English Version
This Site Is Available In English

درمان فقط به معنای قطع مصرف نیست

درمان فقط به معنای قطع مصرف نیست

گاهی فکر می‌کنم اگر آن روز سخت و تاریک را پشت سر نمی‌گذاشتم، شاید هرگز معنای واقعی تفکر را نمی‌فهمیدم. وادی ششم برای من فقط یک جمله ساده نیست؛ بلکه یک مسیر است، یک چراغ است که از دل تاریکی‌ها راه را به من و مسافرم نشان داد. «حکم عقل را در قالب فرماندهی اجرا کنیم» جمله‌ای است که شاید در نگاه اول فقط یک توصیه باشد؛ اما برای من تبدیل به قطب‌نمایی شد که زندگی‌ من را از بی‌نظمی، آشفتگی و سردرگمی نجات داد.

وقتی پای من به کنگره۶۰ باز شد نمی‌دانستم قرار است یاد بگیرم که عقل یعنی چه؟ چرا باید فرماندهی را به دست او بدهم؟ پیش از آن زندگی‌ من و مسافرم زیر سلطه احساسات، ترس‌ها، خشم‌ها و ناامیدی‌ها بود؛ اما وادی ششم به من آموخت تا وقتی که فرماندهی را به عقل نسپارم، همیشه اسیر آشفتگی خواهم بود.

روش DST در ابتدا برای من یک نام بود؛ ولی کم‌کم به پلی میان خواستن و توانستن تبدیل شد و دیدم که چگونه با تنظیم پله‌ها و رعایت زمان، مسافر از وابستگی به مواد مخدر عبور می‌کند و به تعادل نزدیک‌تر می‌شود. متوجه شدم که درمان فقط به معنای قطع مصرف نیست؛ بلکه به معنای بازسازی جسم، روان و جهان‌بینی است.

در کنار این موضوع درمان نیکوتین هم برای من تجربه‌ای متفاوت بود شاید فکر می‌کردم سیگار، نیکوتین و قلیان در برابر مواد مخدر چیز کوچکی است؛ اما در کنگره۶۰ فهمیدم که هر وابستگی، چه بزرگ و چه کوچک یک زنجیر به پای انسان است و رهایی از نیکوتین برای من تمرینی بود به منظور اثبات این‌ که تغییر و رهایی در هر زمینه‌ای ممکن است.

آموزش‌های جهان‌بینی چشم من را به واقعیت‌هایی باز کرد که قبلاً نمی‌دیدم و یاد گرفتم که هر مشکل در زندگی ریشه‌ای در نوع نگاه و درک من دارد، وقتی دیدگاه‌ خود را عوض کنیم راه‌حل‌ها یکی‌یکی پیدا می‌شوند. جهان‌بینی به من یاد داد که به جای تمرکز بر تاریکی، به دنبال نور و به جای سرزنش کردن، به دنبال درک مسائل و راه حل آن‌ها باشم. شاید بزرگ‌ترین تغییر در خود من به عنوان همسفر اتفاق افتاد. متوجه شدم که همسفر بودن فقط تحمل کردن و صبر کردن نیست؛ بلکه یعنی رشد کردن، یاد گرفتن و ساختن یک مسیر جدید در کنار مسافر است. یاد گرفتم که به جای نجات دادن‌های بی‌نتیجه، باید همراهی کنم تا خود راه را پیدا کند.

وادی ششم به من آموخت که فرماندهی زندگی‌ام را به دست عقل بدهم، نه به دست ترس‌ها و احساساتم؛ همچنین روش DST به من یاد داد که درمان، یک مسیر زمان‌بر است و باید با عشق و نظم طی شود. درمان نیکوتین به من ثابت کرد که هر زنجیری با اراده و آموزش قابل شکستن است و آموزش جهان‌بینی به من نگاه تازه‌ای نسبت به زندگی، مشکلات و حتی به خودم داد.

امروز وقتی به عقب نگاه می‌کنم، می‌بینم که چقدر تغییر کرده‌ایم، من و مسافرم از جایی که تاریکی، ناامیدی و بی‌نظمی همه‌چیز را فرا گرفته بود به جایی رسیدیم که نور، امید و تعادل در زندگی‌مان جریان دارد و این مسیر هنوز ادامه دارد؛ اما با چراغ عقل و آموزش  دیگر از پیچ‌وخم‌های مسیر تاریکی نمی‌ترسیم. شاید اگر کسی از بیرون به من و مسافرم نگاه کند، فقط رهایی از اعتیاد را ببیند؛ اما من می‌دانم که این سفر، سفری به درون و سفری برای پیدا کردن دوباره خودمان بود. وادی ششم برای ما نه فقط یک درس؛ بلکه یک نقطه عطف بود جایی که یاد گرفتیم عقل می‌تواند فرمانده باشد و ما می‌توانیم سربازان مطیع او باشیم.

امروز، من یک همسفر رهاشده از ناامیدی‌‌ها هستم و این رهایی را مدیون آموزش‌های کنگره ۶۰، روش DST، درمان نیکوتین، آموزش جهان‌بینی و همه آن لحظاتی هستم که به جای تسلیم، تصمیم گرفتم تغییر کنم.

نویسنده: مسافر نیکوتین مریم رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر سعیده ( نمایندگی شفا مشهد)
رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر سعیده (نمایندگی شفا مشهد)
ویرایش و ارسال: مسافر نیکوتین هایده رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر مریم (نمایندگی فردوسی مشهد)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .