هفتمین جلسه از دوره شصت و چهارم سری کارگاههای آموزشی_ خصوصی، ویژهی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی همسفر زهرا، نگهبانی مسافر وحیده و دبیری همسفر الهه، با دستور جلسهی «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» در روز چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازهی خدمت در این جایگاه به من داده شد. از مرزبانان عزیز، ایجنت محترم و راهنمای عزیزم خانم زهرا، صمیمانه تشکر مینمایم.
دستور جلسهی امروز با عنوان «عدالت، آیا همهی افراد در کنگره با هم برابرند؟» برای من بسیار تأملبرانگیز است. زمانی که وارد کنگره شدم، حال بسیار خرابی داشتم و وجودم سرشار از ضد ارزشها بود. ترس عمیقی که در درونم ریشه داشت، باعث شد که پسر ۱۶ سالهام را در یک سانحهی تصادف از دست بدهم. با آموزشهای ناب آقای مهندس، تجربههای زیادی کسب کردم و امیدوارم توفیق یابم که در این مسیر بمانم و خدمت کنم.
منِ زهرا، پیش از ورود به کنگره، در جایگاهی بودم که درونم آکنده از ضد ارزشها و نیروهای منفی، همچون ترس، خشم و منیت بود. در آن زمان، عدالت حکم میکرد که من در همان جایگاه باقی بمانم و آن اتفاقات تلخ برایم رقم بخورد، چرا که مسیر زندگیام، مسیری اشتباه بود. اما با ورود به کنگره و با فاصله گرفتن از ضد ارزشها، توانستم جایگاه خود را تغییر دهم و در خانواده و جامعه، موقعیت مناسبی برای خود رقم بزنم.
پیش از آشنایی با کنگره، از خداوند گلهمند بودم که چرا من؟ چرا تمام اتفاقات بد باید برای من رخ دهد؟ و این را نشانهای از بیعدالتی میدانستم و عدالت را در برابری و مساوات ظاهری میدیدم. اما پس از آموزشهایی که در کنگره دریافت کردم و تجربههایی که کسب نمودم، دریافتم که هر فرد در هر جایگاهی که هست، همان عدل الهی است. به مرحلهی پذیرش رسیدم و توانستم تغییر را آغاز کنم. من در نفس امّاره به سر میبردم و دچار بیتعادلی بودم، اما بهتدریج با افزایش آگاهی و بهرهگیری از آموزشها، به نفس لوّامه دست یافتم. با گذشت زمان و تلاش مستمر، توانستم به درمان خود کمک نمایم.
همانطور که میدانیم، علم بدون عمل سودی ندارد؛ بنابراین باید تمامی آموزشها در مرحلهی عمل نیز به اجرا درآید. برای رسیدن به خودشناسی، آموزشهای کنگره و کتاب چهارده وادی برایم راهگشا بود.
پیش از دستور جلسهی عدالت، دستور جلسهی وادی پنجم را داشتیم. وادی پنجم، وادی رضا، توکل و تسلیم است. وادیای که به من آموخت تا تسلیم عدالت خداوند باشم، جایگاهم را بپذیرم و بدانم که علیرغم میل درصدی از انسانها، عدالت در هستی برقرار است. آقای مهندس در یکی از سیدیهایشان فرمودند: بسیاری از انسانها نمیخواهند بپذیرند که جایگاه فعلیشان همان جایگاه واقعی آنهاست؛ اما در کنگره، با آموزشهایی که دریافت کردیم، به این اصل ایمان آوردیم.
متأسفانه به بیماری سرطان سینه مبتلا شدم و نیاز به عمل جراحی داشتم. اما جراحی را انجام ندادم و با رعایت اصول کنگره، دوری از ضد ارزشها، تزکیه و پالایش، توانستم بر این بیماری غلبه کنم؛ امری که برای اطرافیانم بسیار شگفتانگیز بود.
خداوند را شکر میکنم که کنگره وجود دارد تا من و همنوعانم به درمان برسیم و به این باور نائل آییم که عدالت، معرفت و عمل سالم، اضلاع مثلث کنگره را تشکیل میدهند.
از اینکه به سخنان من گوش دادید، سپاسگزارم.
تایپ: مسافر مینا، لژیون ۴، نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: همسفر بدری، لژیون ۱۴، نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
74