پنجمین جلسه از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، نمایندگی گنجعلیخان کرمان، با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر موسی با دستور جلسه"وادی ششم، حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم و تاثیر آن روی من" يکشنبه ۲۶ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان رضا هستم مسافر.
خدا را شاکرم که اجازه داد یکبار دیگر در کنگره حضور داشته باشم تا آموزش بگیرم و از راهنمای خوبم آقا حمزه تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه حاضر بشوم و از تمام خدمتگزارن کمال تشکر را دارم.
دستور جلسه امروز وادی ششم است که حکم عقل را در قالب فرمانروا کاملا اجرا نماییم.به کنگره آمدن یعنی فرمان عقل را اجرا کردن و من که الان در کنگره هستم یعنی فرمان عقل را اجرا کرده ام و قبل از اینکه به کنگره بیایم بارها این جمله را شنیدم که کسانی اعتیاد دارند عقل ندارند در صورتی که اینطور نیست من تحت تاثیر مواد مخدر بودم و هیچ نظارتی روی رفتارم نداشتم و همیشه در مسیر ضدارزشها بودم وقتی به کنگره آمدم و با آموزشهای کنگره آشنا شدم و کمکم توانستم که فرمانده جسم خودم باشم و این توانایی را مدیون راهنمایی،راهنمای خوبم آقاحمزه هستم.
اگر بخواهیم در مورد عقل و تفاوت آن با مغز صحبت کنیم مغز مترجم و جایگاهی است برای عقل وعقل با مرگ از بین نمیرود و در ابعاد، بعد با انسان میماند و این را من در کنگره یاد گرفتم تفکری که در مسیر ارزشها باشد مطمعناً به جاهای خوبی میرسد و نتیجهاش صلح و آرامش است و تفکری که در مسیر ضد ارزش ها باشد نتیجه شیطانی خواهد داشت و برای تشخیص ارزشها ازضدارزشها نیاز به یک ترازو و میزان است که این میزان عقل است با عقل میتوانم خوبی و بدی کارها را بسنجم و درست که ما نفس اماره را داریم که نمود آنرا به خوبی در اعتیاد میبینیم که نفس اماره تصمیم گیرنده است که باعث میشود خیلی از کارهای ضد ارزش مثل دروغ گفتن را انجام دهم و زمانی که وارد کنگره میشوم در سفر اول با انجام کارهای کوچک و گوش به فرمان راهنما بودن و خوردن دارو سرساعت و سرموقع در جلسات حاضر شدن و CD نوشتن جز کارهایی است که باعث میشود به فرمان عقل نزدیک شوم و اما در سفر دوم وقتی که دقت میکنم میبینم تنها چیزی که من را به کنگره متصل میکند و باعث حال خوب من میشود این هست که خدمت کنم و خدمت کردن قدم کوچکی است که به خودم کمک کنم و اینکه در کنگره بمانم و در لژیون مالی شرکت کنم مجموع اینها است که باعث حال خوب من میشود.

وقتی به این فکر میکنم که قبل از کنگره من چطور زندگی داشتم و آدمی بودم که در تمام زمینهها افکار درستی نداشتم وآدمی که عقل ندارد تفکر هم ندارد، همین باعث بدبختی و بیچارگیاش میشود و همیشه به این فکر میکند که از کجا مواد تهیه کند و مصرف کند و من هر کجا جز کنگره برای درمان مواد میرفتم کارم سخت بود و هر روز که از خواب بلند میشدم به این فکر میکردم که آیا میتوانم امروز مواد مصرف نکنم و امروز را به طرف خانه ساقی نروم؟ نه واقعاً نمیشد و امروز نزدیک به یکسال است که در کنگره به رهایی رسیدهام و به راحتی از همان کوچههایی که مواد تهیه میکردم میگذرم و هیچ کشش و وسوسهایی ندارم و این از آموزشهای ناب کنگره است و عقل مانند نوری است که به ما انسانها میتابد و این روزنه هر روز با تفکر و آموزش بزرگتر میشود و تا جایی که شو،شود اتفاق میافتد و زمانی که من در مسیر درست و ارزش ها قرار بگیرم این شو،شود اتفاق میافتد و بارها برایم پیش آمده که در مسیر ارزشها بودم آنچه را که خواستهام بود،اتفاق افتاده و برعکسش هم زمانی که در مسیر ضدارزش ها بودم پیچ و خمهای زندگیام بیشتر شده و انسان با پیرویکردن از فرمان عقل است که به صلح و آرامش میرسد.
از تجربه خودم در سفر اول بگویم من واقعاً گوش به فرمان راهنما بودم و نتیجه سفر خوب انجام دادن، را الان میبینم که با خوب سفر کردن است که حال خوب نصیب انسان میشود و زمانی که از کنگره دوری حالا بواسطه تعطیلات،این آموزش هاست که به تو کمک میکند. و کنگره است که من مسافر را به فرمان عقل نزدیک میکند.
و در پایان از شما عزیزان تشکر میکنم که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ:مسافر محمدرضا لژیون نهم
عکس، ویرایش و بارگذاری:مرزبان خبری مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
127