کنم؛ اما برای رسیدن به فرماندهی عقل یک پله دیگر وجود دارد و آن هم پله فرمانبرداری است که به دلیل اهمیت آن دستور جلسهای به آن اختصاص داده شده است. هنگامیکه به فرمانبرداری عقل برسم و فرمانبردار خوبی باشم میتوانم به فرمانده لایقی نیز تبدیل شوم.
این موضوع را میتوان به حال ربط داد، نمونه آن در امورات جاری زندگیمان وجود دارد مانند همین که در کنگره۶۰ هستیم. فرمانبردار بودن یک نوع تمرین برای من به عنوان یک همسفر است. زمانیکه در کنگره هستم اگر در جایگاه همسفر، مرزبان یا در هر جایگاهی که قرار دارم، هر چیزی به من گفته شد باید چشم گفتن را بلد باشم و یاد بگیرم اطاعت امر کنم. این برای من یک تمرین است که اگر هدفی داشته باشم به عنوان مثال بخواهم در جایگاه راهنمایی یا ایجنت خدمت کنم، باید در ابتدا فرمانبردار باشم و در خودم انرژی ذخیره کنم تا در آینده بتوانم از آن استفاده کنم و آن را کاربردی کنم؛ بنابراین باید بدانید که فرمانبردار بودن یک نوع تمرین برای اینکه بتوانیم روزی فرمانده لایقی شویم است.
در سیدی پرده آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند که همه رذائل و خصلتهای خوب و نیک در انسان نهادینه شده است. برای نمونه خودم را مثال میزنم، در زندگی خود همواره مسائل و چالشهایی داشتم و تخریبهایی به من وارد شد، آن نیروهایی که خداوند در درون من نهادینه ساخته بود سرکوب شده بود، اکنون باید تلاش کنم آن را به فعل برسانم، به این معنی که دانایی کسب کنم و در مسیر صراط مستقیم باشم. آقای مهندس حسین دژاکام راهکاری ارائه کردند، برای اینکه از فرمانبرداری به فرماندهی دست یابیم، چنانکه در وادی ششم مثال هم زدند و فرمودند اگر عقل به شما فرمان میدهد که شما یک کار ساده را انجام دهید به عنوان مثال زباله را به بیرون از منزل ببرید یا اینکه ظرفشویی را تمیز کنید و مسواکت را بزنید، از این قبیل کارهای ساده را انجام بدهید تا ذرهذره به آن فرمانبرداریهای بالاتر دست یابیم؛ یعنی اینگونه ما میتوانیم اندکاندک توقعات خودمان را در رسیدن به فرماندهی بالا ببریم، در پایان یک جمله از استاد سردار میخواستم عرض کنم، برای رسیدن به دانایی ما مقوله زمان را در اختیار داریم در صفحه ۲۰۳ کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر استاد سردار فرمودند در حیات ماده همه چیز به امورات به کندی پیش میرود و در چند سطر بعد در همین مبحث تکامل عقل فرمودند که در جهانهای بعد همه چیز سخت تر میشود چهطور سخت میشود؟
زمانیکه من، معرفت و دانایی کسب میکنم این معرفت و دانایی یا این تکامل عقل برای من در حکم یک کلیدی میشود که اسرار جهان های بعدی را برای من باز میکند. یک مورد دیگر است که باید به آن اشاره کنم، آن مثلث فرمان عقل است که در وادی سیزدهم معرفت عدالت و عمل سالم میباشد که بسیار برای من جالب بود. ما در مسیر پر فراز و نشیبی قرار داریم امیدوارم که بتوانیم صدای عقل خودمان را به جای صدای نفس اماره بشنویم. امیدوارم خداوند متعال ظرف وجودی ما را سرشار از عشق و نور الهی کند آمین که اینگونه هست و خواهد بود.

مرزبان کشیک: همسفرهانیه
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لعیا (لژیون اول)
عکاس: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
519