English Version
This Site Is Available In English

فرمان عقل، چراغ راه انسان

فرمان عقل، چراغ راه انسان

یازدهمین جلسه از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزشی ، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر محمد ، نگهبانی مسافر ستار و دبیری مسافر فرشید با دستور جلسه: «وادی ششم و تاثیر آن روی من»روز یکشنبه  26 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .

خلاصه سختان استاد:


خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز این فرصت را به من عطا کرد تا بتوانم در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. در این وادی، یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌های صور پنهان انسان، یعنی «عقل» توضیح داده شده است. عقل، یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین موضوعاتی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما باید در تمام مسیر تکاملی خود، فرمان آن را که همان فرمان عقل است، دریافت کنیم.

آقای مهندس در صحبت‌های چهارشنبه بسیار ساده و روان بیان کردند که فرمان عقل می‌تواند چنین باشد: «برو حمام»،«زباله‌ها را بیرون بگذار»؛ یعنی کارهای بسیار ساده و روزمره. اما زمانی دیگر ممکن است فرمان عقل درباره ساختن یک ساختمان یا خرید یک خودرو باشد که به زمان و انرژی بیشتری نیاز دارد. در این وادی گفته شد که «عقل کل» همچون خورشیدی است که بر تمام هستی و نیستی می‌تابد. تمام موجودات و انسان‌ها همانند خانه‌هایی هستند که این نور از روزنه‌ای به آن‌ها وارد می‌شود. حال اگر ما به سمت ارزش‌ها و صراط مستقیم حرکت کنیم، روزنه بزرگ‌تر می‌شود و نور بیشتری به درون می‌تابد. اما اگر به سوی ضد ارزش‌ها و تاریکی برویم، روشنایی کمتری وارد می‌شود. بسیاری از ما عقل را با مغز اشتباه می‌گرفتیم.

بعضی تصور می‌کردند عقل همان گوشت و پوست و استخوان است، اما در کنگره فهمیدیم چنین نیست. مغز جایگاهی است که نقش مترجم عقل را ایفا می‌کند؛ همان‌گونه که زبان وسیله‌ای برای سخن گفتن و خوردن است، یا گوش وسیله شنیدن، مغز نیز مترجم فرمان عقل است. در این وادی جسم انسان به شهری وجودی یا قلعه‌ای تشبیه شده و عقل به فرمانروایی عادل. در برابر این فرمانروای عادل، نیرویی بسیار قدرتمند وجود دارد که همان «نفس» است. برای مثال، جسم ما همانند یک شهر است و نفس، روح و ذهن به شوراهای آن شهر تشبیه شده‌اند. اما هنگامی که ما به مصرف مواد مخدر، الکل یا کارهای ضد ارزشی روی می‌آوردیم، تمام زیرساخت‌های این شهر را ویران می‌کردیم؛ همانند شهری که آب، برق، گاز و خانه‌هایش نابود شده باشد. در جسم انسان نیز سیستم «ایکس» و ساختار کل بدن تخریب می‌شود.

در چنین شرایطی، اختیار از دست «نفس مطمئنه» خارج و به دست «نفس امّاره» سپرده می‌شود. نفس امّاره فرمان می‌دهد و ما نیز بی‌اختیار فرمان او را اجرا می‌کنیم. حتی کارهای ساده‌ای چون نظافت و مراقبت از خود را نیز به‌جا نمی‌آوردیم. در این میان، نفس هر طور که می‌خواست ما را هدایت می‌کرد. بخش جالب این روند آن است که هر زمان خطا می‌کردیم، در درونمان نگران می‌شدیم. این همان «نفس لوّامه» بود که ما را سرزنش می‌کرد؛ مثلاً هنگام مصرف مواد با خود فکر می‌کردیم: «این کار عاقبت خوبی ندارد.» بسیاری از ما سال‌های زیادی را در تاریکی سپری کردیم، اما روزی که به کنگره آمدیم، دریچه‌ای از نور برایمان گشوده شد. فهمیدیم که مسیر گذشته سرانجامی جز تباهی، دوری از جامعه و جدایی از خانواده ندارد. در کنگره آموختیم چگونه زندگی کنیم و بگذاریم دیگران نیز زندگی کنند.

در پایان وادی آمده است: اگر روزی «نفس مطمئنه» به قدرت برسد، فرمانروای مطلق و قادر، همان عقل خواهد بود و ما به فرمان عقل نزدیک خواهیم شد. همچنین تأکید شده که از نظر مکانی، فاصله میان فرماندهی تا فرمانروایی نفس امّاره، تنها به اندازه یک مو است، اما از نظر زمانی هزاران سال به طول می‌انجامد. تاریخ نیز نشان داده است که بسیاری افسار خود را به دست نفس امّاره سپردند و چه جنایت‌هایی که مرتکب شدند. امیدوارم همه ما به فرمان عقل نزدیک شویم و ثمره آن که همان حال خوش و زندگی نیکوست را تجربه کنیم. ان‌شاءالله که همگی به فرمان عقل و عهد حقیقی دست یابیم. از توجه شما سپاسگزارم.

 

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .