English Version
This Site Is Available In English

عقل نیرویی است که فر ایزدی دارد

عقل نیرویی است که فر ایزدی دارد

مشارکت همسفر معصومه.(ز):

اگر به کلام الله مجید کتاب آسمانی مسلمانان رجوع کنیم در اواخر بعضی آیات این عبارات را می‌یابیم: لایعقلون(عقل ندارند) لایعلمون(نمی‌دانند) لایشعرون (نمی‌فهمند) یجهلون (جاهلند) چرا به این عبارت اشاره شده است؟ عقل، قوه تشخیص در انسان می‌باشد و به فرموده استاد امین در سی‌دی عقل، عقل نقش یک قاضی را در انسان بازی می‌کند. همان‌‌طور که قاضی بر اساس پرونده یک متهم حکم را صادر می‌کند عقل نیز بنا بر اطلاعات و آگاهی‌هایی که دریافت می‌کند حکم می‌کند و فرمان می‌دهد حال اگر این اطلاعات در پرونده یک قاضی اشتباه و ضد و نقیض باشد، حکم قاضی نیز ممکن است اشتباه از کار درآید و فرمان نیز اشتباه اجرا شود.

 

 عقل نیز در همین منصب و جایگاه اگر به او اطلاعات غلط داده شود؛ یعنی انسان به آن حد از دانایی و آگاهی نرسیده باشد و تحلیل درستی از مسائل نداشته باشد ممکن است خطا کند و در مسیر و راه و تشخیص دچار اشتباه شود؛ وقتی که انسان دچار انجام یک عمل ضدارزشی مثل مصرف موادمخدر می‌شود شاید در ابتدای امر لذت و انرژی کاذبی دریافت کند؛ ولی به مرور زمان حس بد و بدتری به او دست می‌دهد و بیشتر در تاریکی فرو می‌رود و حس‌های او روزبه‌روز آلوده‌تر می‌شوند و تصمیماتی را که راجع‌به خود و دیگران باید بگیرد از حالت معقول به غیر معقول تغییر پیدا می‌کند و از مسیر و راه مستقیم دورتر و دورتر می‌شود و خیلی از داشته‌های خود را از دست می‌دهد و کم‌کم احساس تهی و پوچ بودن می‌کند حال اگر بدون هیچ علم و دانشی در درمان اعتیاد خود بخواهد تصمیم به سقوط آزاد نماید و یک‌دفعه مواد را از خود بگیرد دچار خطای بالاتری شده است.

 

 عقل حکم می‌کند که باید همین مسیری را که پیموده و تا به این حد از تاریکی رسیده است همان‌طور ذره‌ذره و آهسته‌آهسته برگردد کم‌کم به روزنه‌هایی از نور و روشنایی و امید برسد و در مسیر مستقیم قرار بگیرد برای همین است که قرآن عقل و شعور و دانایی را مورد اشاره قرار داده است که انسان هر چه داناتر باشد و آگاهی‌های او در انجام اعمال بیشتر باشد کمتر دچار اشتباه می‌شود و کمتر از مسیر منحرف می‌گردد؛ چرا که عقل و شعور او با توجه به دانایی او به درک صحیح از مسائل و مشکلات دست می‌یابد و در نهایت به این توانایی می‌رسد که تصمیم درست را اتخاذ کند و همیشه عمل صالح و سالم را انجام دهد و حکم عقل را در قالب یک فرمانده لایق تمام و کمال اجرا نماید.

 

مشارکت همسفر طاهره:

وادی ششم می‌گوید: حکم عقل را در قالب یک فرمانروای کامل یا عادل بپذیریم. در این وادی به یکی از مهم‌ترین اجزاء صور پنهان یعنی عقل می‌رسیم؛ واقعاً حساس‌ترین، مهمترین و سرنوشت‌سازترین که آغاز و پایانی ندارد و ما فقط باید در تمام سیر تکاملی خود به فرمان عقل برسیم؛ چون یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که ما را هدایت می‌کند. عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود می‌باشد در حالی که روح با لطافت منحصر به فرد خود و اراده عقل رهبری می‌شود. برای رسیدن به فرمان عقل باید شو شود یعنی وقتی می‌گویم می‌خواهم دکتر شوم حتماً دکتر می‌شوم یا هر کار دیگری را که می‌خواهم انجام دهم واقعاً انجام دهم.

 

 در این زمان شو شود؛ یعنی فرمان عقل انجام شده است. یکسری انسان‌ها هستند که با فرمان عقل کار می‌کنند آن‌ها انسان‌های خوشبخت‌تر و آرام‌تری هستند و این شو شود را برای بعد از مرگ تمرین می‌کنیم و همان‌طور که خداوند می‌فرمایند کسانی که به بهشت برین بروند همه چیز آنها مهیا می‌شود؛ یعنی همان فرمان عقل است در صورتی که شخصیت هر فرد از روز ازل تا ابد همچنان موجود است؛ یعنی انسان به زمین می‌آید تا آزمایش کند و تلاش نماید و اسماء را یاد بگیرد تا به نقطه فرمان عقل یرسد آن موقع یک ذره پاک و زلالی است که می‌تواند جزء نیروهای برگزیده خداوند شود که باز به تلاش و کوشش ادامه دهد؛ پس اطلاع از فرمان عقل یعنی رسیدن به قله رفیع انسانیت برای کسانی‌ است که هر کس خواسته‌های معقول داشته باشد به آن خواسته‌ها برسد.

 

 همان‌طوری که آقای مهندس می‌فرمایند: اسم اعظم همان فرمان عقل می‌باشد. ما باید بدانیم که چقدر از مسائل عقلانی و نفسانی پیروی می‌کنیم و چقدر مسائل نفسانی و منیت و غیره می‌آیند و جلوی فرامین عقل را می‌گیرند و ما زمانی می‌توانیم صدای عقل را بشنویم که یک حالت آرامش بر ما برقرار شده باشد و فقط با تزکیه می‌توانیم به آرامش برسیم و تنها راه تزکیه دوری کردن از ضدارزش‌ها و مخصوصاً غلبه کردن بر نفس اماره است؛ چون نفس اماره همیشه در مقابل فرمانروای بزرگ که همان عقل است قرار می‌گیرد و با القاء افکار منفی سعی می‌کند ما را ناامید سازد و باعث شود که به هدف خودمان نرسیم.

 

 تنها راهی که می‌توانیم انجام دهیم این‌ است که پیرو خواسته‌های نفس اماره نباشیم و هر چه را که عقل فرمان می‌دهد همان را انجام دهیم و این را بدانیم اگر فرمان‌بردار عقل نشویم هرگز به فرماندهی لایق تبدیل نمی‌شویم؛ چون عقل پاک‌ترین و با ایمان‌ترین چیزی است که انسان دارد و برای این کار باید به دانایی برسیم تا به آرامش برسیم و صدای فرمان عقل را بشنویم و با اجرای فرمان عقل به آرامش مطلوب و خوب برسیم که از این زندگی که خداوند به ما داده است برخوردار شویم و لذت ببریم. 

 

مشارکت همسفر فاطمه.(ی):

حکم عقل را در قالب یک فرمانروای کامل و عادل کاملاً بپذیریم. کنگره۶۰ معتقد است اعتیاد، فرزند انسان و موادمخدر است به عبارت دیگر از کنار هم قرار گرفتن انسان و موادمخدر پدیده‌ای به نام اعتیاد متولد می‌شود؛ بنابراین برای شناخت اعتیاد بایستی عوامل و ترکیبات بوجود آورنده آن را بشناسیم. در مقوله شناخت انسان نیز کنگره۶۰ آموزش‌هایی را در نظر گرفته‌ است و افرادی که برای درمان اعتیاد خود به کنگره۶۰ مراجعه می‌کنند با شروع درمان و سفر اول با این مقوله آشنا می‌شوند و آموزش‌های خود را برای رسیدن به درمان قطعی اعتیاد و رسیدن به یک زندگی سالم ادامه می‌دهند.

 

 بخش عمده‌ای از این آموزش‌ها در درون وادی‌ها و بخشی دیگر در آموزش‌های جهان‌بینی و دیگر متون مربوط به آن می‌باشد. همان‌گونه که می‌دانیم برای رسیدن به درمان کامل و قطعی اعتیاد بایستی سه ضلع مثلث درمان اعتیاد؛ یعنی جسم، روان و جهان‌بینی به تعادل برسند. مقوله جهان‌بینی، دیدگاه و نگرش، احساس، ادراک و برداشت ما را نسبت به خودمان، محیط پیرامون و جهان هستی تغییر می‌دهد. وقتی صحبت از تغییر نگرش نسبت به خودمان می‌کنیم، یعنی باید نسبت به احوال و حالات خودمان به شناخت و آگاهی برسیم و تا زمانی که این اتفاق روی ندهد مطمئن باشیم کسی نمی‌تواند حریف اعتیاد بشود.

 

در این وادی ما با دو پارامتر اساسی از صور پنهان انسان یعنی عقل و نفس روبه‌رو می‌شویم. کنگره۶۰ برای شناخت هر چه بهتر ما از خودمان و در مقوله شناخت انسان از مثال شهر وجودی استفاده می‌نماید و انسان را به دو بخش صور آشکار و صور پنهان تقسیم‌ کرده‌ است؛ صور آشکار اجزائی از انسان هستند که با چشم فیزیکی قابل رؤیت هستند، مثل: دست، پا، سر، قلب، کلیه و ... و صور پنهان اجزائی هستند که با چشم فیزیکی قابل رؤیت و دیدن نیستند، مثل: روح، نفس، عقل، حس، ذهن و ... اما از روی نشانه‌ها می‌دانیم که وجود دارند؛ ولی قابل دیدن نیستند. عقل یکی از اجزاء و پارامترهای اساسی صور پنهان است که نمی‌دانیم جنس آن از چیست؟ قدر مسلم از موادی که می‌شناسیم و موادی که دنیای مادی یا جهان فیزیکی از آن ساخته شده‌ است، نیست؛ فقط می‌دانیم که هست و حتی نمی‌دانیم که در کجا قرار دارد.

 

 شاید تصور شود که جایگاه آن در مغز است؛ اما باید بگوییم که مغز ابزاری است در دست عقل و مترجم یا اپراتوری است که رابطه عقل را از صور پنهان با صور آشکار برقرار می‌کند. عقل نیرویی است که فر ایزدی دارد، یعنی شکوه الهی دارد و قدرت آن برگرفته از قدرت الهی است؛ هر قدر ما بیشتر در صراط مستقیم باشیم و به نیروی الهی نزدیک‌تر شویم، قوه تعقل ما نیرومندتر، فعال‌تر و حضورش پررنگ‌تر می‌شود و هر قدر از صراط مستقیم دور شویم، نیروی عقل، کمتر و قوه تشخیص آن ضعیف‌تر می‌شود. برداشت من از وادی ششم این‌گونه است که ما در چهار وادی اول یاد گرفتیم که چگونه تفکر کنیم و فهمیدیم که تعقل با تفکر فرق می‌کند و دانستیم که تفکرات ما می‌تواند مثبت و منفی باشد. در وادی پنجم یاد گرفتیم که سعی کنیم تفکرات و ساختارهای ذهنی مثبت و معقول خود را اجرا کنیم. 

 

ما در وادی ششم می‌خواهیم فرماندهی عقل را بشناسیم و به جایی برسیم که هر چه عقل فرمان می‌دهد را بتوانیم اجرا کنیم. در این وادی ما متوجه می‌شویم که تمامی مشکلات ما به خاطر این است که ما پیرو نفس اماره بوده‌ایم و به صدای عقل خود گوش نکرده‌ایم و برای اینکه بتوانیم به فرمان عقل نزدیک بشویم باید آرام‌آرام از ضدارزش‌ها دوری کنیم و برگردیم و از کارهای مثبت که عقل به ما فرمان می‌دهد، شروع کنیم. این وادی شهر وجودی ما را به دو بخش صور آشکار و صور پنهان تقسیم کرده است؛ صور آشکار اجزائی از انسان هستند که با چشم قابل رؤیت می‌باشند و صور پنهان اجزائی هستند که با چشم قابل رؤیت نیستند مانند: روح، نفس، عقل، حس، ذهن و آرشیو.

 

رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون‌دوم)

عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)

ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول) 

نمایندگی همسفران کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .