چهاردهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج با استادی راهنما مسافر فرزانه، نگهبانی مسافر حوریه و دبیری مسافر نرگس، با دستور جلسهی «وادی ششم و تأثیر آن روی من»، روز شنبه ۲۶ مردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، فرزانه هستم یک مسافر.
وادی ششم میگوید: «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم.» کنگره ۶۰، انسان را به دو بخش تقسیم میکند: صور آشکار و صور پنهان.
صور آشکار شامل مواردی است که با چشم قابل رؤیتاند؛ مانند دستها، قلب، کلیه و حتی مغز. اگر سر را بشکافیم، میتوانیم مغز را مشاهده کنیم. اما صور پنهان شامل اموری مانند عقل، حس و نفس است که قابل رؤیت و لمس نیستند.
از وادی اول تا وادی چهارم، به ما آموزش داده شد تا بتوانیم به خودِ واقعیمان برسیم؛ بیاموزیم چگونه بیندیشیم، به چه چیزهایی فکر کنیم و از چه افکاری دوری نماییم. در وادی پنجم، آموختیم که چگونه تفکر را به مرحله اجرا برسانیم. و در وادی ششم، در راستای اجرای افکار درست، به ما آموزش داده میشود که فرمان عقل را در قالب یک فرمانده اجرا نماییم.
محتوای عنوان وادی، خود گویای همه چیز است؛ یعنی در زندگی، حکمهایی که عقل فرمان میدهد را به اجرا برسانیم.
اما این سؤال مطرح میشود که: چرا باید حکم عقل را اجرا کنم؟ زیرا عقل خطا نمیکند، فرمان نادرست نمیدهد و دارای فر ایزدی است. عقل، انسان را به سرمنزل مقصود میرساند و او را به انسانی سالم و صالح تبدیل میکند.
سؤال بعدی این است که: چرا من توان اجرای حکم عقل را ندارم؟ اگر انسانها قادر به اجرای حکم عقل بودند، قطعاً دنیا گلستان میشد. زیرا نیرویی بسیار قوی در مقابل عقل وجود دارد که نفس اماره نام دارد.
برای مثال، پس از ورود به کنگره، حدود ۲۰ تا ۶۰ روز برای سازگاری بدن با داروی OT زمان نیاز است. در این شرایط، یک نیروی درونی میگوید:
"درمان را رها کن؛ انتهای مسیر مرگ است. در زمان مصرف، حال بهتری داشتی. همه مسیرها را امتحان کردی، این هم یکی از آنهاست." در مقابل، نیروی دیگری میگوید: "ناامید نشو، قوی و صبور باش. خداوند با صابران است."
اینجاست که جنگ درون من آغاز میشود؛ جنگ میان صدای عقل و نفس اماره. در این مرحله، باید تصفیه و پالایش انجام دهم تا بتوانم خود را بهسوی فرمان عقل سوق دهم.
برای درک بهتر، اگر جسم انسان را به کشوری تشبیه کنیم، این کشور دارای پادشاه است و اقشار مختلفی در آن حضور دارند؛ مانند اراذل و اوباش، مافیا، قاتلان، دزدان و همچنین افراد صالح، فرزانه و دانشمند.
کل این مجموعه توسط شورایی هدایت میشود که تصمیمگیری کرده و به پادشاه (عقل) اعلام میکند. پادشاه نیز پس از بررسی، حکمهایی که قابل اجرا هستند را صادر میکند. اما زمانی میرسد که یاغیها و مافیا شورش کرده، کشور را به هم میریزند و هدفشان برکنار کردن پادشاه است. از میان شورا، عضوی به نام نفس اماره خود را رئیس اعلام میکند و با کمک یاغیها، پادشاه را از تخت برمیاندازد و جنایتهایی انجام میدهد که کشور را به سمت نابودی سوق میدهد.
در این بین، تلنگری به یکی از اعضا میخورد؛ او متوجه میشود که کشور در حال نابودی است. این آگاهی باعث بیدار شدن نفس لوّامه میشود. اکنون اختلافی میان نفس اماره و نفس لوّامه شکل میگیرد. گاهی نفس اماره غالب میشود و گاهی نفس لوّامه، و در این میان، گاه عقل نیز دستوراتی صادر میکند.
پس از کشمکشها، تصمیم جمع بر این قرار میگیرد که راه درست انتخاب شود. بنابراین، اقدام به تصفیه و پالایش میشود. در نتیجه، نفس مطمئنه قدرت را به دست میگیرد و اعمال را بر اساس عقل و آگاهی هدایت میکند. بدینگونه، نفس به فرمان عقل نزدیک میشود.
رسیدن به فرمان عقل، در توان هر فردی نیست و کاری بسیار دشوار است. اما پس از آنکه فرد به فرمان عقل نزدیک شد، مرحلهای تحت عنوان «شو شود» شکل میگیرد.
در این مرحله، فرد برای انجام هر کار در زندگی، برنامهریزی کرده و پس از اجرا، آنها را علامتگذاری میکند؛ مانند کارهای اداری، فرهنگی، زیبایی، ورزشی، ملاقات مادر و...
برای شروع، بهتر است از کوچکترین کارها آغاز کنیم. مثلاً تصمیم میگیریم ساعت ۱۰ شب دندانهایمان را مسواک بزنیم، اما ساعت ۱ شب این کار را انجام میدهیم، چرا؟ چون هنوز در مرحله شو شود قرار نگرفتهایم.
اگر تصمیم به دیدار مادرم میگیرم، باید همان موقع اجرا کنم، نه اینکه یک هفته آن را به تعویق بیندازم.
تایپ: راهنما، خانم فرزانه
ویرایش: خانم فتان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
89