مشارکت اعضاء لژیون ویلیام با راهنمایی مسافر زهرا در مورد دستور جلسه هفته؛ وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نمائیم.) و تأثیر آن روی من
محبوبه مسافر نیکوتین
خوشحالم که با محیط و گروهی آشنا شدهام که در هیچجای دیگری مانند آن را ندیدهام و این اطلاعات را در جای دیگری نمیتوان یافت. در هر زمینه که بخواهید، میتوانید حرکت کنید و به فرمان عقل برسید؛ اما نکته بسیار مهم این است که چقدر خواسته دارید و چقدر در جهت آن تلاش میکنید.
اگر قرار است انسان به فرمان عقل که در وادی ششم به آن اشاره شدهاست، برسد؛ باید تزکیه و پالایش شود. انسان باید پاک شود، روی کردار خود کار کند و بهای سنگینی پرداخت کند تا به فرمان عقل دست یابد.
من تنها یک راه برای تزکیه و پالایش یافتهام و آن خدمتکردن است. میزان موفقیت من در این زمینه به میزان عقل و داناییام بستگی دارد؛ یعنی چقدر توانستهام خود را تزکیه و پالایش کنم، و این موضوع را هر شخص، خود بهتر میداند.
به نظر من، هدف بسیاری از انسانها داشتن مال و همسر خوب است. داشتن اینها خوب است؛ اما شرط لازم و کافی نیست؛ زیرا تمام این امکانات در این دنیا باقی میماند و تنها عقل و خواستههای خود را میتوانیم با خود ببریم.
فائزه مسافر نیکوتین
گاهی در زندگی، گویی در میان طوفانی ایستادهام؛ باد احساسات، باران ترس و رعد خشم از هر سو میبارد و من خسته از جنگیدن با خویشتن، در جستوجوی پناهی هستم. در همان لحظه، صدای آرام و استوار عقل را میشنوم؛ صدایی که نه فریاد میزند و نه تحقیر میکند؛ بلکه تنها راه را نشان میدهد.
برای من، عقل همچون مادری دلسوز است که همواره نگران من است و میخواهد بهترین تصمیمها را بگیرم؛ حتی زمانیکه خودم نمیدانم چه چیزی درست است. سالها با احساسات، دلتنگی، وابستگی و ترس از تنهایی زندگی کردم؛ اما عقل همیشه در گوشهای نشسته بود؛ صبور و منتظر لحظهای که به او اعتماد کنم.
در کنگره آموختم که عقل اگر در مسیر آموزش و عشق قرار گیرد، میتواند نجاتبخش باشد. عقل به من گفت: «باید سفر کنی؛ باید خودت را بشناسی و باید از تاریکی عبور کنی». من با تمام ترسهایم به او گوش سپردم. سخت بود، اشک ریختم و بارها شکستم؛ اما عقل دستم را گرفت و گفت: «تو میتوانی».
امروز عقل من نهتنها راهنمای من، بلکه تکیهگاه قلبم است. هر تصمیمی که میگیرم، نخست از عقل، و سپس از دل میپرسم؛ زیرا دریافتم دل، زمانیکه همراه با عقل باشد، میتواند زیباترین مسیرها را برایم بسازد.
در پایان میخواهم بگویم: عقل همانند چراغی در تاریکی و آغوشی امن در میانه طوفان، همواره با من است. تنها باید بیاموزم به او اعتماد کنم و این یعنی آغاز رهایی.
محبوبه مسافر نیکوتین
در وادی ششم آموختم که عقل اگر در جایگاه فرماندهی قرار گیرد و از حسهای سالم و پالایششده اطلاعات دریافت کند، بهترین تصمیمها را اتخاذ میکند؛ اما اگر حسها آلوده باشند، عقل نیز درگیر خطا میشود. برای من این یعنی پیش از هر تصمیم، باید روی حسهایم کار کنم و با آموزش، تزکیه و تجربه، دیدم را نسبت به مسائل شفافتر کنم؛ زیرا حس همچون چشم عقل است و چشم آلوده نمیتواند تصویر درست ارائه دهد.
در زندگی روزمره، بارها پیش آمده که وقتی عجله کردم یا با احساسات خام تصمیم گرفتم، نتیجه آن پشیمانی بوده است؛ اما زمانیکه کمی مکث کردم، مشورت گرفتم و اجازه دادم حس و عقل با هم هماهنگ شوند، آرامش و نتیجه درست را تجربه کردم.
این وادی به من میگوید: عقل فرمانده است؛ اما فرماندهای که باید اطلاعات درست را از نیروهای سالمش دریافت کند. این نیروها همان حسهای پالایششدهای هستند که با آموزش و عمل به دست میآیند.
زهرا مسافر نیکوتین
پیش از ورود به کنگره بر این باور بودم که احساسات و قلب، نیرومندتر از عقل و منطق هستند؛ اما کنگره به من آموخت که عقل را باید بهعنوان فرمانده یا حاکمی عادل در نظر بگیرم؛ فرماندهای که فرامین او باید بیچونوچرا اجرا شود.
عقل برای من صدایی آرام و مطمئن است که از درون میآید و همواره مسیر درست و ارزشها را میشناسد و مرا به نیکی و ارزشها دعوت میکند. عقل در مرتبهای بسیار بالاتر از نفس قرار دارد؛ زیرا از فر ایزدی برخوردار است. نفس میتواند انسان را گمراه کرده و به نابودی بکشاند؛ اما عقل همواره راه درست، عمل صحیح و مسیر آرامش و سعادت را نشان میدهد و انسان میتواند در پناه فرامین عقل، از شر وسوسههای نفس امّاره در امان بماند.
هرگاه انسان بتواند حکم عقل را در قالب فرمانده بزرگ بهطور کامل اجرا کند، آنگاه پادشاهی عقل و رسیدن به مقام نفس مطمئنه آغاز میشود.
رابط خبری: مسافر زهرا رهجوی راهنما مسافر زهرا (لژیون ویلیام)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زالپارس مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
44