عقل فرمانروای شهر وجودی است

< بنام قدرت مطلق >

مقاله ای پیرامون دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من از مسافر میثم رهجوی لژیون یکم نمایندگی رازی

سلام دوستان میثم هستم یک مسافرخدا را شاکرم که در کنگره60 هستم برای آموزش گرفتن و خدمت کردن. وادی ششم<حکم عقل را در قالب فرمانده،کاملا اجرا نمائیم> برای درک این موضوع باید بدانیم که عقلیست؟ جایگاه او کجاست و کار او چیست؟ از آموزشهای کنگره 60 اموختیم که انسان به دو بخش:صور آشکار و صور پنهان تقسیم شده است،که عقل جزو صور پنهان می باشد یعنی قابل رویت نیست،فر ایزدی دارد پس فنا ناپذیر است. اگر جسم خود را یک شهر در نظر بگیریم، در خواهیم یافت که این شهر برای صلح و آرامش به یک فرمانده احتیاج دارد، که فرمانروای شهر وجودی عقل نام دارد که با اطلاعاتی که در اختیار او می گذارند بهترین و درست ترین تصمیمات را می گیرد.گاهی در زندگی مشکلاتی پیش رو داریم و این موضوع شرایطی را برای نا امید شدن فراهم می کند که ندایی از درون به گوش می رسد که ناامید مباش خدا بزرگ است و همه چیز درست می شود و ما را به آرامش و امیدواری تشویق می کند،که این ندای عقل می باشد در این هنگام صدایی هم به گوش می رسد که من را به نا امیدی و کارهای ضد ارزشی مثل مصرف مواد مخدر یا مصرف نیکوتین دعوت می کند که این صدا  نفس اماره می باشد‌. نکته جالب در اینجاست که من اگر به دعوت عقلم گوش فرا دهم صدای او را بیشتر از صدای نفس اماره می شنوم و برعکس صدای نفس اماره زمانی قوی تر می شود که من انرا اجرا نمایم و اگر این موضوع ادامه پیدا کند رفته رفته فرمانروا شهر وجودی(عقل)کنار گذاشته می شود و این وضع تا زمانی ادامه پیدا می کند که ندای نفس ملامتگر یا به اصطلاح نفس سرزنش کننده به گوش رسد که از آن به عنوان وجدان یاد می شود‌. در دو حالت اطلاعات غلط به عقل داده می شود که تصمیم و یا دستوری صادر می کند که آرامش شهر را به خطر می اندازد: ۱-اینکه تحت تاثیر نفس اماره باشد.۲-حس درست کار نکند. بنابراین،زمانی می توانم حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنیم،که تزکیه و پالایش را از چیزهای کوچک اجرا نمائیم نفس خود را تربیت کنیم تا به شو شود و نفس مطمعنه نزدیک شویم. از توجه شما عزیزان سپاسگزارم.

تایپ و عکس و بارگذاری: مسافر احسان