آیا همه انسان‌ها دارای عقل هستند؟ یکی از القاب‌هایی که افراد جامعه به فرد معتاد اطلاق می‌کنند این است که او عقل ندارد؛ اما پاسخ درست و روشن را زمانی که در کنگره۶۰، در حال درمان اعتیاد و گرفتن آموزش‌ها هستیم دریافت می‌کنیم.
وادی ششم در مورد عقل و حاکمیت آن سخن به میان می‌آورد بدین مفهوم که عقل، یک فرمانروای بزرگ است و نشان از قدرت مافوق دارد؛ پس اشکال کار انسان‌ها جای دیگری است که مربوط به نفس و تغییر حس است. عقل، فرمان‌هایی را که صادر می‌کند بر مبنای اطلاعاتی است که حواس به این سیستم انتقال می‌دهند؛ پس هر چه انسان تزکیه و پالایش بیشتری شود و مراتب دانایی بالاتری داشته باشد عقل، فرمان درست را صادر خواهد کرد.
در آموزش جهان‌بینی برای تعریف عقل از مدلی به نام قلعه عقل استفاده شده که در اطراف این قلعه، نگهبانان دانایی وجود دارند که اجازه ورود اطلاعات نادرست را نمی‌دهند. در نهایت این عقل است که تصمیم نهایی را می‌گیرد و فرمان اجرا را صادر می کند. کسانی که از فرمان عقل پیروی می‌کنند کارهای نامعقول انجام نمی‌دهند؛ چون تفکر می‌کنند و تفکر، توسط عقل صورت می‌گیرد. عقل، راهنما و صدای درون انسان است که شنیدن این صدا، پذیرش و فرمان‌برداری از آن کار انسان‌هایی است که خواستار قرار گرفتن در صراط مستقیم هستند.
مسافران و همسفرانی که در حال درمان اعتیاد یا درمان نیکوتین با متد DST هستند این بخش از صور پنهان یعنی عقل را شناخته‌اند و در راستای فرمان آن حرکت می‌کنند تا به حال خوش و شو شود نزدیک شوند؛ زیرا آموزش دیده‌اند که ضلع چهارم یعنی خمر روی عقل اثر می‌گذارد و قدرت تشخیص را پایین می آورد.
در کتاب عبور از منطقه ۶۰درجه زیز صفر آمده است که عقل، فناناپذیر است؛ یعنی همراه قالب مثالی به بعدهای بعدی انتقال پیدا می‌کند. هرچه برای آموزش گرفتن و بالا بردن سطح علم و دانش کوشا باشیم عقل فرمانروایی کامل‌تری خواهد داشت و انسان در صلح و آرامش بیشتری خواهد بود. بالاترین نقطه تکامل در انسان رسیدن به فرمان عقل است؛ چون انسان هر چه قدر عاقل‌تر باشد به وادی عشق نزدیکتر می‌شود. فرمان عقل در تک‌تک حرکت‌ها و لحظه‌های ما نقش مهمی را ایفا می کند و تلاش برای تکامل عقل ابتدا و انتهایی ندارد و انسان باید دائماً در حال افزایش دانایی باشد.
زمانی که راهنمای ویلیام وایت برای جذب رهجو اعلام می‌کردند در درون من بین نفس و عقل جدالی آغاز می‌‌شد که سعی در ندیدن و نشنیدن این دعوت می‌کردم؛ اما زمانی که صدای وجدان یا عقل این راهنمای درون را بدون جدال درونی و با در نظر گرفتن بهای فرصت حیات و حضور در کنگره۶۰ نگاه کردم، پذیرش ضدارزشی چون نیکوتین و نیاز به درمان اتفاق افتاد و حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً پذیرفتم. ضد ارزشی چون نیکوتین نیاز به درمان دارد که این درمان با متد DST در طول مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه برای من رقم خورد.
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر زهرا (نمایندگی رودکی)
ویرایش و ارسال: مسافر نیکوتین مهناز رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر ندا (نمایندگی صادق قم)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
140