با مرگ، عقل و خاطرات و حافظه از بین نمیروند. تفکر میتواند مثبت یا منفی باشد؛ اما آن چیزی که منطقی و درست است تعقل نامیده میشود. انسان برای تشخیص راه از چاه یا مسیر درست از نادرست به یک مرجع و مقام بالاتر نیاز دارد و این مرجع بالاتر عقل است. عقل از کلمه عربی عقال به معنی هدایتکننده گرفتهشده و سیستم نظارتی ما است؛ برای اینکه عقل بتواند درست قضاوت کند به اطلاعات نیاز دارد. درست مثل یک قاضی که برای صدور حکم، پروندهها را بررسی میکند. عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود است، درحالیکه روح بالطافت و با اراده عقل رهبری میشود و عقل از سرنوشتسازترین مسائلی است که آغاز و پایان مشخص ندارد؛ هر چهقدر عقل درست و با برنامهریزی عمل کند انسان در صلح و آرامش بیشتری خواهد بود.
تمام موجودات از حیوانات و گیاهان تا انسانها دارای تفکر و اندیشه هستند؛ اما میزان آن متفاوت است. انسانها در تمام مسیر تکاملی خود در تلاش هستند تا بهفرمان عقل برسند، آنها معمولاً میدانند چهکاری خوب و چهکاری بد است؛ اما نمیتوانند آن را اجرا کنند و هرگاه انسان بتواند خواستههای عقل را به اجرا درآورد؛ یعنی به آن نزدیکتر شده است. عقل کل، مانند خورشیدی است که بر تمام هستی و نیستی میتابد، همه ما و موجودات مانند خانههایی هستیم که نور از یک روزنه به آنها وارد میشود. این روزنه بهصورت خودکار عمل میکند؛ بنابراین هرچه بیشتر بهطرف ارزشها حرکت کنیم روزنه بزرگتر میشود و نور بیشتری به درون میآید؛ اما اگر به سمت تاریکی و ضد ارزشها برویم، این روزنه تنگتر شده و نور کمتری دریافت میکنیم.
ممکن است بگوییم مغز چیست؟ مغز جایگاهی برای عقل و مترجم آن است؛ همانطور که زبان وسیلهای برای چشیدن و سخن گفتن است؛ بنابراین در حقیقت فرمانروای اصلی ما عقل است. در شهر وجودی انسان یکسری خواستههای غیر معقول نیز وجود دارد و همانطور که فرمانروای یک شهر یا کشور خوبی مردم سرزمین خود را میخواهد عقل نیز خوبی انسان را میخواهد؛ با این حال جهل، نادانی، خودخواهی و تکبر میتوانند عقل را پایین بکشند و چون انسان گرفتار نفس اماره میشود. تمام تصمیمات تحت کنترل خواستههای غیرمنطقی قرار میگیرد. در این شرایط فرد در مستی و غرور غرق میشود و متوجه تخریبهایی که در زندگیاش رخ میدهد نیست و در نهایت این مسیر به ناامیدی و عدم اعتمادبهنفس منجر میشود و انسان را در تاریکی غرق میکند.
آغاز انهدام زمانی است که جسم انسان تا مرز نابودی و سقوط پیش میرود؛ برای اینکه بتوانیم قدرت را از نفس اماره پس بگیریم باید با آگاهی و دانایی این کار را انجام دهیم، نمیتوان یکباره و با ریاضت یک عنصر منفی را به عنصر مثبت تبدیل کرد این کار نیازمند دانش و شناخت است. روزی که نفس مطمئنه به قدرت برسد آن روز، روز فرمانروای عادل یعنی عقل فرارسیده است و ما بهفرمان عقل نزدیک خواهیم شد.
منبع: سیدیهای وادی ششم
نویسنده: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ارسال: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
148