English Version
This Site Is Available In English

عقل مانند نور است

عقل مانند نور است

جلسه هفتم از دوره هشتم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی پرند، با استادی مسافر کامبیز ، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری اینجانب مسافر مصطفی با دستور جلسه " وادی ششم و تاثیر آن روی من و تولد یکسال رهایی مسافر مهدی" شنبه ۲۵ مرداد 1404 ساعت 16:45 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان کامبیز هستم  یک مسافر، خداوند را شاکرم که بار دیگر توانستم در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم از ایجنت محترم علی آقا، گروه مرزبانی که امروز این فرصت را به لژیون پنجم دادند که بتوانیم امروز خدمتگزار باشیم،

امروز دستور جلسه دو قسمت است قسمت اول راجب دستور جلسه که وادی ششم می‌باشد و قسمت دوم تولد یک سال رهایی مهدی عزیز را کنار هم جشن می‌گیریم. کوتاه بخواهم راجب دستور جلسه صحبت کنم اگر بخواهیم در تاریخ نگاه کنیم،به خودمان نگاه کنیم اسطوره هایمان، شاهنامه‌ و اینها همه جدال بر سر نیروهای روشنایی و تاریکی است. جدال با اهریمن، شیطان که یک طرف هستند و نیروهای خوبیها و روشنی‌ها طرف دیگر هستند،  در انسان این ماجرای جنگ و جدال وجود دارد و به زیباییه یک شاهنامه، یک فیلم سینمایی خیلی بلند در انسان است که هر روز و هر لحظه این جدال بین نیروهای تاریکی و روشنایی را داریم.

نیروهای تاریکی در صدد این هستند که من انسان را به سمت خودشان بکشانند که آن نیرو میتواند یک ساقی مواد مخدر یا یک مصرف کننده باشد که در سپاه نیروهای تاریکی دارد فعالیت می‌کند و حتی می‌تواند من انسانی باشم که وارد کنگره شدم اما دروغ می‌گویم که شاید کار ساده و پیش پا افتاده باشد اما؛ من را وارد بازی‌هایی می‌کند که عاقبت خوبی ندارد و آن دروغ دروغی می‌آورد و دوباره داستان های دیگر، و مجبور می‌شوم کارهایی انجام بدهم که نمی‌خواهم شخص را وادار به کارهایی می‌کند که نمی‌خواهد انجام بدهد.
حالا در  کنگره وارد بازی تاریکی شدن چگونه است؟ گوش ندادن حرف راهنما، سی دی ننوشتن و... . آن سمت بازی هم که مشخص است اینجا همان بحث عقل و نفس اماره است که من را به کدام سمت می‌برد و به کدام سمت می‌توانیم هدایت بشویم اگر من انسان به نفس اماره‌ام گوش می کنم در حقیقت دارم به آن القائات و الهامات که از سمت تاریکی‌ها به من وارد می‌شود آنها را گوش می کنم و می‌پذیرم و در این سمت دارم بازی می‌کنم شاید خودمم باور نکنم ولی در واقع جزیی از نیروهای تاریکی‌ام و دارم بازی می‌کنم یک طرف ماجرا عقل است که هیچوقت فرمان کار ضد ارزشی به من نمی‌دهد چون فرمانی که از سمت عقل می‌آید صالح و سالم است خوب است مانند نور است در کتاب هم توضیح می‌دهد که انگار از منبع نور می‌آید حالا  من انسان چقدر می‌توانم دریافت داشته باشم.
معانی لغت عقل را که نگاه می‌کردم مترادفش خرد، ادراک، قوه‌ی درک کردن همین تفاوت من انسان با سایر مخلوقات است چون من قوه ادارک، عقل و فهم و تشخیص دارم که دیگر موجودات ندارند، منطق، فلسفه، هنر، ریاضیات اینها چیزهایی است که انسان دارد و توسط قوه عقل است که در درون انسان است و همه اینها بر اساس اطلاعات است یعنی عقل بر اساس اطلاعاتی که به او می‌دهند می‌تواند تشخیص بدهد قضاوت کند ادراک کند.

در انتهای وادی ششم که در کتاب 60 درجه نوشته شده بکار گرفته شدن قوه عقل با حس بوجود می‌آید چون حس اولین نیرویی است که قوه عقل من را بکار می‌گیرد، حس ورودی و گیرنده است مثل حس بینایی یا حس شنوایی که هر آن چیزی که می‌بینیم و می‌شنویم به عقل می‌فرستد. قوه عقل قدرتی است که من کنگره بیایم، بروم سی‌دی‌ام را بنویسم بروم حمام لباس هایم را مرتب کنم به خودم به کارهایم به زندگی‌ام برسم، حرف نفس اماره را گوش ندهم که می‌گوید حالا سی‌دی را فردا بنویس بعدا بنویس از همینجا شروع کنم ان‌شاءالله به آن فرمان عقلی که می‌خوانیم و می‌خواهیم نزدیکتر بشیم به آن نزدیکتر بشوم

و اما در قسمت دوم  تولد مهدی‌عزیز هست، مهدی از اول درمانش در لژیون پنجم بود و همین نشانه خوبی است که یک نفر وارد کنگره می‌شود و به درمان می‌رسد و مهدی در آخر سفرش اتفاق بزرگی در زندگیش افتاد  و نتوانست به خوبی در کنگره حضور پیدا کند ولی در سفر اول سی‌دی‌هایش را بخوبی نوشت و منظم و مرتب تحویل داد و امیدوارم در ادامه حضور بیشتری داشته باشد و جایگاه خدمتی کسب کند.

مشارکت مسافر مهدی:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، قبل از هرچیزی خداوند را شاکر هستم که امروز در این جایگاه قرار می‌گیرم و از همگی تشکر می‌کنم که امروز را به بنده تبریک گفتید، از آقا میلاد عزیز تشکر می‌کنم و زحماتی که آقا کامبیز راهنمای محترمم برایم کشیدند، بنده در سفر اولم با مشکلاتی مواجه شدم ولی چون صفحه‌ای را در زندگیم باز کرده بودم تصمیم گرفتم به درستی سفر کنم و آن صفحه را ببندم و توانستم با آموزش‌هایی که در کنگره گرفتم بتوانم با مشکلات روبه‌رو شوم و خدارا شکر به حال خوش هم رسیدم.

تهیه و تایپ: مسافر نیما لژیون چهارم و مسافر هادی لژیون یکم

ویرایش و ارسال: همسفر فرهاد لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .