ششمین جلسه از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» روز سهشنبه 21 مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.

سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه باشم و از انرژی و مشارکتهای شما استفاده کنم تا به تعادل برسم و بیاموزم.
بند اول دستور جلسه «عدالت» است و بند دوم اینکه «آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟». در دیکشنری نوشته شده عدالت یعنی برابری؛ برداشت من قبل از کنگره این بود که چرا فلانی فلان ماشین و سرمایه را دارد و من چرا ندارم، و این را عدالت نمیدانستم. اما در کنگره عدالت به این معناست که هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد. عدالت یعنی معرفت، یعنی تعادل، یعنی هر کس به میزان تلاشش نتیجه میگیرد.
در بدو ورود به کنگره، با همه ما با برابری، مساوات و عدالت برخورد میشود. اگر کسی از نظر مالی یا جایگاه اجتماعی در وضع بهتری باشد، با کسی که شکست خورده و همه چیزش را از دست داده یکی است. هر کس که وارد میشود باید جایگاه اجتماعی خود را پشت در بگذارد تا دیگران احساس نکنند کمتر هستند؛ و این عدالت است.
در زورخانهها چالهای هست که هر کس بخواهد وارد شود، باید سرش را خم کند؛ چه شاه باشد و چه گدا، فرقی نمیکند. کنگره هم همینطور است؛ هیچکس در بدو ورود برتری نسبت به دیگری ندارد. راهنما آموزش را به همه شاگردان یکسان انتقال میدهد، صندلیها برای همه یکی است و حتی همان چایی که ما میخوریم، دیدهبانها و ایجنت هم مینوشند. این یعنی فرصت رشد برای همه برابر است تا کسی بهانه نیاورد که مرا تحویل نگرفتند.
اما اصل ماجرا این است: در آن شرایط برابر، آیا من از فرصت استفاده میکنم تا خودم را ارتقا بدهم یا نه؟ ممکن است دو نفر همزمان وارد کنگره شوند؛ یکی درمان شود و خدمتگزار گردد، و دیگری سرسری بگیرد و درمان نشود. آیا این دو برابرند؟ خیر، برابر نیستند، و این عدالت است.
شاید بگویید ما همه مصرفکننده بودیم و برابر هستیم؛ درست است، در بدو ورود برابر هستیم، اما بعد از آن هر کس بر اساس تلاش، خدمت و جایگاهش حساب میشود. پس این دستور جلسه به ما یادآوری میکند که باید تلاش کنیم تا ارتقا پیدا کنیم.
جایگاهی که قبل از کنگره داشتیم صوری بود و به خاطر پول یا مواد به دست آمده بود، اما کنگره اینها را میشکند و جایگاهی حقیقی و پایدار به ما میدهد. مشکل اصلی ما اعتیاد نبود، بلکه عدم تعادل بود. اعتیاد در کنگره بهراحتی قابل درمان است؛ مشکل ما نشناختن جایگاه واقعی خودمان بود، و این جایگاه را کنگره برای ما ایجاد میکند.
هر کس در مسیر درست کنگره باشد و به حرف راهنمایش گوش کند و عمل کند، مثل آب خوردن به درمان میرسد. ما باید آموزش ببینیم و به خدمتگزاران احترام بگذاریم تا به تعادل برسیم و جایگاه اصلی خود را پیدا کنیم.
تهیه گزارش و تایپ متن: مسافر آرش
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
92