هشتمین جلسه از دوره نود کارگاههای آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر سیروس، نگهبانی مسافر امیررضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه " وادی ششم و تاثیر آن روی من" شنبه 25 مرداد 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سیروس هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که اجازه داد تا در این جایگاه خدمت کنم. خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و از گروه مرزبانی، ایجنت محترم تشکر میکنم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.
تمامی وادیها در کنگره دارای آموزشهایی میباشند که باید آنها را به نقطه عمل رساند و به کار برد. زمانی تغییرات خوبی در زندگی ما اتفاق خواهد افتاد که ما بتوانیم آموزشها را اجرایی نماییم.
وادیها چراغ راه زندگی ما میباشند. تمامی مطالبی که در وادیها گفته شده است را برداشت مینماییم و به داشتههای خود اضافه میکنیم. باید به گونهای رفتار کنیم که بیرون از کنگره نیز ما را بشناسند.
در نهایت وادی ششم می خواهد ما را به صلح و آرامش برساند. هر وقت خواستم بدانم که وادیها در زندگی من تاثیرگذار بوده است، باید ببینم آیا به آرامش رسیدهام یا خیر. اگراز فرمان عقل پیروی نکنیم اسیر نفس اماره خواهیم شد.
در انتهای وادی گفته میشود که، آن کنیم که فرمان است یعنی تمامی فرمانهایی که در مسیر ارزشها به ما گفته شده است باید آنها را اجرا نماییم.
و اما قسمت دوم دستور جلسه، تولد پنج سال رهایی راهنمای محترم مسافر شمس: در سال 97 من ایجنت شعبه شمس بودم که در جشن گلریزان صدایی از میان دوستان مسافر به گوشم میرسید. بعد از یک سال ماندن در کمپ، شمس با انضباطی وارد کنگره شد و شروع به سفر با کیفیتی کرد، تمامی مشکلات و سختی مسیر را به جان خرید و از همان ابتدا خدمتگذار بود و توانست خیلی از جایگاههای خدمتی را تجربه کند و در آخر به مادر، همسر و راهنمای محترم همسفرشان تبریک میگویم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ازهمه شما سپاسگزارم.

راهنمای محترم مسافر شمس:
سلام دوستان شمس هستم مسافر. در ابتدا تشکر میکنم ازگروه مرزبانی، ایجنت محترم و همه خدمتگذاران. من با کوله باری از مشکلات، غم و اندوه وارد کنگره شدم. هیچ کس به من اعتماد نداشت و حق هم داشتند؛ چون استاد کارهای نیمه تمام بودم تا جایی که آدامس نیکوتینی که برای درمان من تهیه میکردند، آن را به داروخانه پس میدادم و با پول آن مواد تهیه میکردم.
برای اولین بار در زندگی به راهنمای خودم اعتماد کردم و هر فرمانی که صادر کردند اجرا کردم بعد از پایان سفر اول، جایگاه های خدمتی متفاوتی را تجربه کردم و روز به روز حالم بهتر شد، در آخر از مادرم و همسفرم تشکر میکنم که در این راه صبوری کردند و پشتیبان من بودند. من فکر میکنم که خوشبخت ترین فرد روی زمین هستم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما ممنونم.
راهنمای همسفر:
سلام دوستان زری هستم همسفر.
خدا را شکر میکنم که امروز در کنگره هستم، این تولد را در راس به جناب آقای مهندس و آقای شمس، راهنمای محترمشان و همسفرانش تبریک عرض میکنم، آقای شمس و همسرشان از خدمتگذاران خوب کنگره هستند و جایگاه های خدمتی مختلفی را تجربه کردند، از آقای شمس تشکر میکنم با اینکه درمان شده بودند؛ ولی اعتیاد خود را با همسرشان مطرح کرده و همین موضوع باعث شد که ایشان هم به کنگره وصل شوند.
خداوند لطفی که به ما داشت این بود که درب کنگره را به روی ما باز کرد. از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگذارم.
همسفر زهرا :
سلام دوستان زهرا هتسم همسفر.
من هم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از راهنمای پسرم و راهنمای خودم تشکر میکنم، هر وقت راهنمای پسرم را میدیدم به من لبخند میزد و میگفت نگران نباش و این قوت قلبی بود برای من.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید سپاسگذارم.
همسفر مونس:
سلام دوستان مونس هستم همسفر.
تشکر میکنم از همه خدمتگذاران کنگره، راهنمای خودم و راهنمای مسافرم که حامی و پشتیبان ما در این مسیر بوده و هستند.
مسافر من 18 سال در سیاه چاله اعتیاد بود تا نور کنگره در زندگی اش تابید و نجات بخش زندگی او شد، از زمانی که وارد کنگره شدم تمام باورهای غلطی که داشتم فرو ریخت، خوشحالم که شمس را در زندگی خود دارم.
سپاسگذار خداوندم که در بعدی از حیات من را آفرید که جناب آقای مهندس حضور دارند و در کنارشان خدمت میکنم.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید سپاسگذارم.
تایپ، عکس و بارگذاری: مسافرجلال و مسافر فرزاد.
- تعداد بازدید از این مطلب :
1219