English Version
This Site Is Available In English

در لژیون سردار پله به پله صبور و بخشنده شدم

در لژیون سردار پله به پله صبور و بخشنده شدم

جلسه هفتم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی صالحی با استادی همسفر سمیه، نگهبانی راهنما همسفر مریم و دبیری همسفر آذر با دستور‌جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟» روز سه‌شنبه ۲۱ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از خداوند بزرگ سپاسگزارم که این بستر را برای من فراهم کرد تا بتوانم در چنین مکانی درمان، آسایش و آرامش را تجربه کنم. دستور جلسه امروز «عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟» است. برابری در کنگره۶۰ به معنای یکسان بودن و عدم تبعیض در برخورداری فرصت‌ها و آموزش‌ها است و این به معنی یکسان بودن در همه جنبه‌ها نیست. خوبی کنگره‌۶۰ این است که هر شخصی با هر قومیتی، آیین و دینی می‌تواند وارد اینجا شود و از این بستر درمان اعتیاد استفاده کند.

عدالت در کنگره؛ یعنی قوانین برای هر فردی که وارد این مکان می‌شود یکسان است. ما می‌دانیم زمانی‌که یک مصرف‌کننده وارد کنگره می‌شود دارای خصوصیات خاصی است. در وادی دهم آقای مهندس می‌فرماید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است» و قرار است این صفت‌ از طریق آموزش و عمل کردن به آنها تغییر کند. ما می‌توانیم خصوصیات خود را تغییر دهیم.

آقای مهندس در سی‌دی ذره‌ذره می‌فرماید: آن چیزی که مهم است نتیجه و عمل است. زمانی‌که نگاه به کنگره می‌کنیم می‌بینیم افراد چقدر قشنگ توانستند به رهایی برسند و ما آن تغییرات را با پوست و استخوان لمس می‌کنیم. روز اولی که مسافرم وارد کنگره شد اصلا این باور را نداشتم که درمان شود؛ اما ایشان هم‌اکنون روزانه ۲۵۰ کیلومتر رکاب می‌زند و واقعا این جای شکر فراوان دارد.

کنگره از متدی به نام «DST» استفاده می‌کند که از یک نقطه شروع و به یک اقیانوس بزرگ تبدیل شد. این اقیانوس بزرگ که خودش گویای، در مسیر درست قرار گرفتن افراد است تنها برای درمان اعتیاد نبوده؛ بلکه برای بسیاری از بیماری‌ها و امراض نیز استفاده می‌شود. طی مقالاتی که آقای مهندس اعلام کردند به وضوح این قضیه را مشاهده می‌کنیم امراضی مانند چاقی که مهم‌ترین مشکل سلامتی انسان است به صورت کامل درمان می‌شود.

ما در کنگره ۱۴ وادی را پشت‌سر می‌گذاریم. وادی اول تفکر است. وادی دوم می‌گوید: به جهت بیهودگی پا به جهان نمی‌نهیم. وادی سوم بیان می‌کند: هیچکس به اندازه خودمان به خودمان فکر نمی‌کنیم. من همسفر زمانی که وارد لژیون سردار شدم توانستم از مالم ببخشم و یک پله از خصوصیات اخلاقی خود را تغییر دهم و یک پله بالا رفتم. در وادی پنجم، پنج پله داریم. اولی خودداری، بعدی قناعت، دیگری صبر، تجسس و سپس پس‌انداز و در نهایت توکل، رضا و تسلیم است.

پله اول، برگشت از ضدارزش‌ها بود. با آموزش گرفتن توانستم از ضدارزش‌ها برگردم. پله دوم خودداری بود من با خودداری کردن چیزهایی که نیاز نداشتم را خریداری نکردم و توانستم مقداری پس‌انداز داشته باشم. بنابراین موضوع خودداری برای من خیلی مؤثر بود. خودداری را باید هر فردی خودش برای خودش معنا کند. مسئله بعدی قناعت است. قناعت؛ یعنی از کمترین چیزها بتوانم بهترین سود و منفعت را بگیرم.

من با انجام این کار توانستم در لژیون سردار عضو شوم و ۵ سال متوالی در لژیون سردار شرکت کنم. این موضوع صبر می‌خواهد؛ یعنی صبور باشم که خود بخشش من را در مسیر درست هدایت کند. ما می‌توانیم در این مدت یک سال که به ما فرصت داده شده مقداری پول را پس‌انداز کنیم. من پس‌انداز کردن را از کم شروع کردم. در ابتدا بلد نبودم پول را نگه دارم و اگر پولی در حسابم بود باید آن را خرج می‌کردم؛ اما رفته رفته یاد گرفتم پس‌انداز کنم و آن‌ را در راه درست خرج کنم. پله بعدی توکل، رضا و تسلیم است که در این مسیر توکلم به خدا بود.

سال گذشته نمی‌توانستم تعهدم را در لژیون سردار پرداخت کنم. دقیقا آخرین هفته‌ای که فرصت پرداخت تعهدم را داشتم، پدرم ۳ میلیون برای من واریز کرد و تعهد من هم به کنگره ۳ میلیون بود. سریع پول را به حساب کنگره واریز کردم و لحظه‌ای  در این مورد صبر نکردم با اینکه شرایط خوبی نداشتم با خود گفتم تنها کاری که باید انجام دهم، پرداخت تعهدم است. امسال هم شرایط خوبی نداشتم که بتوانم شرکت کنم. دقیقا در اسفندماه بود که مدیرم به من زنگ زد و گفت به سر کارت برگرد باورم نمی‌شد که این اتفاق برای من بیفتد.

همه این مطالب را تعریف کردم تا بگویم در هر شرایطی که قرار داریم چه بد و چه خوب، همه عین عدالت است. آقای مهندس بارها گفته‌اند که در هر جایگاهی که هستی عین عدالت است و امکان ندارد بالاتر یا پایین‌تر باشد. اکنون ما چگونه می‌توانیم این‌ها را تغییر دهیم؟ با آموزش هایی که از کنگره دریافت می‌کنیم. من از کنگره یاد گرفتم ببخشم. اگر زمانی مسافرم به من بدی کرده؛ اما توانسته‌ در کنگره تغییر کند و تلاش می‌کند راه درست را فرابگیرد، پس من باید آن گذشته را ببخشم؛ اگر نبخشم نمی‌توانم زندگی کنم و آسایش و آرامش داشته باشم.

در این مکان یاد گرفتم مالی را پس‌انداز کنم که به درد زخمی بزنم؛ اما برای درمان این زخم اول باید یاد بگیرم که بخشنده باشم. قبل از ورود به کنگره گاهی پولی را ‌پس‌انداز می‌کردم و با خود می‌گفتم آن را خرج نمی‌کنم؛ اما به دلیل این‌که راه خرج کردن آن را بلد نبودم، آن پول ناخودآگاه در راه مریضی یا تصادف خرج می‌شد و من متعجب بودم که چرا این اتفاقات رخ می‌دهد. امروز به این موضوع پی بردم که من بلد نبودم آن پس‌انداز را خرج کنم.

گاهی می‌خواستم پولم را در جای اشتباه خرج کنم و خداوند جلوی من را می‌گرفته و این خیلی زیباست. در کنگره برای تو سفره‌ای پهن شده که باید استفاده کنی اگر استفاده نکنی بازنده‌ خواهی بود. هر شخصی به این مکان بیاید و بخواهد تغییر کند صددرصد تغییر می‌کند و به آن آسایش و آرامش می‌رسد.

تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون‌ نهم)
عکاس: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سارا دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .