English Version
This Site Is Available In English

عقل حاکم است و حکم می‌کند

عقل حاکم است و حکم می‌کند

جلسه یازدهم از دوره اول جلسات آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار خمین با استادی مسافر محدرضا و نگهبانی مسافر باقر و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» در روز یکشنبه ۲۶ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد ؛
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر
جا داره در ابتدا از خداوند سپاسگزاری کنم به خاطر اینکه این فرصت به من داده شد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و از شماها آموزش بگیرم و در ادامه از خدمتگزاران شعبه سالار خمین تقدیر و تشکر می‌کنم.
اما در مورد دستور جلسه وادی ششم.
"حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم".
و در این مورد باید بگویم که مغز با عقل فرق میکند، سیستم مغز به شکلی می‌باشد که می‌توان آن را مشاهده کرد ولی عقل نه اینطور نیست و جز صور پنهان انسان می‌باشد. من وقتی سی‌دی آقای مهندس را گوش می‌کردم در مورد وادی ششم ایشان می‌گفتند که حتی عقل با مرگ نیز از بین نمی‌رود ممکن است مغز از بین برود ولی عقل از بین نمی‌رود چون فر ایزدی دارد، اگر ما نگرشی داشته باشیم به کودکان خردسال هنگامی که آنها در بالای بلندی قرار بگیرند که منجر به سقوط آنها بشود و یا در موقعیتی قرار بگیرند که ممکن باشد در چاله‌ای سقوط کنند عقل به آنها حکم می‌کند و مراقب خودشان باشند که مبادا سقوط نکنند، اینجا عقل حکم می‌کند که کاری که بهتر است را انجام دهد. همینطور که انسان به بلوغ می‌رسد بلوغ عقلی نیز در او شکل می‌گیرد و عقل خیلی مسائل را برایش روشن می‌کند. مثلاً در مورد نیروهای منفی و مثبت عقل تشخیص می‌دهد که کدام کار منفی و کدام کار مثبت و انسان در چه صراطی می‌تواند قرار بگیرد، حالا چرا انسان در بعضی از مواقع کارهای منفی را انجام می‌دهد به خاطر این می‌باشد که این خواسته نفس می‌باشد و اینجا نفس بر عقل غلبه می‌کند و انسان را در مسیر ضد ارزش‌ها قرار می‌دهد. وگرنه عقل خودش حاکم است و خودش  مسیر صراط مستقیم را برای انسان روشن می‌نماید. و وقتی که نفس خواسته غیر معقول داشته باشد و انسان دنبال لذت طلبی باشد دیگر اینجا عقل به نفس حاکم نمی‌شود و نفس به عقل غلبه می‌کند. مانند یک سفر اولی که طبق فرمان راهنما برای مصرف دارویش ممکن است بیشتر و یا کمتر و یا گریز بزند. و عقل نقشی نداشته باشد. ولی اگر طبق فرمان عقل حرکت کند می‌تواند سفر خوبی داشته باشد و حال خوبی را به دست بیاورد. من اینجا مثالی را برای خودم تجسم کردم که جسم من مانند یک ماشین می‌شود و عقل من می‌شود راننده آن ماشین که وقتی من سوار ماشین می‌شوم مثلاً بروم شمال من به عنوان راننده و عقل این ماشین، فرمان می‌دهم که کجا ترمز کنم کجا گاز دهم کجا راهنما بزنم و کجا تندتر بروم و کجا کندتر بروم. ولی اگر دست از پا خطا کنم و گوش به فرمان عقل نباشم ممکن است از جاده خارج شوم و در نهایت به نابودی منجر شوم. در کنگره هم همینطور می‌باشد اگر طبق قوانین و طبق فرمان راهنما و طبق دستورات درست و در زمان مخصوص خود و به اندازه مخصوص حرکت کنیم و در صراط مستقیم باشیم مطمئناً به نتیجه خوبی می‌رسیم. و اگر بگذاریم که عقل به عنوان فرمانده کارش را انجام دهد و گوش به فرمان باشیم و خطا نکنیم مطمئناً به نتایج خوبی دست پیدا خواهیم کرد. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید بسیار ممنون و سپاسگزارم.

نویسنده: مسافر عباس از لژیون سوم آقای طاهر
تنظیم و ارسال: مسافر عباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .