جلسه هشتم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محمدحسین با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» یکشنبه 26 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بهکارکرد.

سخنان استاد:
قبل از هر چیز خدای خودم را شکر می کنم که فرصت شد در این جایگاه خدمت کنم و از نگهبان و دبیرشان تشکر می کنم که امروز اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم و همچنین از راهنمای خوبم آقا رحیم هم سپاس گزارم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم انشاالله که از فرمان برداری به فرماندهی برسم و جایگاه های بالاتر را تجربه کنم. فرماندهی شهر وجودی خودم را که یک سری کارهای ضد ارزشی انجام می دهیم از فرمان عقل دور شدیم من مصطفی به هر دلیل چه دانسته و چه ندانسته یک سری کارها را انجام داده بودم از صراط مستقیم خارج شده بودم و کارهایی می کردم که در شان یک انسان نبود هر چه به سمت ضد ارزش ها حرکت می کردم از نور الهی دور می شدم و هرچه جلوتر می رفتم دست پا می زدم و در باتلاق فرو می رفتم، جناب مهندس همیشه می فرمایند که مهم نیست شما در هر جایگاهی باشید مهم این است که خواسته ای در درون شما شکل بگیرد و هدفی داشته باشید و به طرف ارزش ها حرکت بکنید و وقتی بخواهید برگردید، در سی دی ذره ذره آقای مهندس بیان می کنند همه چیز باید ذره ذره اتفاق بیافتد چون که وقتی من مصرف کننده شدم ذره ذره طی ده سال این اتفاق افتاد وخدا را شکر میکنم که در این راه قرار گرفتم و برگشتم به طرف ارزش ها و در کنگره به روش تدریجی کم کم دارد اتفاق می افتد.

رزش ها حرکت می کردم از نور الهی دور می شدم و هرچه جلوتر می رفتم دست پا می زدم و در باتلاق فرو می رفتم، جناب مهندس همیشه می فرمایند که مهم نیست شما در هر جایگاهی باشید مهم این است که خواسته ای در درون شما شکل بگیرد و هدفی داشته باشید و به طرف ارزش ها حرکت بکنید و وقتی بخواهید برگردید، در سی دی ذره ذره آقای مهندس بیان می کنند همه چیز باید ذره ذره اتفاق بیافتد چون که وقتی من مصرف کننده شدم ذره ذره طی ده سال این اتفاق افتاد وخدا را شکر میکنم که در این راه قرار گرفتم و برگشتم به طرف ارزش ها و در کنگره به روش تدریجی کم کم دارد اتفاق می افتد و زمانیکه که من وارد لژیون شدم راهنمای خوبم آقا رحیم از من پرسیدند که خواسته شما چیست برای چی آمدید و من گفتم خواستم درمان اعتیاد است و فرمودند که اینجا که آمدی باید دارویت را سر وقت و به اندازه بخورید سر وقت بیای و هفته ای یک عدد سی دی بنویسید ذره ذره تغییرات در خودت میبینید بعد از دو تا پله ای که سفر کردم تغییرات درجسم، افکار و اندیشه را در خودم احساس می کردم ظاهرم شفاف تر شده بود صبح ها سحر خیز شده ام و دیدم که عقل حکم می کند که راه درست است ادامه بده ولی قبلا عقل حکم می کرد ولی فرماندهی دستش نبود دست نفس اماره بود که هرجا دلش می خواست منو می برد و خوشبختانه در مسیر کنگره و با آموزش های کنگره معجزه ای رخ داد من مصطفی معجزه کنگره هستم کنگره سیگار من را مواد من را و کارهای ضد ارزشی من را از من دور کرد و خیلی خوشحالم و خدا را شکر میکنم رفته رفته زندگیم دارد بهتر می شود و من کاملا به فرماندهی عقل نرسیدم ولی با کمک راهنمای خوبم آقا رحیم آنالیز کنم و به قدرت تشخیص برسم و در مسیر به دو راهی ها رسیدم بتوانم با تلاش و با تفکر سالم مسیر درست را انتخاب کنم و حرکت کنم و امیدوارم در کنگره با خدمت کردن و با دریافت آموزش های کنگره به آگاهی و دانایی موثر برسم و بتوانم حداقل برای خودم و خانوادم و جامعه مضر نباشم مفید باشم از این که به حرف های من توجه کردین از همه شما ممنون و سپاسگزارم.
مرزبان کشیک: مسافر رضا
عکاس: مسافر سعید
تایپ: مسافر مسعود
تنظیم: مسافر سعید
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
124