ما مثل روزنه‌ای هستیم که مقداری از نور را می‌گیریم

پنجمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی دیده بان محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر علیرضا با دستورجلسه " وادی ششم، حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم." یکشنبه 26 مرداد ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان جواد هستم مسافر
ممنونم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم خیلی خوشحالم که در جمع شما و در نمایندگی رضا مشهد هستم خدا قوت عرض می کنم به همه خدمتگزاران شعبه
تبریک می گویم به همه سفر اولی ها که چراغ های شعبه  را روشن نگاه داشته اند انشاالله رهایی همه عزیزان.
دستور جلسه؛ وادی ششم و تاثیر آن روی من در این وادی به موضوع عقل پرداخته می شود که یکی از آیتم های صور پنهان است واژه ای است که همه ما با آن آشنا هستیم و در مکالمات روزمره از آن استفاده می کنیم
کسی که تصمیمات درست را می گیرد می گویم انسان عاقلی است و کسی که تصمیمات اشتباه می گیرد می پرسیم عقلت کجا بود و یا مگر عقل نداری مثل تمام موضوعات تعریف درست عقل را در کنگره کردند
در وادی ششم سعی می شود که من با این موضوع بیشتر آشنا شوم در کتاب شصت درجه هم در مورد این مقوله صحبت می شود یکی فرمان عقل است و دیگری به کار گیری عقل
شنیدن صدای عقل یک بحث است  و توان انجام آن بحث دیگری است چیزی که در وادی گفته می شود و به نوعی در آخر دعای کنگره هم هست که می گویم ما را به فرمان عقل نزدیک کن
اگر من  فرمان عقل  را بپذیرم و انجام دهم مطمئنا به مقصد می رسم و هیچ مشکلی پیش نمی آید دردرون همه ما یک صداهایی شنیده می شود و ما باید درست تشخیص دهیم که کدام صدای عقل است
حالا من باید چکار کنم که این صدای عقل دردرون من بیشتر شود تا صداهای دیگر به نظرم چیزی که من می‌توانم از وادی ششم برای ادامه وادی‌های دیگر کسب کنم عقل چیزی است که همه جواب‌ها را دارد و می‌تواند بهترین تصمیم‌ها را بگیرد و همه تصمیماتش درست است اگر عقل را یک کتاب در نظر بگیریم که همه مطالب دنیا درون آن هست و شرایط من طوری است که دو برگ از این کتاب در اختیار من است
وقتی برای من اتفاقی پیش می‌افتد نمی‌توانم به این دو برگه رجوع کنم ولی جواب مشکل من در این دو برگ نیست، من باید طوری رفتار کنم که برگه‌های بیشتری از این کتاب در اختیار من باشد وقتی برگه بیشتر در اختیار من باشد می‌توانم بیشتر مشکلاتم را حل کنم همانند مثالی که در کتاب وادی زده می‌شود، می‌گوید ما مثل روزنه‌ای هستیم که مقداری از نور را می‌گیریم ولی اگر این روزنه را به سمت نور حرکت دهیم نور بیشتری را خواهیم گرفت
ساده‌ترین کاری را هم که می‌شود انجام داد این است که وقتی من به آن دو برگه‌ای که در اختیار دارم رجوع کردم کاری را که می‌گوید انجام دهم وقتی من عقل را به عنوان یک فرمانده قبول کنم هر فرمانی که عقل داد را باید اجرا کنم و وقتی که اجرا کردم برگه‌های بیشتری از این کتاب به دست من می‌آید در کنگره ۶۰ هم به همین شکل است هرچه در کنگره می‌گویند باید انجام دهم تمام فرامین راهنما را باید بدون چون و چرا انجام دهم و این کار سختی نیست اگر من این کارها را انجام دهم کم کم به سمت روزنه نور نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و از منابع بیشتر می‌توانم استفاده کنم و صدای عقل را بیشتر و بهتر می‌شنوم

یک قسمت دیگر از به کارگیری و استفاده از عقل این است که این چند برگه‌ای که در اختیار من هست وقتی برای من اتفاقی پیش می آید آن اتفاق را بررسی می‌کنم به آن صفحه مراجعه می‌کنم، یک سر دیگر هم این است که اگر اطلاعات غلط و اشتباه به عقل داده شود عقل تصمیم اشتباه می‌گیرد اولین قوه به کارگیری عقل حس است و حس وقتی حس اشتباه باشد عقل هم اشتباه می‌کند
حس وقتی درست می‌شود که من از چرخه اطلاعاتم درست استفاده کنم حس خوب باشد استفاده خوب می‌شود حس بهتر می‌شود و این یک چرخه است و اگر من جایی از این چرخه را حذف کنم این اطلاعات قطعاً مورد استفاده من نمی‌شود.

از اینکه سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم

در ادامه بازدید دفاتر سی دی خدمتگزاران نمایندگی رضا توسط دیده بان محترم مسافر جواد فلاح انجام شد.

تایپ: مسافر قربان لژیون پانزدهم

ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم

تایید خبر: مسافر داود

مرزبان خبری: مسافر مصطفی