موضوع بحث این مقاله وادی ششم یا به عبارتی قانون نهم است. مبحث وادیها رساندن تمامی مخاطبین به سمت صراط مستقیم است. سرفصل این وادی حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم و موضوع این وادی در مورد عقل و رسیدن به فرمان آن است. در تفسیر این موضوع ابتدا باید بدانیم عقل چیست؟ از چه چیزی ساخته شده است؟ در کجا قرار دارد؟ آیا در صور آشکار یا در صور پنهان است؟ چه فرمانی میدهد؟ چه میگوید؟ چه روزی روز فرمانروایی عقل است؟ عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود است، آغاز و پایان مشخصی ندارد و مانند خورشید به تمام هستی میتابد.
ما در مقابل عقل بسان خانههایی هستیم که از یک روزنه کوچک آن نور به ما میتابد. عقل از موادی تشکیل شده که ذرهای از آنرا نمیدانیم. عقل از گوشت، پوست و استخوان نیست، به همین دلیل فناناپذیر است و با مرگ از بین نمیرود. سؤال این است؛ پس مغز چیست؟ آیا مغز و عقل هر 2 یکی هستند؟ باید گفت مغز مترجمی برای عقل است مانند زبان که وسیله و ابزاری است برای چشیدن. عقل در کشور وجودی یا همان جسم ما حکم یک فرمانروای عادل و بزرگ است که نشان از قدرت مافوق دارد. عقل دارای فرایزدی است. حال باید ببینیم عقل چه فرمان میدهد، چه میگوید و فرمانهای او ما را به کجا میرساند.
کلیه فرامین این فرمانروای بزرگ بیانی از صلح، آرامش و رسیدن به هدف والای انسانی یا جایگاه هدایت شده است؛ یعنی جایی که هر چه فرمان بدهیم همان به اجرا در بیاید و ما را به صراط مستقیم برساند مانند زمانیکه میخواهیم درست تصمیم بگیریم؛ یعنی ناامید نشویم و همه چیز را سیاه نبینیم، کارهای ضد ارزشی نکنیم و موفق به انجام کارهای نیک شویم. انسان در مسیر زندگی در شرایط خاص در وجود خود نجواهایی دارد که در اثر اوضاع و احوال روزگار به وجود میآید. این نجواها گاهی ما را به سراغ ارزشها، امیدواری، صبر و تلاش میکشاند که به این نجوا صدای عقل میگویند. گاهی هم این نجواها ما را به پوچی، بیارزشی، ناامیدی و سیاهی میکشاند که آن صدا، صدای نفس است.
همیشه در وجود ما بین این 2 نیرو نبرد وجود دارد. نبردی بین عقل و نفس که هر 2 در صور پنهان ما هستند. نفس خود 3 قسمت دارد که همیشه عقل فرمانروا تحت تأثیر این 3 نیرو است. نیروی اول نفس اماره یا همان نیروی فوقالعاده زیرک که همیشه امرکننده بوده و سعی میکند فرمانروای عادل را تحت تأثیر ناامیدی قرار داده و به سیاهی بکشاند. نیروی دوم نفس لوامه یا نیرویی که به نام نفس سرزنشکننده است و سعی در بیدار کردن وجدان آدمی دارد. سومین نیرو نفس مطمئنه است که فرمان تصفیه و پالایش را میدهد. در این زمان است که عقل به فرمانروایی و قدرت میرسد.
زمانیکه به نفس مطمئنه میرسیم در واقع به فرمان عقل نزدیک میشویم که ما در 2 کلمه میگوییم فرمان عقل که رسیدن به این فرمان به طور مطلق کار سادهای نیست. هر چه به آن نزدیکتر میشویم به هدف و آرامش بیشتری میرسیم؛ اگر حکم عقل را در جهان جسم و جان خود پذیرا شویم و به دستورات او توجه نماییم به صراط مستقیم نزدیکتر خواهیم شد. البته به شرط آنکه اطلاعاتی که توسط حواس به عقل منتقل میشود درست باشد. خواستههای غیر معقول نفس را نباید به حساب عقل بگذاریم؛ زیرا که عقل به تنهایی فرمان اشتباه نمیدهد مگر اطلاعات غلط به او داده شود. حس اولین شروع برای راهاندازی قوه عقل است؛ ولی باز هر زمان که تصمیم بگیریم به سمت یأس، ناامیدی، ناکامی یا مسائل ضد ارزشی برویم، نفس امرکننده بر ما چیره گشته و با القاء افکار منفی سرتاسر شهر وجودی ما را به لرزه میاندازد. به هرحال راه چاره فقط در یک چیز است که سعی کنیم فرمانهای عقل را به اجرا درآوریم.
برای انجام این حرکت لازم نیست دست به حرکتهای بزرگ بزنیم یا کارهای شگفتانگیز انجام بدهیم؛ بلکه چنانچه عقل ما فرمان میدهد که مثلاً به حمام برو، زبالهها را بیرون بگذار یا هزینههای اضافی را حذف کن، پسانداز کن و در کار دیگران دخالت نکن؛ باید به فرمانش توجه کنیم تا به آرامی بتوانیم فرمانهای بزرگ را به اجرا درآوریم و بدانیم تا زمانیکه فرمانبردار عقل نشویم، هرگز قادر نخواهیم شد که به فرماندهای لایق تبدیل شویم. آخرین مراحل آرایش جسم، فرمان فکر و عقل است. پیرامون بعد خویش پس از انتقال، تفکر و تعقل ایجاد تصاویر مجازی مینماید؛ باید تفکر کنید. در پایان بایستی بدانیم از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره از نظر مکانی یک مو فاصله است؛ ولی از نظر زمانی هزاران سال به طول میانجامد.
منابع: کتاب عشق، کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر
نویسنده: همسفر پری رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
34