گفت و گو در مورد دستورجلسه عدالت، آیا همه افراد در کنگره 60 با هم برابرند؟
لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر، با مصرف تریاک وارد کنگره شدم، ده ماه و چهار روز سفر کردم با روش DST و شربت OT به راهنمایی حمید آقا محبی، ورزش در کنگره والیبال و فوتبال و هم اکنون چهارسال و یک ماه می باشد که از بند مواد و سه سال و چهارماه نیز هست که از بند سیگار آزاد و رها هستم.
به نظر شما آیا عدالت با تلاش انسان مرتبط است؟
بله، در نگاه کنگره۶۰ و در تحلیل فلسفی و اجتماعی عدالت عمیقاً با تلاش انسان مرتبط است، به طور مثال در پروتکل DST داروی OT به همه داده میشود؛ اما نتیجه بهبودی مستقیماً به اجرای دستورات و تلاش فرد بستگی دارد، کنگره برای اعضا مکانیزمی فراهم کرده است که هرکس بتواند از پله کمک گیرنده به پله کمک دهنده برسد، این صعود مستلزم یادگیری، خدمت و گذر از مراحل عملی میباشد که این مدل شبیه نردبان عدالت است که پلههایش برای همه وجود دارد؛ اما بالا رفتن از این نردبان نیاز به حرکت فعال دارد.
برای رسیدن به عدالت چه کارهایی باید انجام دهیم؟
برای رسیدن به عدالت نیازمند یک راهبرد چند بعدی و گام به گام هستیم، بهترین راه برای رسیدن به عدالت، در ابتدا این است که عدالت را بایستی از خود شروع کنیم، به طور مثال هر روز این سوال را از خودمان بپرسیم آیا سهم عادلانهام را در کار، خانواده و یا جامعه انجام دادهام؟! در ادامه باید این عدالت را به صورت حلقهای گسترش داد، برای مثال میتوان متد DST را در نظر گرفت که جناب مهندس ابتدا از خود شروع کرد و بعد از دریافت نتیجه مثبت به صورت حلقهای در اختیار اعضای کنگره قرار داد.
از نظر شما اگر قرار باشد در کنگره ۶۰ با همه افراد یک جور برخورد شود، آیا عدالت برقرار میشود؟
خیر، برخورد یکسان با همه افراد در کنگره۶۰ عدالت نیست، بلکه بیعدالتی است، عدالت واقعی مستلزم تناسب رفتار با شرایط، نیازها و تلاش هر فرد است، به طور مثال، یک تازه وارد با کسی که ۶ ماه در درمان ثابت مانده نیازهای متفاوتی دارد یا یک فرد با سابقه ۲۰ سال اعتیاد، نسبت به کسی که ۱ سال مواد مخدر مصرف کرده، به حمایت ویژهتری نیاز دارد.
.jpg)
نقش خود فرد در تجربه عدالت در کنگره چیست؟ آیا با خدمت، آموزش و حرکت، جایگاهش تغییر میکند؟
در کنگره۶۰ عدالت یک فرآیند پویا است که بر سه محور اصلی خدمت، آموزش و حرکت پایهگذاری شده است، این سه محور جایگاه فرد را در کنگره به صورت عادلانه مشخص میکند، فرد با یادگیری اصول متد DST و شرکت در کارگاههای عمومی شایستگی کسب میکند که این کسب شایستگی مستلزم تلاش فرد است، اگر فردی فقط کمک بگیرد؛ ولی خدمت نکند، در همان جایگاه اولیه میماند؛ اما اگر تبدیل به راهنما شود، هم احترام اجتماعی میگیرد و هم تسهیلات بیشتری کسب خواهد کرد.
ازنظر شما هدف بنیان کنگره ۶۰ از برقراری عدالت در کنگره چیست و این موضوع چه کمکی میتواند به حال یک مسافر یا همسفر که در دنیای تاریکی به سر میبرد داشته باشد؟
هدف آقای مهندس این بود که همه ما که بهعنوان تازهوارد، وارد کنگره میشویم باهم برابر باشیم حالا در هر مقام و منصبی که هستیم فرقی نمیکند اما با ورود به کنگره باید همه این اسمورسم را پشت در بگذاریم و وارد کنگره بشویم؛ هدف از این کار این بود که همه بتوانیم آموزشها را فرابگیرم و دچار توهم دانایی نشویم تا بتوانیم سفر خوبی داشته باشیم.
در کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید و یک جمله دلی هم برای راهنمایتان بگویید؟
من در زمان ورود به کنگره در لژیون دوم کاسپین با راهنمای آقا حمید محبی مشغول به سفر شدم و از همان ابتدا حسی راهنمایم را انتخاب کردم و همه جوره راهنمایم برای من یک الگوی کامل بوده و هست و خیلی دوست داشتم جا در جای پای راهنمایم بگذارم و راهنما بشوم که خدارا شکر در آزمون راهنمایی قبول شدم و امیدوارم در آینده با احداث لژیون و آموزش گرفتن بتوانم خدمتگزار خوبی باشم. تشکر از همه شما دوستان
تایپ و تنظیم: مسافر یاسر
- تعداد بازدید از این مطلب :
65