جلسه دهم از دوره بیستوهشتم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر اسکندر و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه"عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟" در روز سهشنبه بیستویکم مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که در کنگره ۶۰ هستم. از آقای مهندس، خدمتگزاران کنگره ۶۰ و راهنمای عزیزم کمال تشکر و قدردانی را دارم.
من وقتی وارد کنگره شدم بعضی از جملات را میشنیدم که برایم نامفهوم بود، مثلاً اینکه روش درمانی کنگره سندی بدون نقص است و ... ولی وقتی کسی در جایگاه استادی قرار میگرفت و تجارب خود را در زمان اعتیاد و بعد از درمان، بیان میکرد برای من خیلی جالب بود و آنجا بود که معنی آن جملات نامفهوم را متوجه شدم و فهمیدم که روش درمانی کنگره ۶۰ یک سند کاملاً بدون نقص و ایراد است.
ساده زیستن در ساده گفتن است. زمانی که دوستان اعلام سفر میکردند، خیلی انرژی میگرفتم و هنوز هم انرژی میگیرم و با خود میگفتم اگر این عزیزان توانستند درمان شوند پس من هم میتوانم. ساده صحبت کردن برای من به عنوان یک مسافر سفر اولی خیلی لذت بخش خواهد بود.
عدالت در لغت به معنای تعادل است ولی مفهوم عدالت، موضوعی نیست که بتوان به راحتی در مورد آن مطلب نوشت یا سخن گفت. اگر به آرم کنگره 60 دقت کرده باشیم، در قسمت بالای آرم واژه عدالت قرار دارد، در ضلع سمت راست معرفت و در ضلع سمت چپ، عمل سالم قرار گرفته است. در حقیقت عدالت، حرکت و انجام کارها برای حرکت ما در رسیدن به تعادل که مفهومی از عدالت می باشد، این امر از معرفت شروع می شود و از معرفت و کسب دانش و آگاهی به عمل سالم می رسیم و از نتیجه عمل سالم، عدالت پدیدار می گردد.
در کنگره۶۰ آموزش برای همه یکسان داده میشود. هیچ تبعیضی در مورد بیان و انتشار دانش و آگاهی وجود ندارد. همه افراد دانش برابر از یک منبع دریافت میکنند؛ اما ادامه این روند بستگی به دریافتکننده و میزان عملکرد وی دارد که جایگاه راهنما، مرزبان و دیدهبان را مشخص میکند، حتی کسی که بیتوجه و بیهدف میآید بعد از چند ماه از دایره کنگره خارج میشود؛ پس تعیین جایگاه عدل بر اساس تلاش، آگاهی و عمل سالم است.

من اوایل این جمله را در کنگره خیلی میشنیدم و اصلاً درک نمیکردم که هر کسی در هر جایگاهی قرار دارد عین عدالت است، یعنی چه؟ با خود میگفتم این کجای عدالت است! چرا حال من خوب نمیشود؟ چرا هر چه زور میزنم بینتیجه است؟ اکنون که لنگر کشتیام را کشیدهام و آموزشها را عملی کردهام با تمام وجودم درک میکنم اگر من حالم خوب نیست، چون تلاش نمیکنم، خدمت نمیکنم، خدمت با عشق نمیکنم، چون نمیبخشم چشم گفتن را بلد نیستم و وارد حاشیهها میشوم و در نتیجه نمیتوانم جایگاهها را کسب کنم و فکر میکنم عدالت در مورد من اجرا نمیشود، پس اگر بخواهیم میتوانیم جایگاهمان را تغییر دهیم و بهجایی برسیم که میخواهیم.
معمولاً جایگاههای بد و نامطلوب، جایگاههایی هستند که در مسیر خارج از صراط مستقیم به آنها میرسیم؛ اما در صراط مستقیم، همه جایگاهها مطلوب هستند، در صراط مستقیم همهچیز وجود دارد احترام، محبت، دوست داشتن، امکانات مادی و معنوی و همهچیزهایی که انسان آرزوی داشتن آنها را دارد و در یک کلمه، هر آنچه هست، بارش رحمت است.
« از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما متشکرم.»
تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن و عکس: مسافر محمود(نگهبان سایت)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
236