تو میتوانی همه آنچه که هست با نیروی عقل خویش تبدیل به بهترین کنی و به سوی نقطهای بیائی که آغاز نمودی.
در اول نوشتههایم خدای مهربان را سپاسگزارم که فرصت داد تا آموزش بگیرم. ما در وادیهای گذشته نفس را شناختیم و میدانیم که نفس ۳ نوع است و هرچه انسان نفس خود را با بالا بردن سطح آگاهی افزایش دهد، اطلاعات بهتری به عقل میدهد و عقل بهتر میتواند بررسیهای لازم و درست بگیرد برای اجرای فرمان عقل باید نفس و حس خودمان را بهتر بشناسیم و بدانیم انسانی که میخواهد کمتر خطا داشته باشد و بیشتر به سوی نور برود اول باید بداند عقل در صورپنهان است و باید خود را مورد چالش و کاربردی کردن مسائل خود ببرد و هرچه که باید انجام دهد، تا به فرمان عقل برسد.
نکتهای که من یاد گرفتم این بود که تمام ارزشها و ضدارزشهایی که در این وادی بیان شده در انسان مانند طیف عمل میکنند و هیچکس به طور مطلق بد و یا خوب نیست؛ حالا چرا من باید به این فرمان برسم؟ برای زندگی و روابط و تربیت فرزندانم و حضور در کنگره۶۰ و درمان آن چه فایدهای دارد؟ چرا وادیها آنقدر تأکید دارند؟ آقای مهندس فرمودهاند: ما در این دنیای خاکی برای همیشه نمیمانیم، ما در این جهان در حال آموزش و تمرین هستیم تا کولهبار پری داشته باشیم و همراه خود ببریم. هنگام مرگ، نفس ما را تحویل میگيرند و باید ما نفس خود را با آگاهی و شناخت و آموزش به مراتب بالاتری ببریم تا عقل به تکامل بهتری برسد.
من در زندگی به فرمان درست عقل و اجرای آن احتیاج دارم؛ چون باید حال دلم خوب باشد و خوبیها را دریافت کنم و این دریافت گاهی از درون ما است که ندا میدهد که این کار را انجام بده! ندای درون چگونه به من ارسال میشود؟ آیا در نفس اماره قرار دارم؟ هرچه نفس بگوید همان را انجام میدهد؟ اما با آگاهی، تزکیه، تکرار و تلاش میتوانیم نفس را به لوامه برسانیم؛ یعنی وجدان بیدار داشته باشیم. در نفسلوامه هر کار ضدارزشی انجام بدهیم وجدان ما دچار عذاب میشود و میخواهیم، جبران کنیم اینجا نفس ما رشد یافته است. تزکیه کردن به معنی تلاش کردن، صبر کردن، از ضدارزشیها دوری کردن و به نور رسیدن است.
وقتی انسان به نفسلوامه برسد ندای درونش بیدار میشود؛ وقتی کار خطایی انجام بدهد ندایی در درونش به او میگوید: این کار را دوباره انجام نده! دچار احساس سرزنش میشود و سعی در جبران آن می کند؛ مثل مسافرهایی که در سفر دوم دست به خدمت و جبران خسارت میزنند و زمانی که موتور نفس ما روشن شد دست به خدمات میزنیم تا حال خوش دریافت کنیم؛ وقتی اتفاقی میافتد و موج منفی سراغ من میآید و درون من ناخوش احوال میشود اینجا اگر من به نفس خود در روزهای گذشته گوش بدهم و مشارکت داشته باشم با راهنمای خودم مشورت کنم طبق قوانین کنگره پیش بروم می توانم ورق آن روز را عوض کنم.
ندای درون من میگويد: ناامید نباش روزگار این طور نمیماند و ... اینجاست که من از ابزار کنگره استفاده میکنم و حال دلم را خوب میکنم و حالخوش من، همان اطلاعات درستی است که به دست میآورم و حال خوبی را دریافت میکنم. رسیدن به فرمان عقل چیز سختی نیست و با انجام دادن کارها و اجرا کردن فرمانهای عقل به فرمان عقل نزدیک میشویم؛ مثلا ًسیدی گوش کردن، قبل از شروع جلسه در سالن حضور داشتن و ... وقتی فرمان عقل را همان موقع انجام نمیدهیم حس و حال خود ما خراب میشود و اگر فرمان عقل را اجرا کنیم نیروهای منفی را به عقب میرانیم؛ وقتی از کارها و فرمانهای کوچک شروع کنیم کمکم به اجرای فرمانهای بزرگ میرسیم و میتوانیم جایگاههای خدمتی مختلف را تجربه کنیم و زندگی با آرامش و آسایش داشته باشیم و فرمانده شهر وجودی خودمان باشیم؛ پس آن کنیم که فرمان است و انسان چیزی جزء سعی و تلاش خودش نیست.
منبع: کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر،سایت کنگره۶۰،کتاب عشق
نویسنده: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) دبیر سایت ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
62