جلسه پنجم از دور پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، شعبه دنا؛ با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر طاها و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه: «وادی ششم و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۶ مرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. خداوند متعال را شاکرم که فرصت حضور در این جایگاه را برای کسب آموزش و خدمتگزاری به من عطا فرمود. همچنین، از گروه محترم مرزبانی، ایجنت گرامی و نگهبان لژیون سردار کمال تشکر را دارم که این فرصت ارزشمند را برای آموزشگرفتن و خدمتگزاری در اختیار بنده قرار دادند
دستور جلسه امروز، وادی ششم و تأثیر آن بر من است؛ وادی که به ما میآموزد فرمان عقل را به طور کامل به اجرا درآوریم. پیش از ورود به کنگره، تفاوتی بین عقل و مغز نمیدیدم و گمان میکردم هر دو یک مفهوم دارند. اما با آموزشهایی که در کنگره دریافت کردم، دریافتم که عقل دارای بُعدی الهی است و در صور پنهان قرار دارد و با مرگ از بین نمیرود. در مقابل، مغز به عنوان مترجمی برای عقل عمل میکند، جزء صور آشکار است و با مرگ فانی میشود. همچنین، زمان ظهور عقل در انسان هنوز ناشناخته است.
در دوران مصرف مواد مخدر، به دلیل فقدان دانایی، آگاهی و آموزشهای لازم، به فرمانهای عقل بیاعتنا بودم و تابع خواستههای نامعقول نفس خویش میشدم؛ در واقع، نفس بر من حکم میراند نه عقل. با ورود به کنگره و دریافت آموزشها، جایگاه واقعی عقل و کارکرد آن برایم آشکار شد. برای رسیدن به فرمان عقل، باید از کارهای کوچک آغاز کرد، نظیر نوشتن سیدیها، شرکت در جلسات کنگره و نظایر آن. انجام همین کارهای به ظاهر کوچک نیز ممکن است دشوار باشد، زیرا مستلزم نبرد با نفس و گوشسپردن به فرمان عقل است، نه خواستههای نفس. با تکرار و تمرین همین کارهای کوچک و با پیروی از راهنمایمان، قادر خواهیم بود کارهای بزرگتری را نیز به انجام رسانیم. فرمان عقل همان فرمان «شو شود» است؛ یعنی هر کاری را که قصد انجامش را داریم، در همان لحظه برای اجرای آن اقدام کنیم.
بخش دوم دستور جلسه به تأثیر این وادی بر من اشاره دارد: تأثیر این وادیها بر من به این شکل بود که به این دانایی رسیدم که باید قدردان آموزشها، عشق و محبتی باشم که در کنگره نسبت به من ابراز شد. پس از رسیدن به رهایی، حداقل کاری که میتوانم انجام دهم، جبران بخش کوچکی از این حمایتهای کنگره در لژیون سردار است. همانطور که در طول سفر اول، دیگران به من خدمت کردند تا به رهایی و حال خوش دست یابم، من نیز باید مسئولیتی را بر عهده بگیرم و خدمتگزاری کنم. در حد توان، جایگاههای خدمتی دیگر را تجربه خواهم کرد تا هم داناییام افزایش یابد و هم خدمتی در این راه انجام داده باشم. از اینکه به سخنان من توجه فرمودید، از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر بهنام لژیون هفتم
ویرایش: مسافر صادق لژیون پنجم
عکاس: مسافر حمید لژیون سوم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
106