دستور جلسه این هفته «وادی ششم و تأثیر آن روی من» است. وادی ششم میگوید: «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم».
چرا عقل؟
فرمان عقل چیست؟
چطور بفهمم که فرمان عقل من درست است؟ به عبارتی؛ عقل من درست فرمان میدهد یا نه؟
چرا با اینکه عقل من فرمان میدهد دروغ نگو یا غیبت نکن و...، باز قادر نیستم آن را اجرا کنم؟
چه کار کنم که به فرمان عقل برسم؟
اینها سؤالهایی بود که با خواندن تیتر وادی ششم در ذهن من ایجاد شد. وادیهای کنگره ۶۰ نقش بسیار مهم و حیاتی در شناخت ما نسبت به خودمان به عهده دارند. وقتی به وادیهای کنگره ۶۰ نگاه میکنیم، میبینیم که تمام آنها روی مقوله انسان فرود میآیند و قوانین مربوط به زندگی انسان، به دور از ضد ارزشها، تعامل ما با عوامل محیطی، زندگی، دیگران، خود و هستی را بیان میکنند.
در این وادی، ما با دو پارامتر اساسی از صور پنهان انسان روبهرو میشویم؛ عقل و نفس. کنگره ۶۰ برای شناخت هر چه بهتر ما از خودمان و در مقوله شناخت انسان، شهر وجودی انسان را به دو بخش تقسیم کرده است؛ صور آشکار و صور پنهان.
صورآشکار؛ اجزایی از انسان هستند که با چشم فیزیکی قابل رویتاند؛ مثل دست، پا، سر، قلب، کلیه و...
صورپنهان؛ اجزایی هستند که با چشم فیزیکی قابل دیدن نیستند؛ مثل روح، نفس، عقل، حس، ذهن و...
عقل؛ یکی از اجزا و پارامترهای اساسی صور پنهان است که نمیدانیم جنس آن از چیست. قدر مسلم از موادی که میشناسیم نیست؛ فقط میدانیم که هست؛ حتی نمیدانیم که در کجا قرار دارد. شاید تصور شود که جایگاه آن در مغز است؛ اما باید بگوییم که مغز ابزاری است در دست عقل و مترجم یا اپراتوری است که رابطه عقل را از صور پنهان با صور آشکار برقرار میکند.
عقل؛ نیرویی است که فرّ ایزدی دارد؛ یعنی شکوه الهی دارد. قدرت آن برگرفته از قدرت الهی است. هر قدر ما بیشتر در صراط مستقیم باشیم و به نیروی الهی نزدیکتر شویم، قوه تعقل ما نیرومندتر، فعالتر و حضورش پررنگتر میشود و هرقدر از صراط مستقیم دور شویم، نیروی عقل کمتر و قوه تشخیص آن ضعیفتر خواهد شد. کارعقل سنجش و ارزیابی است. عقل میزان و ترازو است تا به ما بگوید که خواستههای ما درست است یا نه. خواستههایی که توسط عقل تأیید میشوند را «خواستههای معقول» میگوییم؛ یعنی خواستهای که مهر تأیید عقل را دارند و خواستههایی که عقل آنها را تأیید نمیکند «خواستههای نامعقول» هستند.
انسان موجودی است که به او اختیار کامل تفویض شده است. ما در زندگی روزمره مرتباً بر سر دو راهیها و چندراهیهای متعدد قرار میگیریم، برویم یا نرویم، بگیریم یا نگیریم، بگوییم یا نگوییم، انجام بدهیم یا انجام ندهیم. خلاصه این که دائماً باید تصمیم بگیریم و راه خود را تشخیص بدهیم. به دنبال تفویض قدرت عظیم اختیار به انسان از سوی قدرت مطلق، قدرت تشخیص و قضاوت قدرتمندی نیز به انسان داده شد تا از عهده اختیار برآید و به بیراهه نرود و آن قدرت درونی همان عقل است. جایگاه عقل به قدری بلند مرتبه است که در وادی ششم گفته شده روح، با لطافت منحصر به فرد خود، تحت اراده عقل راهبری میشود.
اما نفس؛ نفس اصلیترین و اساسیترین پارامتر شهر وجودی انسان و از اجزای صور پنهان است که در کلام الله شریف نیز به کرات از آن یاد شده است. ممکن است تا کنون از نفس بسیار شنیده باشیم؛ مثل نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه، نفس ملهمه و...؛ اما در مورد خود نفس و این که نفس چیست، شاید اطلاعات چندانی نداشته باشیم. کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» تعریف جالبی از نفس ارائه میکند که میتواند بسیار به ما کمک کند؛ نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند، در ظاهر و باطن و خواسته دارد. طبق آموزشهای کنگره، نفس سه مرحله دارد؛ نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه.
در مرحله نفس اماره که پایینترین مرحله نفس در انسان است، نفس دستور میدهد و هر چیزی را میخواهد، بدون توجه به خوب یا بد بودن آن. در این مرحله عقل انگار حضور ندارد و این به دلیل نداشتن اطلاعات و دانایی است. در کلام الله اشاره شده که هنگامی که نفس به مرحله میانه میرسد، به او فجور و تقوی الهام میشود. در مرحله نفس لوامه، ما با دو نوع الهام و القا روبهرو میشویم؛ هم افعال ضد ارزش و هم کارهای ارزشی. این ما هستیم که باید تشخیص بدهیم به کدام سو برویم. در این مرحله با رشد مثلث دانایی، قوه تعقل نیز رشد میکند و آرام آرام عقل خودش را نشان میدهد. انسان در این مرحله گاهی خوب است و گاهی بد؛ گاهی به خواستههای نامعقول پاسخ میدهد؛ ولی بعد شدیداً پشیمان میشود.
مرحله نفس مطمئنه؛ مرحلهای است که انسان اطمینان کامل نسبت به خوب یا بد بودن افعال و خواستهها دارد. قوه تعقل او به قدرت بالایی رسیده و مثلث دانایی او رشد زیادی کرده است. حال با این توضیحات؛ همه واقف هستیم که در چه مرحلهای از نفس قرار داریم؛ اما برای رسیدن به فرمان عقل و نزدیک شدن به آن، باید توجه کنیم که حتماً نباید کارهای شگرف و بزرگ انجام دهیم؛ بلکه با انجام کوچکترین و جزئیترین کارها میتوان کمکم به فرمان عقل نزدیک شد و به درجه «شو شود» رسید.
آقای مهندس در صحبتهای روز چهارشنبه فرمودند: رسیدن به فرمان عقل؛ یعنی پیدا کردن اسم اعظم و واقعاً هم همین است. انسانی که در این مرحله است، در آرامش میباشد، مثلث دانایی او رشد کرده و به دانایی مؤثر رسیده است. اگر فهمیده که دروغ بد است، قدرت این را پیدا کرده که آن را انجام ندهد و همه اینها فقط با آموزش به دست میآید. کنگره واقعاً برای همه ما این بستر را فراهم کرده و باید قدردان آقای مهندس باشیم که هم به ما یاد میدهند و هم زمینه را برایمان فراهم میکنند. پس قدر خدمت در کنگره را بدانیم و گوش به فرمان باشیم تا انشاالله همگی کمکم بتوانیم به فرمان عقل نزدیک شویم.
نویسنده: راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
93