English Version
This Site Is Available In English

حرکت ما در کنگره رسیدن به تعادل است

حرکت ما در کنگره رسیدن به تعادل است

يازدهمين جلسه از دور بیست و هفتم کارگاه‌های عمومی کنگره ۶۰ شعبه باباطاهر همدان به استادی مسافر عليرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر غدیر بادستور جلسه‌ (عدالت، آیا همه افراد در کنگره۶۰ با هم برابرند؟ ) سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود. 

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم مسافر، خداوند تشکر می‌کنم که کنگره‌۶۰ را سر مسیر راه من قرار داد و حال خوشی را که آرزوی آن‌را داشتم تا حدی تجربه کنم و در مسیرش گام بردارم، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم که با تلاش‌های بی‌وقفه و سخت کوشی که داشتند چنین فضا و بستری را برای من مصرف کننده مواد مخدر ایجاد کردند، تا اینجا بیام و درست زندگی کردن را یاد بگیرم و در مسیر آن گام بردارم. همچنین از راهنمای سفر اول خودم آقای حسین رمضانی بسیار سپاسگزارم که با راهنمایی‌های ایشان به رهایی و به این جایگاهی که هستم، رسیدم همچنین از راهنمای سفر دوم خودم آقا عبدالله صدیقی سپاسگزارم و امیدوارم بتوانم رهجوی خوبی باشم و از راهنمای لژیون درمان سیگارم اقای اسماعیل امرایی بسیار سپاسگزارم که به من کمک می‌کنند و همچنین از تمامی خدمتگزاران عزیز، راهنمایان، مرزبانان، ایجنت و همه دوستانی که خدمت می‌کنند سپاسگزارم که به بنده انرژی مثبت می‌دهند و من نیز از محبت‌های آنها انرژی می‌گیرم. 

اما در مورد دستور جلسه عدالت، آیا همه افراد در کنگره ۶۰ با هم برابر هستند؟

در واقع حرکت ما در کنگره رسیدن به تعادل است، که مفهومی از عدالت است و این حرکت از معرفت شروع می‌شود و با کسب آگاهی، دانش و آموزش‌های کنگره‌۶۰ ما به عمل سالم می‌رسیم و این عمل سالم در واقع ما را به سمت عدالت سوق می‌دهد و اینجاست که عدالت پدیدار می‌شود، و لوگوی کنگره‌۶۰ نشان دهنده همین موضوع است. 

در تعادل، انسانی که بتواند در درون خود و بین نیروهای درونی خود، عدالت را برقرار کند، در زندگی بیرون خودش هم می‌تواند عدالت و تعادل را برقرار کند و انسان متعادلی باشد. 

یکی از تخریبات مهم اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهر وجودی انسان، بر هم زدن نظم است و تعادل انسان را برهم می‌ریزد، همچنین بخش اعظم نیروهای درونی انسان را که ما درون خودمان داریم، من که مصرف کننده مواد مخدر بودم با مصرف مواد مخدر، بخش زیادی از انرژی که در درون خودم داشتم را صرف خماری و نعشگی می‌کردم و همین موضوع باعث می‌شد که نیروی دیگری برای خرج کردن کارهای مهمتر نداشته باشم، 

همینطور که استاد امین در صحبت‌هایشان اشاره می‌کنند که اگر من یک میلیون تومان پول برای خرج امروز داشته باشم اگر آن را مدیریت نکنم و برای هر چیزی بی‌رویه خرجش کرده و برای هر چیز بی‌ارزشی این پول را استفاده کنم، قطعاً برای کارهای ضروری خودم می‌مانم، پس نگه داشتن انرژی برای بدن خیلی مهم و ضروری است. در فرایند درمان اعتیاد با به تعادل رسیدن جسم و جهان‌بینی تا حدودی انرژی‌های درونی را به تعادل می‌رسانیم نمی‌توانیم از این انرژی‌ها درست استفاده کنیم، به خاطر همین است که نظم در کنگره۶۰ باعث حال خوبی‌های من می‌شود یعنی با برقراری این نظم در خوابیدن، خوردن، بیدار شدن، سر کار رفتن و ... سعی کردم این تعادل را حفظ کنم، و تمام ساختار کنگره‌۶۰ هم از نظمی که اقای مهندس به موادش داد، شروع شده است و اینکه همه افراد در کنگره۶۰ با هم برابر هستند یا نه؟ در واقع امکانات و آموزش‌هایی که در کنگره به همه داده می‌شود برای همه افراد یکسان است. از جمله سی‌دی‌هایی که بیرون می‌آید، قوانینی که هست، لباس سفیدی که همه می‌پوشند و ... بعد این سوال پیش می‌آید که آیا همه با هم برابرند و همه افراد در یک جایگاه هستند؟ یا اینکه جایگاه‌ها باهم تفاوتی ندارند؟

اینجاست که موضوع تفاوت مشخص می‌شود که تازه وارد یک جایگاهی دارد، سفر اولی یک جایگاهی دارد، راهنماها، مرزبانان و ایجنت، هر کدام یک جایگاه مشخصی دارند، هر یک از افراد کنگره۶۰ بر اساس تلاشی که کرده است، معرفت و دانشی که کسب کرده، توانسته برای خودش یک جایگاهی را بوجود بیاورد، و دیگران را مجبور می‌کند که به او احترام بگذارند،

یک مصرف کننده مواد مخدر از خانواده و جامعه طرد می‌شود، جایگاه خودش را در جامعه از دست می‌دهد و جایگاه خودش در تنهایی و بعضا زیر پل یا کنار خیابان و جوی‌آب واقع می‌شود، ولی آیا قرار است که همان جور بماند؟ به نظر من بله عدالت است کسی که مصرف کننده بوده و الان به این جایگاه رسیده، وقتی که یک مصرف کننده مواد مخدر به سوی آگاهی، نظم و دانش قدم برمی‌دارد و به درمان و رهایی می‌رسد، خانواده و جامعه او را می‌پذیرند و قبولش می‌کنند، برای خودش جایگاهی درست می‌کند، همین مصرف کننده‌ای که زمانی هیچکس او را قبول نداشت و نمی‌پذیرفت و از همه جا رانده شده بود الان به درمان رسیده و جایگاهی برای خودش کسب کرده و کمک می‌کنند افراد دیگری نیز درمان شوند و به رهایی برسند، و اینجاست که تفاوت‌ها مشخص می‌شود در مورد تفاوت‌ها هم می‌توانیم این را مثال بزنیم که رهجویی که قوانین را کاملاً رعایت می‌کند و درست سفر می‌کند و از دستورات راهنما سرپیچی نمی‌کند و در مقابل یک رهجوی دیگر در جلسات منظم حاضر نمی‌شود از دستورات راهنما سرپیچی کرده و به قوانین کنگره احترام نمی‌گذارد، آیا رفتار و برخورد راهنما باید با این دو رهجو باید یکسان و مساوی باشد؟ این طور نیست، طبیعتا راهنما به رهجویی که کاملا منظم است و به قوانین احترام می‌گذارد و درست سفر می‌کند، وقت بیشتری برای او می‌گذارد، و آموزش بیشتری به او می‌دهد چون این رهجو که درست و بی نقص سفر می‌کند خواسته‌هایی از راهنما دارد و از ایشان می‌خواهد که آموزش‌های بیشتری به وی بدهد و راهنما نیز در جهت خاصه و نیاز رهجو، این کار را برای او می‌کند. 

آنهایی که خدمت کرده و بخشش و به دیگران محبت می‌کنند، با آن‌هایی که خیانت کرده و خدمتی ندارند و بخشش نمی‌کنند، آیا می‌شود این‌ها با هم برابر باشند؟ واقعا اگر همچین اتفاقی بیفتد این عدالت نیست

 چنین فضایی درست شده و فضای بی‌نظیری است و در جامعه چه در سطح دانشگاهی و نه در هیچ سطح دیگری همچین آموزش‌هایی برای درست زندگی کردن وجود ندارد. 

و اما موضوعی که خیلی مهم است این است که من وارد کنگره شده‌ام و در مسیر تعادل حرکت می‌کنم، من همیشه سر دوراهی قرار می‌گیرم، و این دوراهی‌ها همیشه هست یا خوب یا بد من چطور می‌توانم تشخیص بدهم و بهترین راه چیست در این موقعیت؟

اینجاست که من باید شناخت پیدا بکنم نسبت به کارهای روزانه‌ام و یا نسبت به محل کارم و شرایطی که در آن هستم که بتوانم تشخیص بدهم که در آنجا کدام راه را انتخاب کنم و همه این‌ها نیازمند آموزش است و باید یاد بگیرم که در این دوراهی‌ها بتوانم سربلند بیرون بیایم از اینکه به صحبت‌های من توجه فرمودید متشکرم. 

عکس و تایپ:مسافر علی (لژیون هفتم)

تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا (لژیون هشتم) نگهبان سایت 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .