سیدی قانون در مورد تقدیر و فرمان الهی است که بین بزرگان همیشه بحث بوده که زندگی جبر است یا اختیار؟ ولی ما گفتیم ۳ مورد است؛ یکی جبر که میشود همان تقدیر، بعد خواست؛ یعنی اختیار و شاخه بعدی فرمان الهی است که زندگی ما بر مبنای این ۳ در حرکت است. مقداری تقدیر و جبر است که البته جبری نیست که به ما تحمیل شده باشد، به تقدیر میگوییم جبر. مثلاً شما امروز چک کشیدید، امروز چک بهحساب میآید، جبر هست. تقدیر یعنی نامه پیشین. ما همیشه داریم تقدیر را رقم میزنیم. کاری که امروز انجام میدهیم تقدیر فرداست، کاری که دیروز انجام دادهایم، امروز نتیجهاش را میگیریم. حالا هر عمل نیکو و بدی که انجام بدهیم، نتیجهاش به خود ما برمیگردد. وقتی ما گندم میکاریم، جبرِ کاشت گندم، برداشت گندم است. اگر جو بکاریم، جبر یا تقدیرش برداشت جو است. اگر نفرت بکاریم، برداشت آن نفرت است.
ما با تقدیر کار نداریم، او کار خودش را انجام میدهد. تقدیر مثل تیری است که از چلهٔ کمان رها شده، قطعاً به هدف میخورد. چون گندم کاشتی، قطعاً گندم برداشت میکنی، ولی ممکن است زمان ببرد. آقای مهندس میگوید: به اعتقاد من، جبر نداریم، همان تقدیر است که بذر آن را خودمان کاشتیم. تقدیر قسمتی از آن برای حال است و قسمتی برای قبل از تولد روز الست. اگر میخواهید در کارهایتان به نتیجه برسید، باید در صراط مستقیم باشید و بهطرف ارزشها حرکت کنید و از ضد ارزشها فاصله بگیرید. در افکارتان به یاد خدا باشید. در کل ما میخواهیم یک سری چیزها را بدانیم تا با آرامش بیشتر و دغدغهٔ کمتر کارهایمان را پیش ببریم. فرمان الهی، حسابوکتاب خودش را دارد. درگذشته هر اتفاقی افتاده، هیچ تعصبی نداریم؛ زیرا هم فرمان الهی است و هم دست تقدیر. از هیچکدام نباید ناراحت بود. ممکن است یک تقدیر بد برای شما پیش بیاید، از آن نترسید؛ چون پرده از رازهای بسیار برمیدارد.
نویسنده:همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
155