شاگرد میپرسد که چگونه؛ باید نیروی خفته را پیدا کنیم؟ در درون ما همه چیز نهفته است که ما؛ باید فقط آن را استخراج کنیم. مثلاً همه هنرها در درون ما نهفته است. مثل زبانهای متفاوت دنیا و ورزشهای متفاوت که؛ باید روی آنها کار کنیم تا درون ما شکوفا شوند و این ویژگی فقط در انسانها موجود است و در حیوانات وجود ندارد. کار ما در این حیات همین است که نیروهای خفته درون خود را بیدار کنیم. گاهی انسانها فراموش کردهاند که دانش خود را؛ باید زیاد کنند و فقط به زندگی عادی میپردازند و بعضی هم هستند که تمام فکر و زندگیشان معنویات شده و به زندگی نمیپردازند که اینها هیچ کدام به اعتقاد من درست نیست و هنر این است که انسان هم از زندگی و حیات خود برخوردار باشد و هم معنویات و دانش خودش را بالا ببرد.
در زمین نیروهای زیادی است که ما میتوانیم آنها را با حرکت بیدار کنیم این کار با ورد خواندن و انجام معنویات به انجام نمیرسد. نیروی خفته با این کارها بیدار نمیشود، فقط با حرکت و زحمت کشیدن میشود آنها را بیدار کرد و برای بهدست آوردن هر چیزی ما؛ باید یک چیزی را بدهیم، مثلاً برای یادگیری یک زبان متفاوت؛ باید زمان بگذاریم یا برای به دست آوردن بذری؛ باید آبیاری کنیم؛ باید بدانیم که در راه حرکت برای بهدست آوردن نیروهای زندگی یا نیروهای وجودی درون، خطرات زیادی وجود دارد و برای حرکت کردن؛ باید تفکر درست هم داشت. مثلاً نمیشود فردی که میخواهد درخت را بکارد در منطقه سردسیری این کار را بکند. فردی که میخواهد به درمان اعتیاد برسد، اول؛ باید تفکر درست داشته باشد تا مسیر درست را پیدا کند و بعد با حرکت درست در راه بتواند به نتیجه برسد و اگر به نتیجه هم نرسید و شکست خورد؛ باید دو مرتبه کارش را از سر بگیرد و انجام دهد و نباید شکست خوردن، انسان را از پا بیندازد.
در قدیم قهوه خانهها و چایخانهها بودند و مثل زمان حال نبود که همه در فضای مجازی غوطه ور باشند و از هم فاصله بگیرند و دور بشوند. قدیم آقایان و پرده خوانی و نقالی بود که یا در مورد شاهنامه خوانی بود، یا در محرمها از حسینبنعلی گفته میشد که همگی از مردی و مردانگی و جوانمردی حرف میزدند و شبها بیشتر افراد به زورخانه میرفتند و ورزش میکردند. اینگونه هم سرشان گرم بود و هم هوای یکدیگر را بیشتر داشتند، خوردنیهایی که در قهوهخانهها و چایخانهها بود بیشتر چایی، تخمشربتی و یا دیزی بود که به مرور زمان این سفرهها و پردهخوانیها برداشته شد و زورخانهها حذف شدند و منقل و بافورها به میدان آمد. باز در وسط صحبتها بین شاگرد و استاد، استاد اشارهای به مسئله اعتیاد شاگرد میکند و میگوید که؛ باید راه حل مسأله را از لابلای صحبتهای من پیدا کنید تا بتوانی نیروهای خفته درون خودت را بیدار کنی، از پرده برون آی که پرده پوسیده است. این گونه به ایرادی که درون شاگرد است اشاره میکند و به شاگرد میگوید: که خودت را پیدا کن، کاری که همه ما؛ باید بکنیم و؛ باید خودمان را پیدا کنیم. چه افرادی که مدیرهای لایقی بودند؛ اما افیونی، دزد، سارق و کلاهبردار شدند و خودشان را گم کردند ما؛ باید خودمان را پیدا کنیم و در راه مستقیم حرکت کنیم تا کلید درهای بسته را پیدا کنیم.
یک کلید از دربهای بسته همین راه حل درمان اعتیاد بوده است. چه بسا انسانهایی که سالهای سال میخواستند از اعتیاد به موادمخدر و الکل رها بشوند؛ ولی هیچ راهی برای رهایی و آزادی پیدا نکرده و نیافتند. امیدوارم که همگی انسانها این کلید را پیدا کنند. استاد به شاگرد میگوید: باید از پس پردهای که تو را در خود غرق کرده است بیرون بیایی، پرده اعتیاد که پشت آن پنهان شدهای و یا پردههای دیگر که ما انسانها نیز درگیر آنها هستیم مثل پرده باورهای غلطی که گاهی آنها را با خود به همراه داریم. همین که فکر میکنند اعتیاد درمانی ندارد خودش یک باور غلط است. مثل اعتقادات و تعصبات غلط و بیمورد که فقط در دین نیست؛ بلکه در همه جا است. پردههای دیگر که اگر از آنها بیرون نیاییم به نتایج خوبی نمیرسیم. چیزی که بقا دارد و میماند عشق و محبت است و؛ باید آن را درک کنیم تا بتوانیم انسانها را درک کنیم؛ چرا که آن چیزی که جهانها و هستی را به هم متصل نگهداشته است محبت و عشق است، که ما آن را تبدیل به خیلی چیزها کردهایم و نمیدانیم، که آرامش ما در همین پیوند محبتها است و وقتی محبت بیشتر میشود که ما دانایی داشته باشیم چون؛ باید بدانیم که چرا محبت میکنیم و دوست داریم یا دوست داشته میشویم. عشق فقط عشق بین مونث و مذکر نیست؛ بلکه عشق بین همه چیز وجود دارد که ارزش بسیار بالایی دارد. ما گاهی پیدای ناپیداییم با هستی هستیم؛ ولی باخودمان نیستیم.
رابطخبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
عکس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
67