تیتر وادی ششم:« حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا کنیم.» در جزوه جهانبینی، جسم انسان به یک شهر یا کشور تشبیه شده است؛ همانطوری که در یک شهر یا کشور اقوام مختلفی زندگی میکنند اعم از انسانهای صالح، خردمند و انسانهای شرور و جاهل، هر کدام افکار مخصوص به خود را دارند و دوست دارند طبق آن زندگی کنند که افکار و نوع زندگی این ساکنین موجودیت آن شهر را تعیین میکند؛ ولی اگر هر کس بخواهد طبق خواسته خود رفتار کند دیگر در آن شهر صلح و آرامشی نخواهد بود؛ بنابراین لازم است که در شهر افرادی باشند قوانینی را وضع کنند که هر کسی طبق خواسته خود عمل نکند. به همین خاطر در هر شهر و کشور شورا و مجلس وجود دارد.
جسم انسان هم به همینگونه است. انسان خواستههای زیادی دارد و نفس انسان مراحل مختلفی دارد. ممکن است شخص در نفس اماره باشد یعنی بدون تفکر، فرمانبردار خواستههای خود باشد و اجرا کند و یا در نفس لوامه قرار داشته باشد به همین خاطر انسان دارای عقل است، یعنی هر خواستهای که داشته باشد برای اجرا شدن باید عقل آن را تایید کند که عقل فرمانده کل بدن نامیده میشود؛ البته به اشتباه اکثر مردم که تصور میکنند جایگاه عقل در مغز است، این تفکر اشتباه است؛ چون مغز جزء صور آشکار است و عقل جزء صور پنهان میباشد. اگر جایگاه عقل در مغز بود با مرگ از بین میرفت و با از بین رفتن مغز نیز از انسان دیگر چیزی باقی نمیماند. گفته میشود عقل هیچگاه اشتباه نمیکند؛ اما چرا بیشتر وقتها حتی بعد از تفکر متوجه میشویم که اشتباه تصمیم گرفتیم و راه اشتباهی را انتخاب کردیم؛ با خود میگوییم من که راه عقلانی را رفتم و احساسی تصمیم نگرفتم پس چرا نشد؟ عقل با توجه به اطلاعاتی که به او داده میشود تصمیم میگیرد. شاید اطلاعاتی که ما در مورد آن موضوع داشتیم اطلاعات ناقص و محدودی بوده که عقل طبق آن تصمیم گرفته و فرمان اشتباهی صادر کرده است یا ممکن است حسهای ما آلوده باشد که باعث شده تصمیم اشتباهی بگیریم. در اینجا متوجه میشویم که دانایی نقش بسیار مهمی دارد؛ یعنی هر چقدر دانایی بیشتر باشد کار عقل راحتتر است. دانایی عقل محدود است ولی در حال تغییر به جهت صعود میباشد. عقل همه چیز را نمیداند بنابراین بایستی وقتی درستی یا نادرستی کاری را نمیدانیم آن کار را انجام ندهیم، یعنی خودداری کنیم که در وادی پنجم در اینباره صحبت شده است.
نکته دیگر رسیدن به فرمان عقل است که همیشه در دعاهای کنگره۶۰ میخواهیم که به فرمان عقل نزدیک شویم. فرمان عقل چیست؟ چگونه میتوان به آن نزدیک شد؟ رسیدن به فرمان عقل یعنی کارهایی را که میدانیم غلط است انجام ندهیم و چیزهایی که میدانیم درست است را انجام دهیم. متاسفانه اکثر ما آدمها با اینکه میدانیم یک راهی اشتباه است ولی بارها آن را تکرار میکنیم. در صورتی که ضربالمثل هم داریم که انسان عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. برای نزدیک شدن به فرمان عقل نیاز به تمرین داریم با تمرین از کارهای کوچک، ذرهذره میتوان به فرمان عقل نزدیک شد یعنی اگر قرار است یک کار کوچکی را انجام دهیم مثل شستن ظرفها، مسواک زدن به تاخیر نیندازیم و همان لحظه انجام دهیم. انجام همین کارهای کوچک در زمان خودش به ما کمک میکنند تا به فرمان عقل نزدیک شویم.
منبع: کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود و جزوه جهانبینی
نویسنده: همسفر فاطمه
رابط خبری: همسفر معصومه (لژیون اول)
ویرایش: همسفر راضیه دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد-اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
25