وقتی برای اولینبار وادی ششم را گوش کردم، متوجه شدم که حکم عقل یک قانون اساسی زندگی است. قبل از آشنایی با این وادی، بیشتر تصمیمهایم با عجله و از روی احساس گرفته میشد و خیلی زود پشیمان میشدم. یاد گرفتم که وقتی عقل فرمان میدهد احساسات باید سرباز باشند، نه فرمانده. حالا پیش از هر تصمیمی مکث کرده، شرایط را بررسی میکنم و اجازه میدهم که عقل مسیر را نشان دهد؛ چون هر تصمیم عجولانهای بهایش پشیمانی است.
تجربه به من ثابت کرده که فرمانروای زندگی من، عقل من است، نه ترسها و هیجاناتم. گاهی سکوت و مکث، بهترین پاسخ به مشکلات است. عقل مثل یک قطبنماست که حتی در تاریکی هم مسیر درست را پیدا میکند. در مسائل مالی، کاری و حتی ارتباطی، تصمیمهای بهتری گرفتهام و نتایج مثبت آن را دیدهام.
وادی ششم برای من، یعنی اعتماد به عقل، آموزش دادن به آن و سپردن فرمان زندگی به دستش. عقل، مانند فرمانروایی است که اگر درست حکومت کند، میتواند شهر وجودی مرا از آشوب نجات دهد. دانستم برای اینکه عقل درست فرمان دهد؛ باید ابزار شناخت، تجربه و علم را در اختیارش بگذارم. یاد گرفتهام که هر اتفاقی نیاز به واکنش سریع ندارد؛ بلکه یک مکث کوتاه و مشورت با عقل میتواند جلوی بسیاری از اشتباهات را بگیرد و این، یعنی پذیرفتن اینکه رهبر اصلی زندگیام عقل است و هرچه فرمانروایم عاقلتر و آگاهتر شود، سرزمین زندگیام آرامتر و آبادتر خواهد بود.
نویسنده: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
156