عقل مانند یک فرمانده عمل می‌کند

"یک مو فاصله از فرماندهی نفس اماره تا فرماندهی عقل" در مقوله شناخت انسان، مواد‌مخدر، ارائه راه و روش درست به مصرف‌کنندگان موادمخدر و نیز خانواده‌های آن‌ها برای رهایی از اعتیاد، کنگره۶۰ مثلث درمان را مطرح کرده که اضلاع آن جسم، روان و جهان‌بینی است که باید به تعادل برسند.‌ وادی‌های کنگره۶۰، چراغ راه ما و نقش بسیار مهمی در شناخت ما نسبت به خودمان و جهان پیرامونمان را برعهده دارند.

تمام وادی‌های کنگره۶۰ روی مقوله انسان فرود می‌آیند و قوانین مربوط به زندگی بهتر، توام با آرامش بیشتر را به همراه دارند. وادی ششم در مورد این‌که حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم صحبت می‌کند؛ این وادی، عقل را به‌عنوان یک فرمانروا معرفی کرده است که باید فرامینش را اجرا نماییم. وقتی تعریف درستی از عقل داشته باشیم، می‌توانیم آن را بشناسیم و درک درستی از فرامینش داشته باشیم.

عقل مانند یک فرمانده عمل می‌کند و یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های صور پنهان انسان است و روح با لطافت منحصر به خود با اراده عقل رهبری می‌شود؛ عقل آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما بایستی در تمام سیر تکاملی خود به فرمان آن، یعنی فرمان عقل برسیم. روز اولی که فرد وارد کنگره۶۰ می‌شود، واژه "شو" را انجام داده است و اگر به فرامین و دستورات کنگره۶۰ دقیق عمل کند، در آخر به واژه "شود" خواهد رسید.

عقل کل، مانند خورشیدی است که به تمامی هستی و نیستی می‌تابد؛ هرچه ما به طرف ارزش‌ها و روشنایی‌ها حرکت کنیم، در نتیجه نور (عقل) بیشتری دریافت می‌کنیم و هرچه به طرف ضد ارزش‌ها و تاریکی‌ها حرکت کنیم، نور کمتری برای ادامه مسیر خواهیم داشت. عقل در شهر وجودی ما، در حکم یک فرمانروای عادل است که نشان از قدرت مافوق و یا به دیگر سخن فر ایزدی دارد.

اجرای کلیه فرامین این فرمانروای بزرگ (عقل) ما را به راه مستقیم هدایت می‌کند تا به جایی برسیم که بگوییم "شو، شود."  به‌عبارتی هرچه فرمان بدهیم، همان اجرا می‌شود. عقل با وجود این‌که یکی از مولفه‌های صور پنهان است، ولی ما می‌توانیم او را حس کنیم و صدایش را بشنویم.

اگر در شرایط خاصی قرار بگیریم که اوضاع و احوال روزگار به نفع ما نیست و شرایط برای انجام کار ضد ارزشی مناسب است، بلافاصله صدایی در درون می‌گوید که ناامید نشو، اوضاع تغییر خواهد کرد و این کار ضد ارزشی را انجام نده و صدای دیگری بلافاصله می‌گوید که زندگی هیچ ارزشی ندارد، همه انجام می‌دهند، کسی متوجه نمی‌شود و‌ اتفاقی نمی‌افتد. حتماً حالا دیگر متوجه می‌شویم که اولی صدای عقل و دومی صدای نفس امرکننده است؛ زیرا در مقابل این فرمانروای عادل، یک نیروی بسیار قوی و زیرک قرار دارد که نمی‌گذارد ما به‌راحتی به فرامین عقل توجه نماییم.

زمانی‌که برعلیه فرمانروای لایق یک کودتای بی‌سر و صدا به انجام برسد، عملا فرمانروا از قدرت کنار گذاشته می‌شود، در حاشیه قرار می‌گیرد و فقط گاهی دستوری می‌دهد و در واقع زمام امور در اختیار نفس امر کننده قرار دارد تا این‌که یکی دیگر از بزرگان شورا با نکوهش و سرزنش، قدرت را از نفس امرکننده می‌گیرد و به دنبال فرمانروای بزرگ می‌رود و او را به قدرت برمی‌گرداند؛ البته این قدرت کامل و مطلق نیست.

اوضاع گاهی آشفته و گاهی خوب می‌شود؛ ولی زمانی خوب است که با تلاش خودمان در جهت درست قرار داشته باشیم. اگر روزی نفس مطمئنه به قدرت برسد، آن روز، روز فرمانروایی مطلق فرمانروای عادل (عقل) خواهد بود. در دعای کنگره۶۰ از خدا می‌خواهیم که به فرمان عقل نزدیک شویم؛ نزدیک شدن به فرمان عقل را از کارهای ساده شروع کنیم؛ اگر با خودمان قرار می‌گذاریم که سرساعت کاری را انجام دهیم، حتما به قول خودمان پایبند باشیم؛

اگر قرار باشد پس‌انداز داشته باشیم، این کار را شروع کنیم؛ این‌ها نشانه‌هایی از نزدیک شدن به فرمان عقل است، تا به آرامی بتوانیم فرمان‌های بزرگ را اجرا کنیم و بدانیم تا زمانی‌که فرمان‌بردار عقل نشویم، هرگز به فرمانده‌‌ای لایق تبدیل نمی‌شویم. از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره، از نظر مکانی یک مو فاصله است؛ ولی از نظر زمانی، هزار سال به طول می‌انجامد؛ پس آن کنیم که فرمان است.

منبع: سایت کنگره۶۰ و مقاله آقای خدامی
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیست‌و‌سوم)
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیست‌و‌سوم)
عکاس: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیست‌وپنجم) دبیر اول سایت
ثبت: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد