تفکر هم می‌تواند مثبت باشد و هم منفی

تفکر: به زبان عامیانه و قابل فهم برای هرکس؛ یعنی استفاده و به کار گرفتن عقل در همه‌ موضوعات و زندگی. تفکر هم می‌تواند مثبت باشد و هم منفی، مثلا می‌توانیم برای درمان یک بیماری تفکر کنیم یا برای دزدی و قتل. تفکر در حقیقت همان تعقل است، عقل از کلمه‌ی عربی عقال گرفته شده، در پره‌های بینی شتر طنابی را رد می‌کنند که اسمش عقاله است که شتر سوار با کشیدن آن طناب، شتر را به راست و چپ هدایت می‌کند؛ اما سیستم هدایتی ما عقل است که نیاز به اطلاعات و آگاهی دارد.

مثلا ما می‌دانیم یک چیزی را نباید بخوریم یا از ارتفاع نپریم، برای انجام همه‌ این کار‌ها بلافاصله موضوع در سیستم عقل بررسی می‌شود، آن وقت می‌توانیم بفهمیم این کار غلط یا درست است. مهندس دژاکام با تدبیر و دانش بالایی که دارند در وادی‌ها که هرکدام پیرو وادی قبلی است، پله‌پله راه را به ما نشان می‌دهند. در وادی ششم می‌گویند حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا نماییم.

عقل یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌های صور پنهان و سرنوشت‌ساز‌ترین مسائلی است که آغاز و پایانی ندارد؛ حتی با مرگ هم از بین نمی‌رود. انسان باید برای تکامل از  فرمان عقل پیروی و تبعیت کند. وارد کنگره که شدم با آموزش‌های ناب راهنمایان و مطالعه کتاب‌های آقای مهندس تازه متوجه شدم چقدر در استفاده از عقل سلیم درمانده هستم و چقدر تحت فرمان نفس امرکننده بودم. آموختم که قبل از هر تصمیمی باید تفکر کنم تا به فرمان عقل نزدیک شوم، اگر در زندگی به خواسته‌ای نمی‌رسیم حتما خیری در آن است؛ پس ناامید نباشیم، کار‌های ضداررشی را تکرار نکنیم، از گذشته درس بگیریم و به آینده با دید مثبت بنگریم، امیدوار باشیم چون خداوند ما را رها نمی‌کند.

اجرای کلیه فرامین الهی ما را به راه مسقیم هدایت می‌کند؛ چرا که فرمان الهی همان فرمان عقل است و بالعکس. در انجام کارها نباید عجله کنیم؛ بلکه مناسب است تفکر کنیم و به صدای نفس امرکننده گوش نکنیم؛ چرا که یک نیروی فوق العاده قوی است و با خودخواهی فرماندهی می‌کند، نمی‌گذارد ما به فرامین عقل توجه کنیم، ما را به سمت ضد ارزش‌ها و نا‌امیدی‌ها می‌کشاند و به اعماق سیاهی‌ها می‌برد در نتیجه انسان به سیه روزی می‌رسد؛ اما چگونه؟

لازم نیست حرکت‌های بزرگ انجام بدهیم از چیزهای کوچک شروع کنیم، مثلا عقل فرمان می‌دهد پس‌انداز کن، در کار دیگران تجسس نکن، دزدی نکن، غیبت نکن و... باید به فرمانش توجه کنیم تا به فرمان‌های بزرگ برسیم. عقل مانند خورشید است و ما مانند خانه و هر چه به سمت روشنایی‌ها و ارزش‌ها برویم عقل بیشتر به خانه ما وارد می‌شود و هر چه به سمت تاریکی‌ها برویم این روزنه تنگ‌تر می‌شود. فاصله نفس امرکننده تا عقل یک مو است؛ ولی برخی فکر می‌کنند هزاران سال طول می‌کشد.

این وادی به ما می‌آموزد که فرمان عقل را بشنویم تا بتوانیم  خوب را از بد تشخیص دهیم که کدام صدا، صدای نفس اماره و کدام صدا، صدای عقل است و روزی که نفس مطمئنه به قدرت برسد آن روز، روز فرمانروایی مطلق فرمانروای عادل یا عقل خواهد بود و ما به فرمان عقل نزدیک می‌شویم. من از این آموزش‌ها بسیار خرسندم و خداوند را شاکرم. امید آن دارم روزی اذنش صادر شود و تمام مصرف کنندگانی که گرفتار فرمان نفس امرکننده در تاریکی هستند، راه روشنایی و نور برایشان هموار شود و به درمان، رهایی و نفس مطمئنه برسند.

نویسنده: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر نفیسه (لژیون هفدهم)
منبع: آموزش‌های کنگره۶۰ و کتاب عشق
رابط خبری و ویراستار: همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر نفیسه (لژیون هفدهم)
ارسال : همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز  (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران شعبه شمس