همسفر مهین:
خوشحالم که خداوند راه کنگره را به من نشان داده تا آموزش دیده و تجربه کسب نمایم. تمام وادیهای کنگره نقش مهمی در زندگی و حیات ما دارند اگر ما به وادیها نگاه کنیم، هر کدام از آنها برای ما آموزشهای بسیار مهمی دارند و قوانین زندگی را به ما آموزش داده و از ضدارزشها ما را دور میکنند. وادی اول با تفکر آغاز میشود، ما هر چقدر در زندگی آموزش بگیریم باز هم کافی نیست. عقل نیرویی است که فرایزدی داشته و قدرت آن از قدرت الهی نشأت میگیرد و حکم عقل درقالب فرمانده است که باید اجرا نماییم. ما در این وادی ۲ پارامتر مهم داریم که صور پنهان و صور آشکار هستند، صور پنهان همان عقل و نفس ما است. صور آشکار انسان، قابل رویت ولی صور پنهان انسان قابل رویت نیستند. روح،نفس، عقل، حس و ذهن از صور پنهان هستند. در وادی ششم گفته شده که جایگاه عقل بسیار بلند مرتبه است که به ما دستور میدهد که کدام کارها باارزش و کدام کارها ضدارزش است. من قبل از اینکه وارد کنگره شوم فکر میکردم مغز همان عقل است ولی با آموزش یاد گرفتم که مغز زیر مجموعه عقل است. اولین چیزی که خداوند بزرگ و مهربان خلق کرده همان عقل است. عقل است که انسان را هدایت میکند.
همسفر مهدیه:
وادی ششم، حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً اجرا نماییم. خیلی وقتها نمیدانستم چرا این همه کارهایم از کنترلم خارج میشود و من در تصمیمی که برای کارهایم میگیرم گاهاً موفق نمیشوم. با ورود به کنگره آموختم که عقل فرمانروای وجود من است و برای اینکه موفقیتی باشد باید به دستور این فرمانروا گوش کرده و عمل کنم. این تابع بودن و عمل کردن لزوماً برای کارها و تصمیمات بزرگ نیست بلکه در امورات کوچک بسیار کاربردی و ضروری است. من که مدام میگویم باید مسواک بزنم و باز پشت گوش میاندازم، یا باید دوش بگیرم و به ساعتها بعد موکول میکنم یا غذا باید بپزم در لحظه انجام نمیدهم یعنی من به دستورات حاکم یا عقلم گوش نمیدهم و دستورش را اجرا نمیکنم و این باعث خسران میشود که شاید بعدها متوجه آن بشوم. نظم و ترتیب و فرمانبرداری در امورات روزمره باعث میشود من خیلی چیزها را یاد بگیرم؛ تا به موقع به هدفهایی که مد نظر دارم برسم و در سکون نباشم.
همسفر معصومه:
در وادی ششم با ۲ پارامتر اساسی از صور پنهان انسان یعنی عقل و روح روبهرو میشویم. کنگره۶۰ برای شناخت هر چه بهتر انسان از مثال شهر وجودی استفاده مینماید و انسان را به ۲ بخش تقسیم میکند که این دو، صور آشکار و پنهان است. مغز اپراتوری برای عقل است که بسیار قدرتمند و توانا است اما چیزی که آن را رهبری میکند عقل است، عقل نیرویی است که فرایزدی دارد یعنی شکوه الهی دارد و قدرت آن بر گرفته از قدرت الهی است، هر میزان بیشتر در صراط مستقیم باشیم و به نیروی الهی نزدیکتر شویم عقل ما نیرومندتر و فعالتر است و حضور آن بزرگتر میشود و هر چه قدر از صراط مستقیم دور میشویم نیروی عقل کمتر و قوه تشخیص آن نیز ضیفتر میشود، در وادی ششم گفته شده روح با لطافت منحصر به فرد خود تحت اراده عقل رهبری میشود، در این وادی ما یاد میگیریم که صدا و ندای درونی عقل را بشنویم و به آن توجه کنیم، به دستورات آن عمل کنیم و به چشم یک فرمانروای عادل و صالح به او بنگریم، فرمان عقل به معنی شو شود است؛ یعنی به کاری که اراده کردهایم و به قولی که به خود میدهیم پایبند باشیم تا در موعد مقرر به خواستههای خود برسیم این نشانههای نزدیکشدن به فرمان عقل است.
همسفر رباب:
حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نمائیم. طبق تیتر و عنوان وادی ما باید عقل را به رسمیت شناخته و به دستورات آن عمل نماییم. اگر قبل از ورود به کنگره به من میگفتند عقل چیست؟ شاید فکر میکردم میدانم عقل چیست ولی تعریف درستی از آن نمیتوانستم ارایه بدهم ولی در کنگره آقای مهندس بسیار گویا مفهوم تمام مطالب را برای ما بیان میکنند. عقل از اجزای صور پنهان انسان و فر ایزدی دارد و عقل در تکامل خود تابع خود و ترازویی است که میتوان با آن اعمال خود را سنجید. عقل از ریشه کلمه عقال گرفته شده و انسان برای رسیدن به صلح و آرامش و تکامل باید به کلیه فرامین آن عمل نماید و این نیز مثل تمام مسائل و مشکلاتی که در کنگره ما یاد گرفتم به روش DST انجام میگیرد و در مقابل عقل نفس اماره قرار دارد و هر چه دانایی مؤثر انسان افزایش یابد، قوه تشخیص انسان نیز افزایش مییابد و میتواند تصمیم بگیرد خواستهای که در درون انسان مطرح میشود حکم عقل یا نفس اماره است.
همسفر صفیه:
وادی ششم، حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً اجرا کنیم. انسان دارای ۲ صور است؛ یکی صور آشکار که همان صوری که قابل رویت است و دیگری صور پنهان است که عقل هم جز صور پنهان است که عقل آغاز و پایان مشخصی ندارد و با مرگ هم از بین نمیرود. اما در مقابل عقل، نفس انسان قرار دارد که هر قدر انسان به طرف ضدارزشها حرکت کند حاکم نفس است؛ اما اگر به طرف ارزشها حرکت کند، از ناامیدی دوری کند حاکم شهر وجودی او عقل است. وقتی شخصی دچار اعتیاد میشود از نفس اماره خود پیروی میکند و زندگی خود و اطرافیان را دچار مشکل میکند و شهر وجودی خود را کاملاً در اختیار نفس اماره قرار میدهد و حاکم عقل را کنار میگذارد. ولی با شروع سفر و درمان و آموزش دیدن کمکم به درمان میرسد و نفس آرام فرماندهی شهر وجودی را به دست حاکم عاقل میسپارد.
رابط سایت لژیون اول: همسفر نینا رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
نمایندگی همسفران صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
114