English Version
This Site Is Available In English

عقل مهمترین مؤلفه صور پنهان است

عقل مهمترین مؤلفه صور پنهان است

هشتمین جلسه از دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی؛ با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه "وادی ششم و تأثیر آن روی من" در ادامه تولد یک‌ سال رهایی مرزبان محترم مسافر رحمت در روز شنبه 25 مرداد ماه 1404، ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که یک روز دیگر در کنگره هستم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم، دستور جلسه امروز وادی ششم و تأثیر آن روی من می‌باشد، از ایجنت محترم آقا وحید تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند تا به عنوان راهنمای رحمت در جایگاه استادی حضور داشته باشم.

در کنگره 60 آقای مهندس به ما آموخته‌اند که خداوند به همه انسان‌ها به یک میزان عقل داده است، عقل مهمترین مؤلفه صور پنهان است، آقای مهندس می‌گویند عقل فَرِّ ایزدی دارد، یعنی از طرف خداوند و بخشی از وجود خداوند و کل است، که در وجود انسان‌ها قرار دارد، سوال اینجاست، اگر عقل در همه انسان‌ها به یک میزان وجود دارد پس چرا انسان‌ها یک‌سری کارهایی انجام می‌دهند که عقل تایید نمی‌کند، مثلاً خود من 23 سال موادمخدر مصرف کردم و 32 سال سیگار کشیدم، کدام انسان عاقلی این کارها را انجام می‌دهد؟ مطابق آموزش‌های کنگره از آنجا که عقل فَرِّ ایزدی دارد و از فرامین الهی فرمان می‌گیرد، اگر شما به فرامین الهی عمل کردید، روزنه‌ای برای دسترسی به عقل ایجاد و دسترسی به آن با انجام اعمال ارزشی بیشتر می‌شود، ولی اگر کارهای ضدارزشی انجام بدهیم این روزنه با انجام بیشتر آن اعمال تنگ‌تر می‌شود، بنابراین میزان دسترسی به فرمان عقل برای هر شخص با توجه به عملکرد خود او تعیین می‌شود. 

بنا بر همین قاعده اگر منِ علی موادمخدر مصرف کردم و هر ضدارزش دیگری انجام دادم، حتی دروغ گفتم و یا کینه‌توزی کردم، میزان دسترس من به عقلم روز به روز محدودتر خواهد شد، حالا ارتباط این دستور جلسه با درمان اعتیاد چه می‌باشد؟ من در حال حاضر ده سال است که در کنگره حضور دارم و در خصوص هر دستور جلسه‌ای به خودم می‌گویم این دستور جلسه چگونه به درد من می‌خورد؟ فرقی نمی‌کند، اگر سفر دومی هستم به درد باز کردن گره‌های وجودم می‌خورد و اگر سفر اولی هستم به درد رهایی از تاریکی‌ها‌یم می‌خورد، در خصوص درمان اعتیاد و سفر اول اگر می‌خواهیم دسترسی‌مان به عقل بیشتر شود، فعلاً و فقط با حضور در کنگره و آموزش گرفتن و گوش به فرمان بودن می‌توانیم به فرمان عقل نزدیک شویم. این قاعده را می‌توان به مسائل دیگر هم تسری داد، به عنوان مثال من در رانندگی در اتوبان زمانی که حالم خوب بود، در جایی که حداکثر سرعت مجاز 110 کیلومتر بود سرعت را رعایت می‌کردم، ولی زمانی که به علت انجام ضدارزش حالم خوب نبود سرعتم از حد مجاز تجاوز می‌کرد و حتی با  سرعت 140 هم می‌رفتم، بنابر این می‌بایست همیشه جوری رفتار کنیم که میزان دسترسی به عقل‌مان متناسب با زندگی‌مان و به اندازه باشد.

قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی مسافر رحمت می‌باشد، راهنمای سفر اول ایشان هم آقا مهدی که در جلسه حضور دارند زحمات زیادی برای رهایی رحمت کشیده‌اند، رحمت در سفر دوم بود که به لژیون من آمد، او در قسمت نشریات مرکز و پارک طالقانی و مرزبانی شعبه حسنانی خدمتگزار است، سی‌دی‌هایش را به موقع می‌نویسد و 30سی‌دی و 40سی‌دی خود را به موقع تحویل داد، با توجه به شناختی که از او دارم، می‌خواهد تمام همت خود را برای خدمت بگذارد، این ویژگی بسیار مثبت او می‌باشد، از مسئولین کنگره آنهایی که من با آنها در ارتباط هستم همه از او راضی هستند و خوبی او را می‌گویند، ولی نکته‌ای که وجود دارد این است که او باید مراقبت کند، قرار گرفتن در جایگاه‌های خدمتی و انجام خدمت‌ها باعث ایجاد غرور در او نشود و از مسیر خدمت خارج نگردد و راهش را برای آینده ترسیم کند، یعنی اگر خدمتی انجام می‌دهد از خداوند بخواهد که آن خدمت از او گرفته نشود و تا جایی که توان دارد به خدمت‌های دیگر فکر کند و در مسیر و جایگاه خدمت باشد. این روز عزیز را به آقای مهندس و تمامی اعضای کنگره 60 و خود رحمت عزیز و همسفر و راهنمای همسفرش تبریک می‌گویم.

مشارکت مرزبان محترم مسافر رحمت:
بابت امروز و تولد یک سال رهایی‌ام خدا را شکر می‌کنم و از راهنمای سفر اولم آقا مهدی و علی آقا و راهنمای همسفر خانم صنم و همسفرم تشکر می‌کنم، خدا را بابت درمان اعتیاد و تغییر صفت گذشته‌ام شکر می‌کنم، من اگر یک روز با کسی درگیر نمی‌شدم یا الفاظ رکیک استفاده نمی‌کردم شبم روز نمی‌شد، اما الآن دیگر آن کارهای گذشته را انجام نمی‌دهم، در سفر اول راهنمایم را خیلی اذیت کردم، فرمان بردار بودم اما حالم خراب بود، به نظر من هر کسی که وارد کنگره می‌شود به نوعی برگزیده است، چون کنگره فقط برای درمان اعتیاد نیست و اندیشه و تفکر انسان را در جهت مثبت تغییر می‌دهد، امیدوارم بتوانم در آینده با سعی و تلاشم در امتحان راهنمایی قبول شوم و این جایگاه را تجربه کنم.  

مشارکت راهنمای محترم، همسفر خانم صنم:
خداوند را شاکرم که من هم در این تولد سهمی دارم و شریک شادی این عزیزان هستم، در کتاب 60 درجه گفته می‌شود تولدها از نظر ظاهری شبیه به هم هستند و نکته مهم آن رهایی و بازگشت آن شخص به زندگی است، اما میزان آموزش و تزکیه و پالایش هر شخص که صور پنهان آن می‌باشد، می‌تواند آن تولد را متفاوت کند، امیدوارم بتوانیم از مثلث، نور، صوت و حس در جهت سازندگی استفاده کنیم و روز به روز این تولدها بیشتر و پر تکرارتر شود.

خانم معصومه واقعاً وظیفه‌شناس و مسئولیت پذیر است، او بعد از چند ماهی که از سفر آقا رحمت گذشته بود وارد کنگره شد و از روز اول متوجه شد که برای چه چیزی وارد کنگره شده است، همیشه کارهایش را روی نظم انجام می‌داد، اگر امروز در این جایگاه قرار دارد به دلیل فرمان‌بردار بودن است، هر رهجویی که بتواند فرمان‌بردار خوبی باشد می‌تواند در ادامه نتیجه خوب بگیرد و به فرمان عقل نزدیک شود، امیدوارم بتوانیم فرمان‌بردار خوبی باشیم تا به فرمان عقل برسیم، این تولد را به آقای مهندس و خانواده کنگره 60 و خانم معصومه و آقا رحمت و راهنماهای محترمشان تبریک می‌گویم.

مشارکت همسفر، خانم معصومه:
من هم به نوبه خودم از خدا سپاسگزارم که این روز زیبا را با تمام وجودم حس می‌کنم، آرزوی من این است که هیچ کسی در بند اعتیاد نباشد، از آقای مهندس و راهنمای خودم و راهنمایان مسافرم تشکر می‌کنم، امیدوارم که خداوند هرچه می‌خواهند نصیبشان کند، خاطرم هست روزی از مسافرم خواستم اعتیادش را ترک کند و او عصبانی شد و به من گفت می‌خواهد به کنگره برود و وارد کنگره 60 شد و با ذوق و شوق لباس سفید خرید و سفرش را آغاز کرد، همیشه آرزو داشتم حالش زود خوب شود چون قبل از ورود به کنگره همیشه در حال مصرف مواد بود و اعضای خانواده خیلی کم او را می‌دیدند، این کارش روی بچه‌هایمان تاثیر خوبی نداشت، برای همین موضوع روزی که به کنگره آمد برایش آرزوی موفقیت کردم و من خودم هم به کنگره آمدم تا بال پروازش باشم، رحمت فقط زمانی که حالش خوب بود به بچه‌هایمان محبت می‌کرد، اما زمانی که حالش خراب بود نمی‌شد با او حتی صحبت کرد، الآن خدا را شکر می‌کنم که مسافرم حالش خوب شده است و فضای خانه‌مان دارای آرامش و آسایش خوبی است و بچه‌هایمان حالشان خوب می‌باشد.

مشارکت همسفر، یزدان:
از همینجا دست آقای مهندس را می‌بوسم از راهنمای پدرم آقا مهدی و علی آقا تشکر می‌کنم همینطور از ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی و راهنمای خوب مادرم خانم صنم تشکر می‌کنم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .