جلسه چهارم از دوره دوم سری لژیونهای خدمتگزاران نمایندگی جهانبین شهرکرد، به نگهبانی ایجنت محترم مسافر محمدجواد و استادی مسافر حسین و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «نقش خدمت در رهایی و رسیدن به تعادل و چگونگی انجام آن» در روز سهشنبه ۲۱ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛
خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر در کنگره حضور دارم، آموزش میگیرم و خدمت میکنم. از آقا محمدجواد تشکر میکنم که این فرصت خدمت را به من دادند.
جلسه خدمتگزاران شعبه است، این جلسه بیشتر به خاطر مشکلاتی که در شعبه وجود دارد برگزار شده است؛ مشکلاتی که قبل از تعطیلات زیاد بود. هدف این است که ما سفر دومیهایی که خدمت میکنیم، با هم تبادل نظر داشته باشیم و از تجربههای ایجنت شعبه آقا محمدجواد استفاده کنیم.
در مورد دستور جلسه که «نقش خدمت در رسیدن به تعادل» است، باید بگویم خیلی از ما قبلاً ترکهای زیادی داشتیم و فکر میکردیم که دوست ناباب یا خانوادهای که در آن بزرگ شدهایم، مقصر بودند که ما مصرفکننده شدیم. ولی از زمانی که وارد کنگره شدیم و تحت آموزشهای آن قرار گرفتیم، متوجه شدیم که تنها دلیل، جهل و ناآگاهی خودمان بوده که به این تاریکی وارد شدیم.
در کنگره یاد گرفتیم که با آموزش گرفتن از راهنمایان خودمان میتوانیم از این تاریکی بیرون بیاییم. همچنین آموزش گرفتیم که درمان اعتیاد از یک مثلث تشکیل شده است: جسم، روان، و جهانبینی. جسم خودمان را با شربت OT درمان کردیم، دیدگاه افیونی از بین رفت، و با کمک آموزشهای راهنما و علم کنگره، ذرهذره به تعادل رسیدیم. خلقوخوی ما هم تغییر کرد و وقتی به رهایی رسیدیم و وارد سفر دوم شدیم، متوجه شدیم که این حال خوش تاوان دارد؛ و این تاوان چیزی نیست جز خدمت کردن در کنگره. فهمیدیم که تنها جایی که به آرامش میرسیم، کنگره است. چون قبل از آن آرامش نداشتیم و همیشه اعتیاد و مصرف مواد بزرگترین معضل ما بود. زمانی که شروع به خدمت کردیم، تازه متوجه شدیم که در خدمت کردن چه آموزشهایی درباره زندگی شخصی خودمان یاد میگیریم.
همیشه آقا محمدجواد بیان میکردند که وقتی رهایی گرفتید، حتماً خدمتگزار کنگره باشید تا به تعادل برسید. حتی اگر شده فقط صندلی بچینید. آقای مهندس در یکی از سیدیها فرمودند: «ما زمانی به درمان میرسیم و تعادل پیدا میکنیم که وقتی در شعبه در حال قدم زدن هستیم و یک آشغال یا فیلتر سیگار دیدیم و آن را برداشتیم و در سطل زباله انداختیم، آن موقع بدانیم که درمان شدهایم. ولی اگر بیتفاوت از کنار آن گذشتیم، باید بدانیم که هنوز درمان نشدهایم.»
ما باید برای هر جایگاهی که میخواهیم به دست بیاوریم، زحمت بکشیم. این جایگاهها هستند که ما را انتخاب میکنند. چون همه خدمتگزاران تلاش میکنند که یک سفر اولی را به درمان برسانند، و باید این خدمت را بدون هیچ چشم داشتی انجام بدهیم. مطمئن باشید اگر اینگونه باشد، به آن حال خوش خواهیم رسید.
استاد سردار میفرمایند: «بیشتر انسانها فکر میکنند بهترین راه، نزدیکترین راه است.» ایشان میفرمایند انسان در هستی دو وظیفه دارد: یکی خدمت کردن و دیگری آموزش گرفتن. و ما سفر دومیها اکنون متوجه شدهایم که اول باید آموزش بگیریم و بدون هیچ چشم داشتی به دیگران خدمت کنیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما سپاسگزارم.






نگارنده: مسافر حسین لژیون ۸
عکاس: مسافر افشین لژیون ۳
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
836