همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر رعنا:
وقتی اولین بار وادی ششم را شنیدم که میگوید: «حکم عقل را در قالب فرماندهی، باید اجرا کنیم»، انگار تصویری در ذهنم ساخته شد قلعهای بزرگ که وسط آن، فرماندهای نشسته به اسم «عقل». این فرمانده باید برای همهی بخشهای شهر وجود من تصمیم بگیرد.اما عقل تنها نیست، او به گزارشهایی که از «دروازه حس» میرسد اعتماد میکند. هرچه حس به او بدهد، همان را مبنا قرار میدهد.
سالهای قبل از کنگره، نگهبان حس من خوابآلود و بیتوجه بود. هر خبری را میگرفت، بدون بررسی میفرستاد برای فرمانده. دشمنی هم همیشه بیرون قلعه پرسه میزد؛ اسمش «نفس اماره» بود. او گاهی با وعدهی لذت و راحتی، و گاهی با ترساندن و ناامید کردن، حس مرا فریب میداد.من نمیدانستم که گزارشهای دروغ نفس اماره، وقتی وارد عقل میشود، عقل هم ناخواسته فرمان اشتباه میدهد. و من بارها بر اساس همین فرمانهای اشتباه، تصمیمهایی گرفتم که زندگیام را ویران کرد.
وقتی وارد کنگره شدم، تازه فهمیدم که باید اول دروازه حس را پاک کنم. آموزشها گفتند: «حس با مهار نفس اماره پالایش میشود.» این جمله برایم مثل پیدا کردن کلید قلعه بود.شروع کردم به تمرین؛ هر وقت وسوسه یا خشم یا حسادتی به سراغم آمد، قبل از اینکه دروازه حس را باز کنم، مکث میکردم و به خودم میگفتم: «آیا این حرف یا کار، واقعاً درست است یا نفس اماره دارد من را بازی میدهد؟»
کمکم نگهبان حس من بیدار شد، قوی شد و یاد گرفت هر گزارشی را بررسی کند. و وقتی حس پاک وارد عقل شد، عقل من هم فرمانهای درست و روشن صادر کرد.امروز قلعه وجودم آرامتر است. فرمانده عقل، با چشمانی باز و اطلاعات درست، مرا هدایت میکند. دیگر اجازه نمیدهم دشمن نفس اماره به این راحتی وارد شود.برای من، وادی ششم یعنی بیدار کردن نگهبان حس، پاک نگه داشتن دروازههای ورودی، و اعتماد به فرماندهای که با اطلاعات درست، بهترین تصمیم را میگیرد.البته من در آغاز این مسیر هستم یعنی شناخت خود و دشمن خود و راه بی پایان است.
همسفر شیده رهجوی راهنما همسفر رعنا:
آغاز به نوشتن میکنم بدون مقدمه مثل همیشه صدای ناجی عشق ومحبت وایمان جناب آقای مهندس روح خسته مرا نوازش کرد و به جسم ناتوانم توانایی بخشید به اطرافم خیره شدهام برخلاف چندی قبل مجددا همه جا را مملو ازنور و زندگی یافتهام رهنمودهای آقای مهندس کلمه به کلمه آموزش :ادب ،محبت، عشق و احترام است به قسمت های پایانی جلسه نزدیک میشدیم که فرمودند لواسان تک تک سلول هایم شادمانی را لمس کردند.
استادمحترم وپرتلاش شعبه لواسان آقای بهروز وحضوراقای منصور مهربان کناراقای مهندس مرا غرق در خوشحالی کرد. وشاکر بزرگی خداوند مهربان شدم .واماحکم عقل رادرقالب فرمانده اجرا نماییم 'عقل تشبیه شده به یک ماشین که تابع خودش میباشد وروح باهمه لطافت وظرافتش با اراده عقل رهبری میشود.عقل بصورت خودکار عمل میکند آغاز پایانی ندارد فناناپذیر است وبامرگ ازبین نمیرود .عقل یک فرمانروای بزرگ است و ما را به صراط مستقیم دعوت میکند وباعث صلح وآرامش میشود.
پیوسته نورامید،صبر،وتلاش رادردرون انسان شعله ور میکند ما به فرمان عقل تصفیه و پالایش میشویم و اگر فرمانبردار عقل شویم درصلح وآرامش وآسایش روزگارسپری خواهیم نمود ''باارزشها آشنا میشویم واز ضدارزشها فاصله میگیریم برای تمام نعمت هایی که داریم خدای مهربان راسپاسگو هستم.
ویرایش و ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لواسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
251