پنجمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی تهرانپارس به استادی راهنمای محترم مسافر بهروز و نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه "عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابر هستند؟" در روز چهارشنبه 22 تیرماه ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سلام دوستان! بهروز هستم، یک مسافر.
خداروشکر میکنم که یک بار دیگر قسمت شد در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.
دستور جلسه عدالت است. آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟ اگر بخواهیم یک جواب بدهیم، خیر.
همه میدانیم که من با آقای مهندس برابر هستم؟ قطعاً نه. یا یک سفر اولی با یک سفر اولی دیگر برابر است؟
شاید یک تازهوارد که وارد کنگره میشود، برابر باشند. البته از نظر شرایط، بله؛ برای همه شرایط برابر هست. یک تازهوارد از همان فضایی که من راهنما استفاده میکنم، آن شخص هم برخوردار است. این است که ما مشخص میکنیم قرار است چه اتفاقی برای ما بیفتد. یکی بعد از پنج ماه دارد مصرف میکند، یکی دارو سر وقت میخورد. خوب، نمیتواند گلگی کند که چرا حالش خوب است، ولی حال من خوب نیست. کنگره ۶۰، به نظر من، این دستور جلسه را گذاشت که راه گریز ببندد. تمام مسئولیت گردن خود من هست. اگر از من بپرسند که در کنگره چه کلمهای یاد گرفتی؟ پذیرش است. من میپذیرم که مشکل دارم. من باید بپذیرم که من کامل نیستم. همه ایراد داریم. اگر ایراد نداشتیم، که اینجا نبودیم. آمدیم به درمان برسیم، به تکامل برسیم، آمدیم مشکلاتمان را حل کنیم. و اگر بپذیریم که هر آنچه که هستیم را، خیلی از اختلافات و دعواها از بین میرود. من زمان مصرف میگفتم این چه عدالتی هست؟ یکی کور به دنیا میآید، یکی یک چشم دارد، یکی کودن است، یکی سالم است، یکی مریض است. خدا عدالت ندارد! دقیقاً این خودِ عدالت است.
و من این را در کنگره فهمیدم که یک نفس برای تکامل خودش به چه میزان درد و رنج لازم دارد. همهمان این جمله را شنیدیم که من معتاد شدم، آمدم کنگره ۶۰ و از این بابت خیلی هم خوشحالم. ولی الان میفهمم، من حتی رها هم که شدم، با خودم گفتم چه حرف بیخودی هست که میزنند. ولی الان درک میکنم و الان اگر برگردم به عقب، با کمال خوشحالی میگویم: خیلی خوشحالم که من یک معتاد شدم! و این راه را ادامه میدادم، چون اگر من معتاد نمیشدم، به این جایگاه نمیرسیدم، ولی به این تکاملی که مدنظر خودم هست، نمیرسیدم. پس درد و رنج نیاز هر انسانی هست و این دردی که ما داریم، نعمت است، نیاز است. و اینکه بپذیریم هر آنچه که هستیم و جایگاهی که داریم.
.jpg)
اگر در گذشته هم باشی، ایراد دارد. اتفاقی که افتاده، دیگر افتاده. آیا میتوانی زمان را به عقب برگردانی؟ می توانی بروی عقب و درستش کنی؟
بپذیریم هر آنچه که اتفاق افتاد و بپذیریم هر آنچه که هستیم. این باعث میشود که راه برای ما باز شود، باعث میشود که ما آن مسیری که میخواهیم ادامه دهیم، برای ما باز شود و حل کنیم مشکلاتمان را. و یک بخش این عدالت، معرفت است و عمل سالم. وقتی معرفت داشته باشی، شناخت و آگاهی داری، محبت داری، عشق داری.
آقای مهندس گفت: کنگره انقدر عظمت دارد که کشورهای آمریکایی هم در آن ماندند، شما چجوری توانستید اعتیاد را درمان کنید؟ اعتیاد در کنگره، قضیهاش ۳۰ سال پیش حل شد. کنگره ۶۰ مثل یک مهمانی است که در آن همه چیز هست. از بهترین غذاها، یکی میآید چلو گوشت میخورد، یکی میآید نان و پنیر میخورد. ما هستیم که باید از کنگره ۶۰ استفاده کنیم. کنگره ۶۰ به جایگاهی رسیده که مقالههایی برای درمان بیماریهای صعبالعلاج منتشر میکند. درمان اعتیاد که مثل آب خوردن است.
من یک روز یادم است روی این صندلی نشسته بودم، گفتم: ده ماه کی میخواهد بیاید؟ من اصلاً آدم عجولی بودم. آدمی بودم که اصلاً نمیتوانستم حرف بزنم؛ ولی آمدم، نشستم و ادامه دادم. چرا؟ چون فهمیدم من برای چی میآیم کنگره ۶۰ و اینکه من بندهای زیادی دارم؛ من مشکل کلیوی داشتم، با Dsap مشکلم حل شد، وظیفه تک تک ماست که به هم دیگر کمک کنیم.
اگر بخواهم صحبتهای خودم را جمعبندی کنم، اگر بخواهم در این مسیر ادامه بدهم و نکته بسیار مهمی هست، پذیرش است و مسئولیتها گردن خودمان هست و اتفاقات افتاده، اما در گذشته ماندن چیزی جز افسردگی به ارمغان نمیآورد و الان باید درستش کنم.
راه باز است، مسیر مشخص است و خیلی هم راحت. شوخی شوخی، بسیار راحت به درمان میرسیم، به جایگاهی میرسیم که هیچ وقت فکرش را نمیکردیم.
از اینکه به مشارکت من گوش کردید، از همه شما متشکرم.
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر احسان لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر هادی
مرداد ماه ۱۴۰۴
شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
107