برخی انسانها دوران نوجوانی یا حتی قبل از آن، اولین تجربه سیگار کشیدن را دارند. این تجربه معمولاً از روی کنجکاوی یا تقلید از دیگران آغاز میشود. وقتی یک نوجوان مشاهده میکند که دوستان او و یا حتی بزرگترها سیگار میکشند، ناخودآگاه تصور میکند این نشانه بزرگ شدن و استقلال است. همین باور اشتباه باعث میشود، اولین پُک را بزند و از آنجا مسیری آغاز میشود که برگشت از آن آسان نیست.
به نظر من، سیگار فقط یک عادت ساده نیست؛ بلکه دروازه ورود به اعتیاد است؛ چون قبح آن در جامعه ریخته شده و فرد بدون خجالت و ترس از قضاوت در هر زمان و مکان آن را مصرف میکند، هیچ محدودیتی نمیبیند و این آزادی کاذب، خطرناکترین بخش ماجرا است.
خاطرات زیادی از این مسیر دارم. زمستانها برای من یادآور روزهایی است که سرفههای پشت سر هم، امان مسافرم را بریده بود. شبها وقتی همه خواب بودند، صدای سرفههای خشک و طولانی او در خانه میپیچید، گاهی آنقدر سرفه میکرد که به نفسنفس میافتاد. حتی یک پیادهروی ساده، نفس او را به شماره میانداخت. در مسافرتهای کوتاه، همیشه چند جعبه سیگار همراه داشت. هر توقف، برای او زمان کشیدن یک نخ سیگار دیگر بود. ما مجبور بودیم، بوی سنگین و آزاردهنده آن را تحمل کنیم و حتی لباسهای ما هم بوی سیگار میگرفت. مسافر من هر وقت سیگار میکشید، بلافاصله باید یک فنجان چای میخورد. این کار آنقدر تکرار شده بود که در ذهن من، چای و سیگار یک زوج جدانشدنی شده بودند، تا جایی که از خوردن چای، بیزار شده بودم.
بسیاری از افراد برای فرار از مشکلات، استرس و حتی در لحظات شادی، به سیگار پناه میبرند. در ابتدا فکر میکنند این کار آنها را آرام میکند؛ اما بعد از مدتی، بدن آنها به نیکوتین وابسته میشود و یک عادت روانی عمیق شکل میگیرد. به همین دلیل، ترک ناگهانی سیگار بسیار دشوار است و بدن واکنش نشان میدهد و باعث بیقراری و عصبانیت میشود و ذهن مدام بهانه میآورد که فقط یک نخ دیگر بکشم. اینجا است که نقش جایگزین مناسب مشخص میشود. بدون جایگزین، معمولاً ترک با شکست همراه است. چون ذهن و بدن، چیزی را که سالها به آن وابسته بودند، نمیتوانند از دست بدهند.
در کنگره۶۰، این موضوع به آسانی حل شده است. روشی که همزمان بر جسم، روان و جهانبینی فرد کار میکند، یعنی فرد فقط سیگار را ترک نمیکند؛ بلکه برای یک زندگی سالم آماده میشود. متد DST یا درمان تدریجی، بهترین روشی است که تا به حال دیدهام. در این روش، بدن فرصت پیدا میکند، خودش را با شرایط جدید وفق دهد، فشار روانی کمتر میشود، آرامش ذهنی باز میگردد و فرد قدم به قدم از سیگار فاصله میگیرد.
وقتی درمان سیگار انجام میشود، فقط کنار گذاشتن یک نخ صورت نمیگیرد؛ بلکه برای یک زندگی تازه، قدم بزرگی شروع شده است؛ به عبارتی دیگر یک صبح پاک بدون بوی دود، سرفههای مکرر و تنگی نفس را شاهد هستیم، بدن سالم و ذهن قوی میشود، حس آزادی عمیق درون انسان متولد میشود و گویا بعد از سالها، دوباره میتوانی نفسهای پاک بکشی.
سیگار شاید برای بسیاری افراد یک عادت به نظر برسد؛ اما رهایی از آن، آغاز یک زندگی تازه است. من این تغییر را مدیون کنگره۶۰ و راهنمایان خوبم هستم که با آموزشهای ناب خود، روح تازهای به زندگی ما بخشیدند و باعث شدند این حس زیبا را تجربه کنیم.
منبع: سیدی «سیگار و جایگزینی»
نویسنده: همسفر منیره (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران شعبه حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
118