English Version
This Site Is Available In English

عشق و محبت، گوهری نایاب است

عشق و محبت، گوهری نایاب است

در سی‌دی پرده در مورد نیروهای خفته صحبت می‌‌شود. آیا نیروهای خفته در درون ما هست‌؟‌ ما باید با تمرین و تکرار هر چیزی را به حرکت درآوریم و آن نیروها را بیدار کنیم. در زمین همه چیز هست، درخت گلابی‌، گیلاس و گندم؛‌‌ ولی ما چطوری می‌توانیم آن‌ها را استخراج کنیم؟ باید با حرکت این نیروهای خفته را بیدار کنیم‌. نیروهای خفته زمین وقتی‌ که بخواهند بیدار بشوند، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن یعنی برای بیدار‌کردن نیروهای خفته زمین، باید یک چیزی بدهیم. برای زندگی هم همین‌طور است اگر بخواهی به چیزی دست پیدا کنی بایستی بهای آن را بپردازی.

ما به هر کسی که می‌رسیم می‌گوییم التماس دعا، دعا‌کردن بدون حرکت هیچ اثری ندارد. اگر ما صبح تا شب و شب تا صبح دعا کنیم هیچ کاری انجام نمی‌شود، فقط با حرکت کار انجام می‌شود که می‌گویند: از تو حرکت از خدا برکت. دعای شما را خداوند پاسخ می‌دهد‌ به‌شرط این‌که حرکت انجام بدهید، دعای خالی بدون هیچ حرکتی هیچ اثری ندارد. ماشعبه‌ای داریم در معدن فیروزه نزدیک نیشابور که از درون کوه‌ها سنگ فیروزه را استخراج می‌کنند و ۵۰، ۷۰ یا ۱۰۰ متر در زیر زمین کارگران مشغول کار هستند تا بتوانند این سنگ را استخراج کنند، این همان مفهوم نیروهای خفته است که به حرکت در می‌آیند؛ پس برای بیدار‌کردن نیروهای خفته درون حتماً باید تفکر و حرکت کنیم. وقتی که حرکت می‌کنیم اتفاقات و خطرات همیشه در کمین هستند و ممکن است با شکست روبه‌رو شویم؛ ولی مهم نیست؛ چون شکست همیشه پل پیروزی است.

استاد می‌فرمایند: یاد آن قهوه خانه‌های قدیم بخیر، در آن محیط همیشه سخن از جوان‌مردی و غرور بود و اگر خوردنی و آشامیدنی بود چای، تخم شربتی و گلاب بود‌‌‌‌؛ اما این مکان‌ها همیشه بدان شکل نماند و آنان که به راه حق می‌رفتند کم‌کم از دایره دور شدند و بعد می‌دانید که چگونه شد؟ این مرکز، مرکز افیون شد. از پرده برون آیید که پرده پوسیده است، این جمله بدان معنی است که از یک‌سری اعتقادات غلط، تعصبات بی‌مورد و یا همان پرده حسادت، دشمنی، کینه‌توزی، غیبت‌کردن و تجسس در امور دیگران و ظن بد، همه این‌ها پرده‌ای پوسیده است، تا از این خرافات بیرون نیاییم به نتیجه نمی‌رسیم. چیزی که بقا دارد محبت و عشق ورزیدن به دیگران است. باید انسان‌ها را درک کنیم و به انسان‌ها محبت کنیم. باید دوست بداریم تا دوستمان داشته باشند و من فکر نمی‌کنم که گوهری بالاتر از این داشته باشیم. فقط محبت‌کردن است که می‌تواند به ما آرامش و آسایش بدهد.

ما باید نسبت به آن دانایی که داریم به دیگران محبت کنیم، باید بدانیم که برای چه محبت می‌کنیم؟ عشق و محبت باید در درون ما باشد نه این‌که ما به زور بخواهیم به کسی عشق بورزیم و محبت کنیم. بدن انسان از میلیاردها سلول ساخته شده‌ است که هر سلول خودش، میلیاردها ذره تشکیل دهنده دارد آیا این‌ها عجیب نیست؟ آیا این‌ها معجزه نیست؟ بدن مرتباً بازسازی می‌شود و در هر لحظه ساخته می‌شود و یک‌سری سلول‌ها می‌میرند که به آن برگ ریزان سلول یا مرگ سلولی می‌گوییم. سلول‌های بدن ما تاریخ مصرف دارند، تاریخ مصرفشان که تمام شود اتوماتیک خودشان از بین‌ می‌روند و از‌ دور خارج می‌شوند؛ اما بعضی سلول‌ها هستند که از بین نمی‌روند و این‌ سلول‌ها باعث سرطان و انواع بیماری‌ها می‌شوند.

از این همه روزگار آن‌چه باقی است، در عالمی هست که نه من دست به آن دارم و نه تو ای رفیق بزرگوار. ما هر کاری که انجام می‌دهیم در این هستی ثبت می‌شود. هستی مانند دوربینی است که تمام کارهای ما را ثبت می‌کند. اگر امروز در دخمه‌ای هستیم، یک نفر را شکنجه می‌دهیم و اذیت می‌کنیم ثبت می‌شود، اگر در زیرزمین‌ و در پست‌ترین اعماق زمین ظلمی انجام بدهیم ثبت می‌شود؛ پس این‌که در قیامت به دست می‌گویند شهادت بده، این نیست که دست شروع به حرف زدن کند؛ بلکه فیلم دست را می‌گذارند که با چماق بر سر دیگران می‌زند، تصویرش ثبت می‌شود و موضوعی که این جهان و جهان آخرت را به هم‌ وصل می‌کند، چیزی نیست جز حس برون من و تو.

برای شما که در کشاکش هستید توصیه‌ای دارم، برای این‌که در بعد مادی یعنی در جهان زمین توفیق حاصل نمایید، باید با آدم‌ها آدم، با انسان‌ها انسان و با نادانان و احمق‌ها مانند خودشان رفتار کنید یعنی با هر کسی مثل خودش رفتار کنید؛ پس انسان همیشه باید طرف مقابل خودش را بشناسد و طبق او رفتار کند.

تجربه‌کردن هر کاری، یک بار کافی است، دیگر نیازی به تجربه مجدد نداریم مگر در علومی که پیش‌رونده هستند، مثل علوم شیمی‌ و فیزیک که بارها باید آزمایش شود تا به نتیجه برسد و در موارد دیگر مثل درمان اعتیاد یا روشDST ، احتیاجی به تجربه نیست؛ چون سندی است بدون نقص. در این جهان هر کس برای یک مسئله خاصی آمده است و وظیفه‌ای دارد که آن هم برای ارتقاء و تکامل، ما را یاری می‌دهد و مسئله آخر این‌که ما تا فرمانبردار خوبی نباشیم، فرمانده نمی‌شویم یعنی در کنگره۶۰ هر شخصی، خدمتی انجام می‌دهد باید فرمانبردار باشد تا فرمانده خوبی شود.

نویسنده: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم تغذیه)
رابط خبری: همسفر اسما رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم تغذیه)
ویرایش: رابطین خبری
ارسال: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .