انسان وقتی که از فرمان عقل دور میشود، به نفس اماره نزدیک و نزدیکتر شده و گویی راه جهنم را پیش میگیرد و زمانی به اعماق تاریکی سقوط مینماید که نقض فرمان کند؛ در این هنگام ظالم و فاسد شده، نسبت به دیگر مخلوقین کافر میشود و اینجا است که میگویند از بهشت تا جهنم اندازه یک مو فاصله است و هر شخص به میزان دانایی خود و با قوه اختیار مسیر ارزشها یا ضدارزشها را انتخاب میکند.

در خدمت راهنمای تازهواردین همسفر زهرا هستیم؛ به واسطه دستور جلسه هفته «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم.) و تأثیر آن روی من» گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه توجه شما را به آن جلب میکنیم.

مسافر زهرا با بیش از ۱۵ سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی قلیان وارد کنگره شدند، با متدDST و داروی نیکوتین خوراکی به راهنمایی مسافر اعظم سفر کردند، ورزش در کنگره تنیس روی میز و در حال حاضر مدّت ۵ سال است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند.
وادی ششم چه نقشی برای شما در جایگاههای خدمتی کنگره۶۰ داشته است؟
در وادی ششم به جدال نیروهای خیر و شر اشاره شده است؛ در مورد جایگاه خدمتی چه در قسمت ویلیام و چه در تازهواردین گاهی این نیروها بسیار قوی میشوند تا نگذارند، برای خدمت در کارگاه آموزشی حضور پیدا کنم؛ امّا چیزی که من را پیروز میکند، قوه عقل است که فرمان میدهد، رفتن تو هم برای خود و هم برای افرادی که تشنه آموزش هستند، راهگشا است و یادآوری اینکه من مسئولیت، عهد و پیمان بستهام تا خدمت کنم.
وادی ششم یک کلید است که درب را به روی دانایی میگشاید و مجاب میکند، بهترین راه را انتخاب کنید و به خواستههای نامعقول نفس پاسخ منفی داده و از فرمان عقل پیروی کنید.
آقای مهندس در وادی ششم عقل کل یا همان خداوند را به خورشید تشبیه کردهاند؛ لطفاً در چند سطر بیان کنید که تأثیر آن در روند زندگی شما چگونه بوده و چه ارتباطی با ما همسفران دارد؟
یک همسفر اگر شروع به حرکت کند و چه مسافر متوجه باشد یا نباشد، در زندگی محبت را سلاح خود قرار دهد یا این امر که من برای چه به زمین آمدهام؟ آمدهام در جایگاه خود که یک زن هستم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. بنابراین هر چهقدر نیت من قشنگ باشد و مواظب باشم که حسها آلوده نشوند و به سمت نور حرکت کنم، الله سریع الحساب است و قطعاً این تلاش من در جایی پسانداز میشود؛ امّا اگر اشتباه برداشت کنم، خودخواه باشم، فقط برای منافع خود در کنگره۶۰ حضور پیدا کنم و به فرموده استاد امین زمین خود را تشنه نگه دارم و در جایگاههای مختلف خدمت کنم تا تخلیه روانی شده باشم، احترام را خریده و ... قطعاً یک بازنده بیش نیستم.
خانواده مهّمترین جایگاه را دارد و همسر باید به بهترین شکل در این جایگاه خدمت کند. خداوند میفرمایند: رحمان و رحیم باشید تا نسبت به شما هم این قانون اجرایی شود.
وادی ششم از رهجو چه میخواهد و چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
پیام وادی ششم این است که تابع حسهای لحظهای نباشند و از تفکر برخوردار باشند.
تأثیر آن در زندگی زمانیکه به فرمان عقل گوش میدهید، البته در صورتیکه حس آلوده نباشد، مطمئناً حتی در کوچکترین کارهای روزمره موفق هستید. یک همسفر باید وادیها را به قلب زندگی و خانواده خود ببرد؛ وقتی من کلامی را میخواهم بگوییم که خانواده از شنیدن آن ناراحت میشوند، چرا بگویم؟ عقل چه میگوید؟ هر زمان وادی ششم را مرور میکنم با خود میگویم، این جا و در این لحظه باید از وادی ششم استفاده کنم و حس خوب پیروزی به من دست میدهد.
کسانی اطراف من بودند که پیشنهاد شراکت در کاری را مطرح کردند؛ امّا همین وادی من را نجات داده است؛ گفتهام بند تو چه بوده است؟ عقلانی فکر میکنم و تصمیم میگیرم که تابع حس نباشم. همیشه قرار نیست همه از من خوشحال باشند؛ من آنقدر ساده و راحت با وادیها زندگی میکنم که تأثیرات مفیدی در زندگی من داشتهاند.

اگر ما در زمان ناامیدی به فرمان عقل گوش نکنیم، چه اتفاقی میافتد؟ آیا شما تجربهای در این زمینه دارید؟
در زندگی هر فرد این حس و نیرو به سراغ او میآید؛ این مهم است که ما به کدام صدا گوش بدهیم؟ یک صدا میگوید که امیدوار باشید، صبر و تلاش کنید. آقای مهندس همیشه میفرمایند: همیشه خود را برای کوچکترین کاری که انجام میدهید و موفق میشوید، تشویق کنید؛ زیرا این امر باعث دریافت انرژی میشود و صدای دیگر میگوید: من که گفتم زندگی سراسر پوچ و بیمفهوم است؛ اولی صدای عقل و دومی صدای نفس امرکننده است.
آقای مهندس در یکی از سیدیها از نجوای درونی صحبت میکردند؛ من اگر نجوای درون خوبی داشته باشم و به خود روحیه، قوت قلب و حس خوب منتقل کنم، قطعاً نیروهای منفی با شکست روبهرو خواهند شد. آقای مهندس در جای دیگر فرمودند: گنج درون خود را پیدا کنید؛ هیچکس از بیرون نمیآید که شما را خوشحال کند.
از فرمانروایی عقل تا فرماندهی نفس امّاره یک مو فاصله است؛ لطفاً در این مورد توضیح دهید.
مطلبی را خواندم که نوشته شده بود؛ تمام ناخالصیها برای خالص شدن به زمان احتیاج دارند و تزکیه به همین یک مرحله از حیات نیست، بلکه زنجیرها داخل هم تا بینهایت ادامه دارند؛ آیا میشود از نهری که پهنای آن از این سوی جهان تا آن سو ادامه دارد را با پریدن یا جهیدن طی نماییم؟
به چه دلیلی باید وادیها را کاربردی کنیم و آیا شما موّفق به انجام این امر شدهاید؟
سردار میفرمایند: رکود بر هیچ موجودی جایز نیست و ارتقاء همیشه در حرکت شکل میگیرد؛ به همین دلیل حرکت را از فرامین الهی میدانیم و تنها دانستن وادیها تأثیری ندارند، بلکه زمانی ازرشمند خواهند بود که ما آنها را در زندگی خود کاربردی کنیم.
آقای مهندس فرمودند: برای باورها ارزشی نیست و دانایان، نادان از نادانان، نادان بدتر هستند؛ به عبارتی آنان که نفس گرسنه دارند، اصلاح ناپذیر هستند و نفس سیر کمیاب است.
در پایان اگر صحبت یا پیامی دارید، با دل و جان گوش میدهیم.
تجربه قشنگی که برای خود برداشت کردهام و دیدگاه زیبایی است که خانم شانی این بذر را در قلب من کاشتند؛ روزگاری فقط به این فکر میکردم که روزی در دنیا اتفاقی رقم میخورد، من میتوانم کار مهّمی را انجام بدهم و همه من را تحسین میکنند؛ امّا خانم شانی به من آموختند که برای رسالتی به زمین آمدهام و اگر من بتوانم در همین جایگاهی که هستم و به عنوان همسر یا مادر وظیفهای که به عهده دارم را به نحو احسن انجام دهم، مراقب جسم خود باشم و ظرف درون خود را افزایش داده تا بتوانم از کنار بدیها و نادانیها گذر کنم، آنگاه فاتح جهان خواهم شد.
اگر هم از دیدگاه خود، وادیهای کنگره۶۰ را برداشت و درک کرده باشم، میتوانم در صورپنهان خود بهترین باشم، بدون هیچ چشمداشتی محبت کنم و برای تمام انسانها خیر و خوبی بخواهم؛ آنجا است که خمر درون من فعال شده و به تکامل رسیدهام.
طراحان سوال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)، همسفر زهره و همسفر منصوره رهجویان راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
مصاحبه کننده: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
227