English Version
This Site Is Available In English

عقل کلید بازکردن قفل‌ها زندگی است

عقل کلید بازکردن قفل‌ها زندگی است

در این دستور جلسه به یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین مؤلفه‌های صور پنهان انسان اشاره شده است و آن عقل است. حالا عقل از کی شروع شده؟ از زمان تولد ما از رحم مادر است؟ نه، آن مغز از تولد مادر است؛ اما عقل از تولد مادر نیست؛ پس به همین است که انسانی که به دنیا می‌آمد با انسان دیگر فرق می‌کند و اعتقاد ما هم بر این باور است که با مرگ عقل از بین نمی‌رود.

وقتی تفکر می‌کنیم باید یک مقام بالاتر و سیستم نظارتی بالاتری باشد که بر این تفکر ما نظارت داشته باشد که آیا این درست است یا نیست؛ چون مرجع بالا و مقام بالا عقل است خوب حالا برای اینکه این عقل بخواهد حکم صادر کند که این درست است یا نیست احتیاج به اطلاعات و آگاهی دارد. عقل سرنوشت‌ساز مسائلی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما بایستی در تمام سیر مراحل تکامل خود به فرمان عقل برسیم.

در واقع رسیدن به آن امکان ندارد؛ بلکه به آن نزدیک شویم هر چه عقل حساب شده و درست باشد انسان در صلح و آرامش است و هر چه عقل کم باشد دچار بدبختی و بیچارگی می‌شویم. حالا فرمان عقل چه می‌گوید؟ فرمان عقل همان شو شود است. فرمان عقل چیز عجیب‌وغریبی نیست. ابتدا کارهای ساده را به‌موقع انجام‌دادن است، مثال: به‌موقع حمام رفتن و ظرف شستن و آشغال را سر موقع بیرون گذاشتن و به کارهای مهم‌تر هم برسیم. عقل فر ایزدی دارد و به‌طرف مثبت و کار خوب دعوت می‌کند.

سعی کنیم فرمان عقل را به اجرا در آوریم و برای انجام این حرکت لازم نیست به حرکت‌های بزرگ دست بزنیم و کارهای شگفت‌انگیز انجام دهیم. آقای مهندس می‌گویند: «راه رهایی ذره‌ذره شروع می‌شود و در کل از فرماندهی تا فرماندهی نفس اماره از نظر مکانی کمتر از یک مو فاصله است؛ اما از نظر زمانی هزاران سال به طول می‌انجامد». مغز مترجمی است برای عقل همان‌طوری که زبان ابزاری برای گفتن است.

موقعی که قصد انجام کاری داریم، در درون ما نبردی به وجود می‌آید، یکی ما را به کار ضدارزشی و ناامیدی سوق می‌دهد و دیگری ما را به امیدواری، صبر، سعی و تلاش رهبری می‌کند و همان که ما را به سمت ارزش‌ها دعوت می‌کند صدای عقل است. صدای بعدی صدای نفس اماره است و رسیدن به فرمان عقل باتوجه‌به آموزش‌های ناب آقای مهندس رسیدن به مقام رفیع انسانی نیست؛ اما همه چیز را می‌دانیم درست یا غلط‌بودن آن را هم متوجه هستیم.

مشکل همان اجراکردن و کاربردی‌کردنش است. فرمان عقل هر چه می‌گوید، منطقی است اجرایش کنید. عقل کل مانند خورشیدی است که در تمام هستی و نیستی می‌تابد و ما و همه موجودات مثل خانه‌ای هستیم که از یک روزنه نور به‌راحتی وارد آن می‌شود. این روزنه به‌صورت خودکار عمل می‌کند هر چه به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم این روزنه بزرگ‌تر می‌شود و هر چه به سمت ضد ارزش‌ها حرکت کنیم این روزنه کوچک‌تر می‌شود

نتیجه می‌گیریم که کارها روزمره را به‌خوبی به مرحله «شو شود» برسانیم تا در کارها بزرگ‌تر هم به همین «کن‌فیکون» برسیم.

منبع: کتاب ۶۰ درجه زیر صفر

نویسنده: راهنما همسفر عفت ( لژیون اول)

ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)

همسفران نمایندگی خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .